پیشنهادهای معصومه ایمانی (٢٩)
١٤
١١ ماه پیش
١
روی کسی یاچیزی حساب کردن
١١ ماه پیش
٠
سنگینی کردن. وزن کردن
١١ ماه پیش
٠
نشات گرفتن از
١١ ماه پیش
٠
منجرشدن به
١١ ماه پیش
١
مقام دولتی
١١ ماه پیش
٠
ناگهانی، بدون انگیزه قبلی
١١ ماه پیش
٠
تحقیرشد
١١ ماه پیش
٠
مصرف شد
١١ ماه پیش
٠
خواستار
١١ ماه پیش
٠
fastidious eater بدغذا
١١ ماه پیش
٠
نمایه شناسی
١١ ماه پیش
٠
دارای، حامل، حمل کردن
١١ ماه پیش
٠
باقی مانده
١١ ماه پیش
١
صنعتگری
١١ ماه پیش
٣
شناخته می شود بعنوان
١١ ماه پیش
٢
شناخته می شود
١١ ماه پیش
٠
صورت گرفتن
١١ ماه پیش
٥
بی طرف، بی تعصب
١١ ماه پیش
١
تحمیل کردن، وارد آوردن ( ضربه، صدمات، اسیب و. . . )
١١ ماه پیش
١
اشباع شده، سیل زده
١١ ماه پیش
٠
تکراری
١١ ماه پیش
٠
استعدادها
١١ ماه پیش
٠
یاری شده
١١ ماه پیش
١
درمان شده
١١ ماه پیش
٠
نشان دادن جدیت
١١ ماه پیش
٠
ارتعاش
١١ ماه پیش
٠
نابودکردن، ازبین بردن