پیشنهادهای REZA SOFI (١٣)
٢٢
٢ ماه پیش
٢
Deductive → استدلال قیاسی ( از کل به جزء، نتیجه قطعی ) Inductive → استدلال استقرایی ( از جزء به کل، نتیجه احتمالی )
٢ ماه پیش
٠
اعصابم داغونه دیگه تحملم تموم شده خیلی استرس دارم اعصابم خرد شده
٢ ماه پیش
٠
زیر گروه بندی دسته بندی فرعی یعنی تقسیم به گروه های کوچکتر درون گروهی بزرگ عین گروه بندی دانش اموزان در کلاس
٣ ماه پیش
٠
فقط . . . . . کردن
٣ ماه پیش
١
راحت باش گاردتو بیار پایین
٤ ماه پیش
١
بداخلاق، درحالتی بداخلاق و بدخلق
٤ ماه پیش
٠
معادل خیلی دقیقی نداره وصفتیه که شامل این موارده 1. مداراگر English: She remained tolerant during the argument and didn’t raise her voice. فارسی: ...
٥ ماه پیش
١
( ناصاف ) بریدن، قطع کردن، ضربه هک کردن
٧ ماه پیش
٠
دست دوم، کارکرده �غیرمستقیم، �غیرمؤثق، ثانویه ( اطلاعات یا تجربیات ) �
٧ ماه پیش
٢
برا انسان:فرزند براحیوان:توله، کره معنی مشترک:بچه
٧ ماه پیش
٠
پیروز، برنده قهرمان ویکتور ( اسم )
٧ ماه پیش
٠
رنج کشیده، مبتلا، دچار
١ سال پیش
٣
به همین دلیل