پیشنهاد‌های حسین جعفری خویی (٤٨)

بازدید
٨٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نَاشِئَةَ: به معنای ایجاد کردن و نَاشِئَةَ اللَّیْلِ ایجاد کردن عبادتی در شب را گویند. ایجاد کردن عبادت شبانه قابل مقایسه با عبادات دیگر در سایر ساع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَکْویر:تَکْویر به معنای پیچیدن از طریق چرخاندن مانند پیچیدن پارچه به حالت عمامه را گویند. إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ کوکبِ خورشید، در قیامت به سرعت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

إنْکِدار:إنْکِدار، فرو افتادن به زمین به طور سریع و آنی در اثر مرگ یا شکار برای پرنده ای که در هوا به حالت ثابت پرواز می کند. وَإِذَا النُّجُومُ انْ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

إنْتِثار: به پخش شدن در هوا گفته می شود. وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انْتَثَرَت وقتی خاک با بیل جابجا می شود، ذرات خاک با برخاستن از زمین به سمت آسمان پراک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طَمَس: فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ در تفسیر المیزان طُمِسَتْ، به معنای از بین بردن و پاک کردن اثر و نشانه هر چیز است. طمسِ نجوم یعنی محو شدن اثر نور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَکَبَ: حرکت دادن کاسه لب به لب از آب، طوری که محتوی آب یک کاسه تا کناره های آن بیاید ولی از کناره های آن نریزد. هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَقیم : الزاماً به معنای بیمار فیزیکی نیست که سردرد یا تب داشته باشد، فقالَ انّی سقیم سَقیم به بی حوصلگی هم اطلاق می شود، چنانچه در قرآن به بیمار فیز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفاتیح:مفاتیح جمع کلید است، کلید نشانگر آن است که امکان گشودن چیزی وجود دارد. وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ: پس حتی غی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقلید:از قَلَدَ، به طوقی گویند که گِرد است و به گردن حیوانی ( چون سگ ) می بندند، که نشان دار باشد تا گم نگردد: ولَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ لهُ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قَلائد:جمع قلّاده، به طوقی گویند که گِرد است و به گردن حیوانی ( چون سگ ) می بندند، که نشان دار باشد تا گم نگردد: ولَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عرش:عرش در قرآن به معنای تخت است: وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ و به معنای چیزی که از آسمان معلق و آویزان شده باشد: أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَبَر:به معنای پشت است. در قرآن این لغت در سه معنی گنجانده شده است. ۱ ) ذرِّیه کافران در دنیا که در صُلب و پشت کافران هستند: وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسوف: کسوف قرار گرفتن ماه بین خورشید و زمین است و در زمان کسوف سجده ماه بر زمین می افتد. برای همین انسان با دیدن سجده ماه باید نماز آیات بخواند و سج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بیتوته:به هر کاری در شب گفته می شود، که ممکن است عمل صالح یا عصیان الهی باشد بیتوته گفته می شود. وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ضیاء: خورشید نوری دارد که درون خود را روشن کرده و نور دیگری دارد که از آن نور درون او بر زمین می تابد، یعنی دو نور است که نُورٌ عَلی نُور گفته شده اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خسوف:افتادن سایه زمین بر روی ماه که طبق قرآن همان سجده اوست، باعث پدیده خسوف یا ماه گرفتگی می گردد؛ پس تماشای خسوف همان تماشای سجده زمین است. برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَجم: ستارگانی که به علت نداشتن نور و سوخت و ساز درونی همیشه خاموش هستند ( سیاره ) و با نور خورشید، نور می گیرند و دیده می شوند. این ستارگان بی نور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دُرّ: دُرّ از دَوَر به معنای گردیدن است. مروارید را دُرّ گویند چون می چرخد و هر طرفش نور دارد. خورشید ستاره ای است که می چرخد و به همه اطراف خود نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوکب: مراد از کوکب ستارگانی است که از خود نور دارند. الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ حق تعالی کوکب را ستاره ای درخشان معرفی می کند که از در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کوکب: مراد از کوکب ستارگانی است که از خود نور دارند الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ حق تعالی کوکب را ستاره ای درخشان معرفی می کند که از درو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیانت از ریشه خَوَن و به معنای آن است که انسان در انجام عهدی که بسته است سستی و قصور کند. در کلام خدا خیانت انسان بر سه قسم ذکر شده است: ۱ ) خیانت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عَمَرَ:به معنای آباد کردن است. عُمر از عَمَر به معنای آباد کردن دنیا و آخرت است. معنای دیگر عُمر، دوام و قوام بخشیدن یک شئ است. عمارت به معنای زمین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فَوت: از دست رفتن امری غیر قابل برگشت را فَوت گویند. به تیری که از دست رها شده و دیگر قابل برگشت به کمان نیست "فُوت تیر" گویند. به زمانی که از دست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نفرت: نُفُور: نُفُور از ریشه نَفَر است. در کلام وحی مقیاس شمارش اجنّه نَفَر ذکر شده است: وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ برخی نَفَر ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماریه از ما رایته به معنی آن که چشم دوست دارد ببیند و ماریه دختری را گویند چشم از دیدن او سیر نشود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَزقَ:جدا شدن اجزای یک شئ از هم، طوری که قابل اتصال به هم نباشد را مَزق گویند. مثال، اگر استکانی شیشه ای بر زمین بیفتد و چند تکه شود، می شود تکه های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَعن: به کلامی نیش دار و گزنده گویند که منظوری غیرمستقیم را در بر می گیرد. ( وَطَعْنًا فِی الدِّین ) طَعنه از طَاع است که به باب افعال رفته است. کسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَعن: به کلامی نیش دار و گزنده گویند که منظوری غیرمستقیم را در بر می گیرد. ( وَطَعْنًا فِی الدِّین ) طَعنه از طَاع است که به باب افعال رفته است. کسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هَیِّن: به معنای کاری بسیار ساده که در مثال عامیانه به زبان فارسی به آن "آب خوردن" گویند. در سوره مریم، حق تعالی در دو آیه به این لغت اشاره می کند: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صَرَع: به زمین خوردن مستقیم ( بدون نشستن ) انسان گفته می شود. سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مناسک جمع تسک است . نسک عبادت های مشترک ادیان توحیدی مثل نماز و روزه و زکات را گویند. و مناسک جمع نسک است برای اثبات و درک بیشتر امر تدبر زیر را مطال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طفّ ماریه : یعنی آتشی که تا چشم ها ببینند خاموش نمی شود که کنایه ای از زمین مقدس کربلا است برای درک توضیحات بیشتر مطلب تحقیق زیر را می توانید مطالعه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مطفف از ریشه طفف به معنی آتشی که خاموش نمی شود. برای درک بیشتر مطلب توضیحات را بخوانیم. طَفَیَ: از ط ف أ به معنی خاموش کردن آتش نفس است. یُرِیدُونَ ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طفّ از طفف به معنی آتشی که خاموش نمی شود. طَفَیَ: از ط ف أ به معنی خاموش کردن آتش نفس است. یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ آیه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مزخرف از زخرف است یعنی سخنی آراسته با ظاهری زیبا ولی با منظور باطل و مکر که بر زبان آورده می شود. مثال صاحب کارخانه ای با سخنان و وعده های زیبا سعی د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صَرَع: به زمین خوردن مستقیم ( بدون نشستن ) انسان گفته می شود. سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عَتَر: به معنای آسیب ناخواسته و غیر عمد که بر کسی وارد می شود. مُعْتَر کسی است که در زمان سؤال و گدایی بر حق خود و سهم تخصیص یافته خود قانع نیست و ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطفف از ریشه ط ف أ یعنی خاموش کردن. به کسی که نفس او دچار آتش حرص و طمع است در زمان خریدن می خواهد همان وزن را بخردو اهل بخشش مبلغ اضافی نیست ولی در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حِنث: به معنی استفاده با تمام توان ، در گرفتن حق نفس از کسی یا ناسپاسی در حق خدا را گویند. وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نُسُک: به عبادت های مشترک بین ادیان توحیدی که در هر دین به روش خاص خود اجرا می شود گفته می شود. مثال نماز عبادت مشترک بین مسیح و یهود و اسلام است مسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زُخْرُف:به هر شئ در دنیا که با یک جمال و زیبایی آراسته شده ولی درون آن پلیدی باشد . کلام مزخرف به کلام باطل و دروغ که تزیین شده گفته می شود مثال صاحب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تزویر از ریشه زور به معنی زیارت است اگر کسی نوری از بیرون بر خود بگیرد ولی درون خود نورانی نکند تا از ظلمت رها شود به چنین کسی اهل تزویر گویند برای ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَثنی به چیز دوم پنهان شده در پشت یک چیز را گویند. دندان ثنایا در پشت دندان نیش پنهان است ثنا به ذکر خیری گویند که کسی که در پنهانی آن کار خیر کرده و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صنو به زمین خشک میان دو کوه گفته می شود و صنوان به معنی محصول کشاورزی کم آب پسند یا قایل کشت در دیم گفته می شود غیر صنوان هم به معنی غیر دیم و زیاد آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جبین از جبن به معنی ترسبی مورد است جبین را از آن جهت جبین گویند که ترس انسان در پیشانی او سریع تر از هر جای بدن او با عرق کردن و غیره. . ظاهر می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتن به بلندی بدون اهمیت دادن به پشت سر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیک از کلمه عربی ش و ک است به معنی هر چیزی که انسان با دیدنزیبایی آن به شوک و بهت وارد شود . حسین جعفری خویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از شوک و کلمه عربی است یعنی کسی و لباس و خانه و. . . که کسی را مبهوت کند. حسین جعفری خویی

٢