پیشنهاد‌های مجید سلطانپور (٧٦)

بازدید
١٦٩
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناآرامی، عدم ثبات، سردرگمی، آشفتگی این اصطلاح به معنی عدم تعادل وضعیت فیزیکی یا عاطفی یا روانی فرد است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Genital ulcer زخم های تناسلی زخم های تناسلی زخم های کوچکی هستند که میتوانند روی پنیس ( آلت تناسلی مرد ) ، واژن ( آلت تناسلی زن ) ایجاد شوند و شایع تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Iatrogenic ulcer زخم درمان زاد، زخم ناشی از جراحی یا دارو یا درمان پزشکی زخم های یاتروژنیک یا زخم های طبی هستند که در پی آسیب های اتفاقی در طی اقداما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Vascular ulcer زخم عروقی زخمی که به سبب اختلالات گردش خون ایجاد می شود و بیشتر اندام ها به ویژه ساق و پا اتفاق می افتد. میتواند از نوع شریانی یا ورید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Traumatic wound زخم تروماتیک، زخم ناشی از حادثه زخمی است که در طی حوادث و سوانح اتفاق می افتد و در طی آن ضربه ای به پوست وارد شده و جراحتی را ایجاد م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Surgical wound زخم جراحی ( Surgical wound /Surgical Incision ) زخمی که در طی جراحی جهت دسترسی به بافتهای داخلی ایجاد میشود و نوعی زخم باز است و بسته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Bedsore زخم بستر یا زخم فشاری ضایعه ای که به سبب فشار مقاوم و مداوم ایجاد میشود و میتواند باعث آسیب بافت های زیرین گردد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Pressure ulcer زخم فشاری یا زخم بستر ضایعه ای که به سبب فشار مقاوم و مداوم ایجاد میشود و میتواند باعث آسیب بافت های زیرین گردد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Non penetrating wound زخم کند یا غیر نافذ ( یعنی زخم ناشی از ورود جسم تیز از سطح پوست به داخل بدن نباشد ) زخمی که در اثر آسیب های فیزیکی بدون جراحت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Penetrating wound زخم نافذ زخمی است که به وسیه چاقو یا اجسام تیز و برنده ایجاد می شود. چند مثال از زخم نافذ: سوراخ شدگی ( Puncture wounds ) زخم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Close wound زخم بسته پوست سالم است و بافت آسیب می بیند. در اثر ضربات غیر نافذ یا کند ( کند درمقابل تیز ) یا ( blunt vs sharp ) مثل زخم داخلی بدن ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

open wound زخم باز پوست دچار گسستگی می شود و در پی آن راهی برای ورود میکروارگانیسم ها باز شده و عوارض زیادی به بار می آورد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

wound زخم، نوعی آسیب پوستی یا بافتی دو اصطلاح ulcer و wound هر دو برای بیان زخم به کار می رود با این تفاوت که واژه ulcer عمدتا برای زخم هایی که منش ...

پیشنهاد
٠

stabbing someone's heart قلب کسی را به درد آوردن stabbing my heart قلبم به درد آمد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

stabbing in the back از پشت خنجر زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

stabbing تیزی کشیدن، چاقو زدن، چاقوکشی، دشنه فروکردن زخم کردن پوست از طریق سوراخ کردن یا فروکردن جسم نوک تیز مثل چاقو یا شمشیر یا بطری شکسته stabbin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلم فلزتراش اسکنه فلزتراش ( اسکنه پولادین و آبدیده که با آن فلزات سرد را می تراشند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرم مرطوب کننده کرم رطوبت بخش امولسیون یا مخلوط دو مایع آب و روغن است. آب در روغن است یعنی روغن مایع اصلی و بیشتر است. به دلیل تبخیر آهسته آب موجود د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کالباس کالباس ورقه ای گوشت پخته سرد قاچیده گوشت پخته سرد ورقه شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هرگز، هیچ وقت این دو عبارت باهم مترادف هستند: cold day in Hell ( روز سرد در جهنم! ) when hell freezes over ( وقتی که جهنم یخ می زند! ) هر دو ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

cold blood خونسردی بیرحمی سنگدلی cold blooded خونسرد ( بدون احساس ) خونسرد ( در مقابل خون گرم در زیست شناسی ) بیرحم سنگدل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

malformation شکل غیرطبیعی، بدشکل، بدریخت در امور پزشکی مربوط به شکل غیرطبیعی یا بدشکل شدن عضو یا بدن است که بیشتر به علت اختلال در مراحل ساخته شدن عض ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

anomaly ناهنجار، غیرمتعارف، خلاف قاعده در امور پزشکی بیشتر مربوط به یک نقص ساختاری در بدن ناشی از نقص یا ختلال ژنتیکی است. malformation شکل غیرطبیع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 ) بافرهنگ، باکلاس، فرهیخته، متعالی، منزه، پیراسته، مهذب 2 ) تصفیه شده، خالص شده 3 ) اصلاح شده، صاف شدن یک انحنا یا ایراد 4 ) تعدیل شده 5 ) پاکسازی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Lower Belly زیر دل، پایین شکم، بخشی بین ناف و استخوان شرمگاهی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگه داشتن یا محاسبه امـتیازات یا درجات حسابشو داشتن ( حساب یا آمار چیزی را داشتن ) در خاطر نگه داشتن ( خاطرات خوب یا بد را در ذهن نگهداشتن )

٢