پیشنهادهای Nora (٧١)
میتونه مترادف با این عبارت باشه Get the jok
به حالتی گفته میشه که مثلا وسیله ایی مثل تلویزیون توی برق هست اما ازش استفاده ایی نمیشه.
کارامل
Run quickly
یعنی میکس کردن مترادف cook
Of a party or event, start to become enjoyable
A popular and successful song
استفاده کردن از چیزی از راهی که اشتباه و دردناکه
موجودی داشتن توی حساب بانکی
کورتاژ
رستوران ارزان قیمت
دوست داشتنی
کسی که غیر دوستانه اس و احساساتش رو بروز نمیده
رو فرشی
رو فرشی
به سختی قابل دیدن و تشخیص دادن
خز پارتی
دامنی که طرح شطرنجی داره.
جدی مترادف serious
تُن های صدا ، بالا و پایین شدن لحن حرف زدن
رفتاری که مودبانه و متناسب با فرهنگ و جامعه باشه
کاری را به زودی شروع کردن، انجام دادن کاری به زودی
شبیه بودن به
راحتی، آسودگی، رضایت
مترادف Advantage مزیت و فایده
فهمیدن اون چیزی که شنیدی، دیدی یا خوندی
از دست دادن علاقه نبست به چیزی
ضربات آرام و پیوسته زدن
صدایی که از ماشین بلند میشه و نشون میده چیزی مشکل داره
پایان نامه نوشتن
چیزی را به سختی دیدن یا شنیدن
دغدغه اصلی
به من روحیه میدهد، من را خوشحال میکند
شلوار گل و گشاد و لش
در حال حرکت، در حال انجام کاری
بدون نقض و ایراد
سالن استراحت در فرودگاه
عجیب و غریب ولی نه از نوع بدش
هم پیمان شدن ، دست به یکی کردن برای انجام کار بد
صاف و لخت He has fair hair
حصبه یا تب روده
Is a medical problem
رژیم غذایی
منتظر بودن ، انتظار داشتن افتادن یک اتفاق
خزندگان
درک ، معرفت
پیشی گرفتن
افول کردن ، ناتوان شدن
تشخیص دادن