نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
matt paint: رنگ مات
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gloss paint: رنگ براق
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a bad impression: تاثیر بد گذاشتن تاثیر بد داشتن موجب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a film: فیلم ساختن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a breakthrough: پیشرفت خوبی کردن پیشرفت مهمی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an allegation: ادعایی کردن ادعایی را مطرح کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an adjustment: تنظیم کردن اصلاح کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desperately lonely: به شدت تنها
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nice little: کوچک و زیبا کوچک و نقلی They have ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poor little: کوچولوی بیچاره
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mood lightens: خوب شدن حال بهتر شدن حال/روحیه Her ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lightning strikes: رعد و برق زدن صاعقه زدن/برخورد کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lessen pain: کاهش دادن درد The medication helpe ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
uphold the law: پایبند بودن به قانون حمایت کردن از ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unit of length: واحد طول
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leak a document: افشا کردن یک سند
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead someone to conclude: کسی را به این نتیجه رساندن her res ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
news leaks out: به بیرون درز کردن اخبار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a watch on: مراقب بودن زیر نظر داشتن رصد کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
colour someone's judgement: قضاوت کسی را تحت تأثیر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overnight journey: سفر یک شبه سفر شبانه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tune an instrument: کوک کردن یک ساز
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
injured people: افراد مجروح
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suffer injuries: دچار آسیب دیدگی شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clearly imply: به وضوح دلالت کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
become impatient: بی تاب شدن بی صبر شدن بی حوصله شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
absolutely impossible: کاملا غیر ممکن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
create a bad impression: تصور بدی ایجاد کردن حس بدی ایجاد کر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold the view that: این دیدگاه را داشتن که
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold the opinion that: این نظر را داشتن که
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold firmly to: محکم چسبیدن به some economists hol ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outbreak hits: شیوع پیدا کردن Flu outbreak hits s ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
earthquake hits: زلزله آمدن زلزله رخ دادن زلزله لرزا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
floods hits: سیل آمدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highly profitable: بسیار سود آور بسیار پر منفعت بسیار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highly emotional: بسیار احساساتی به شدت احساساتی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highly intelligent: بسیار با هوش
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highly critical: به شدت انتقادی بسیار انتقادی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
history ancient: تاریخ باستان
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
musical heritage: میراث موسیقیایی میراث موسیقی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the peak of your career: اوج دوران حرفه ای خود اوج دوران کار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heartily approve: از صمیم قلب موافقت کردن قلباً موافق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slight hesitation: اندکی تردید کمی تردید
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heavy fine: جریمه سنگین
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heavy hint: اشاره ی آشکار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the hight of your career: اوج دوران حرفه ای خود اوج دوران کار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acute hearing: شنوایی حساس حس شنوایی حساس
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have sympathy: همدردی کردن I have no sympathy for ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a taste: مزه کردن چشیدن do you think this c ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have time to: وقت کردن وقت داشتن I'm sorry, I did ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a sharp tongue: زبان تند و تیزی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a misgiving about: شک داشتن در موردِ شک داشتن در باره ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a reason to believe: داشتن دلیلی برای باور کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a rest: استراحت کردن استراحت داشتن Go home ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a happy ending: پایان خوشی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
harsh critic: منتقد سر سخت
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reject something out of hand: چیزی را از همان ابتدا رد کردن / نپذ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hasty conclusion: تیجه گیری عجولانه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a career in: داشتن سابقه کاری در
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard legal battle: دعوی حقوقی سخت نبرد حقوقی سخت
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
auburn hair: مو خرمایی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow plants: پرورش دادن گیاهان
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make good progress: پیشرفت خوبی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excellent grasp of: درک عالی از
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a grasp of: درکی داشتن از
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
great enjoyment: لذت فراوان لذت زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
great sadness: غم بزرگ
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn gold: طلایی ( رنگ ) شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a warm welcome: از کسی به گرمی استقبال کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone your word: به کسی قول دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go climbing: کوه نوردی کردن کوه نوردی رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go hang gliding: کایت سواری کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go hill walking: تپه نوردی کردن تپه پیمایی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a clue: به کسی سرنخ دادن راهنمایی کردن کسی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone instructions: به کسی دستور دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go cheap: ارزان فروختن ارزان فروشی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a laugh: خنده ای کردن خندیدن ( کوتاه )
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a gasp: نفس عمیق کشیدن ( به دلیل احساسات شد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
disagree fundamentally: اساسا مخالف بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fully fitted: با تمام امکانات مجهز
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fully accept: بطور کامل قبول کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
special friend: دوست خاص
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
law forbid: قانون ممنوع می کند قانون ممنوع کرده
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose ones footing: لیز خوردن سر خوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
troubles flare up: حاد شدن مشکلات
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
follow the path: دنبال کردن مسیر مسیری را دنبال کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fiercely criticise: به تندی انتقاد کردن شدیدا انتقاد کر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fight for life: مبارزه برای زندگی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring up a family: خانواده تشکیل دادن زن و بچه دار شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
major factor: عامل عمده عامل اصلی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extremely likely: بسیار محتمل
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minor factor: عامل جزیی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk an exam: به آسانی در یک امتحان قبول شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take exercise: ورزش کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
establish a conection: ارتباطی برقرار کردن ارتباطی یافتن ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gather evidence: جمع کردن شواهد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
provide evidence: ارائه کردن شواهد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
entirely agree: کاملا موافق بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
effect a change: تغییر ایجاد کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
effective way: راه موثر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ease pain: کم کردن درد تسکین دادن درد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dream home: خانه رویایی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do an exam: امتحان دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do the course: گذراندن دوره
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dramatic improvement: بهبود چشمگیر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
major difference: تفاوت عمده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
justly deserve: به حق شایسته بودن به حق سزاوار بودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deeply regret: عمیقا متأسف
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deeply concerned: عمیقا نگران
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unit of currency: واحد پول
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cry of alarm: صدای زنگ خطر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
continual complaining: شکایت مداوم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
constant pain: درد مداوم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a comparison: مقایسه کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
closing scenes: صحنه های پایانی ( فیلم )
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pronounced dead: اعلام رسمی زمان مرگ فوت شدن/کردن H ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a stand against: ایستادگی کردن در برابر ایستادن در ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make calculation: محاسبه کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stage a protest: رسما اعتراض کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring about a revolution: انقلابی ایجاد کردن انقلابی رقم زدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat book: کتاب قطور
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slim book: کتاب نازک
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit the rocks: به سنگ خوردن ( استعاره از به سرانجا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
block the viwe: جلوی دید را گرفتن مانع از دیدن شدن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talks break down: به شکست انجامیدن گفتگوها
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dicisive battle: نبرد سرنوشت ساز نبرد تعیین کننده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
providing simultaneous translation: ارائه کردن ترجمه همزمان
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
disturb ecological balance: بر هم زدن تعادل زیست بوم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
badly need: بد جوری احتیاج داشتن you badly nee ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
away match: بازی خارج از خانه ( فوتبال )
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attend a lecture: شرکت کردن در جلسات سر کلاس ( دانشگا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
create awareness: ایجاد آگاهی ایجاد کردن آگاهی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
huge aversion: بیزاری زیاد تنفر زیاد نفرت زیاد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tree lined avenue: خیابان درخت کاری شده خیابانی که در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minute amount: مقدار خیلی کمی مقدار ناچیزی I only ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
picturesque location: مکان دیدنی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a slight alteration: تغییری جزئی ایجاد کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speedy access: دسترسی سریع
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acknowledge your sources: ذکر کردن منابع خود
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adopt a position: موضع اتخاذ کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adopt an approach: رویکرد اتخاذ کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
absolutely appalled: کاملاً وحشت زده کاملا شوکه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
absolutely absurd: کاملا پوچ
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dilapidated building: ساختمان کلنگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look of disapproval: نگاه حاکی از نارضایتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sharply critical: به شدت انتقادی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
president of federation: رئیس فدراسیون the President of the ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
richly deserved: بسیار شایسته کاملا مستحق
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose customers: از دست دادن مشتری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ground offensive: تهاجم زمینی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
greatest regard: بیشترین احترام
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highest regard: بالاترین احترام بالاترین احترامات
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tough choice: انتخاب سخت
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put off making decision: به تاخیر انداختن تصمیم گیری
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
much prefer: بیشتر ترجیح دادن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sensible decision: تصمیم معقول
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a degree of uncertainty: درجه ای از عدم اطمینان درجه ای از ع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
differences exist: اختلافاتی وجود داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over sensetive: بیش از حد حساس
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minor member: عضو کوچک
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a major impact: تاثیر عمده ای داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gain marks: گرفتن نمره نمره گرفتن gaining good ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
early start: شروع زود هنگام
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
disappointing start: شروع دلسرد کننده شروع نا امید کننده
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mark the beginning of the end: کلید زدن آغاز پایان ( چیزی )
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
great strides: گام های بسیار بلند
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a shortcut: میانبر زدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is hoped: امید است
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ignore the fact: نادیده گرفتن واقعیت
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
appetizing aroma: بوی اشتها آور
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
appetising aroma: بوی اشتها آور
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a must: این یک ضرورت است
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acrid smoke: دود غلیظ
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blacken someone's name: نام کسی را لکه دار کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far off place: جای دور جای پرت she is always trav ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far flung place: مکان دور افتاده
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat people: افراد چاق
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slim people: افراد لاغر
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crackling sound: صدای ترق تروق
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rustling sound: صدای خش خش
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
almighty bang: صدای مهیب
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
machine humming: صدای ماشین
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scratching sound: صدای خراشیدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wind was whistling: باد زوزه میکشید
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the patter of rain: ( صدای ) چک چک باران
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a great future ahead: آینده ی بسیار خوبی در پیش داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deprived regions: مناطق محروم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marine pollution: آلودگی دریا
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crops fail: خرابی محصولات کشاورزی از بین رفتن م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
appalling condition: وضعیت وحشتناک
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
troubled region: منطقه نا آرام
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fish stocks: منابع آبزی ذخایر آبزی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call a ceasefire: آتش بس اعلام کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
armed troops: نیروهای مسلح
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy task: کار آسان کار راحت
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drug baron: سلطان مواد مخدر
٣ ماه پیش