م ج نقوی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چریدن: چُریدن: choridan. درگویش گوغر این م ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پخی: پُخی:pokhi . واژه ای ترکی به معنای ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورپرزو: mowrporzuدرگویش گوغر . گیاهی خودرو ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازگن: آزگُن:azgen. درگویش گوغر به گیاهی ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبدتر: نٓبٓدتر:درگویش گوغر به یکی از اعضای ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جویو: جویو:نام یکی از آبادی های گوغر نرسی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گمزوو: گُمِزِوو:gomezeu. یکی از آبادی های ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیواک: شیواک:shivaak. درگویش گوغر از اصطلا ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیواک: تیواک:tivaak. از اصطلاحات کشاورزی گ ...

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنده: کُنده:هیزم کلفت. تنهء بریده شده درخ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رگا کردن: رِگا کردن:regaa kardan. درگویش گوغر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشتلقنی: مُشتُلُقُنِی:moshtologhoneii. درگوی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلماسیدن: درگویش گوغر به معنای �دقیق بررسی کر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تولات: جمع کلمه تُوٓلٓه است به معنای حرز د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چاذوقی: چاذوقی:chaarzowghi. درگویش گوغر به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پخی: پُخی:pokhi . واژه ای ترکی به معنای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چلگی: چِلًِگی: chellegi. درگویش بجنوردی ه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چسومرغ: چُسومُرغ:chosu morgh. درگویش گوغر م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انزراتو: آنزِراتو: anzeraatu. مقدار خیلی کم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفتوکی: هٓفتوکی:. haftuki. درگویش گوغر دومع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترچون: تِرِچون:terechon. نام یکی از آبادی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کون دوک: کون دُوٓک :درگویش گوغر به معنای تقل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخودخوارو: نُخودخوارو:nokhod khaaru. درگویش گو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حسیلو: حٓسیلو:hasilu. درگویش گوغر مترادف ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفرجو: مٓفرِجو:mafreju. درگویش گوغر کیسه م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلاغ سبزو: کٓلاغ سٓبزو:kalaagh sabzu. درگویش گ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چکت: چِکُت :chekot. درگویش گوغر خلاشه وش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کت پله: کُت پِلِه:kot pele. سوراخ راه آب در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاه قلون: گاه قِلون:gaah ghelon. درگویش گوغر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مورشک: مورِشک:mowreshk. درگویش گوغر گیاهی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جملو: جٓمٓلو:jamalu. درگویش گوغر گوسفند ی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیالم: سیالٓم: siaalam. درگویش گوغر گوسفند ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماسم خمیر: ماسُمِ خٓمیر:maasome khamir. درگویش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کون ریقک: , kun righak. درگویش گوغر مترادف اس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماسم: ماسُم maasom. درگویش گوغر مترادف هن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زورکده: زورکٓدِه: zurkade. درگویش گوغر در گ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماساوا: ماساوا: maasaavaa. درگویش گوغر نوعی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زینبک: زِینِبٓک:zeynabak. درگویش گوغر حشره ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاتق بنه: قاتِق بِنِه: یکی از غذاهای محلی گوغ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفت رنگ طلا: هفت رنگ طلا:درگویش گوغر پرنده ای را ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جیرجیرو: درگویش گوغر نام حشره ای است که در س ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمروت: خُمّروت:khommorut. درگویش گوغر نوعی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراجیک: کٓراجیک:karaajik . درگویش گوغر پرند ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهرجانه: مِهرجانه:mehr jaane. درگویش گوغر نو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیاغ: کیاغ:kiaagh . درگویش گوغر گیاهی خود ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چوپان گولزنو: چوپان گولزِنو:chupaangulzenu. درگوی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کری کلا: کُریکُلّا :korikollaa. درگویش گوغر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوزناکو: سوزناکو:suznaaku. درگویش گوغر گیاه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بره چاق کنو: بٓرّه چاق کُنو:barre chaagh konu. د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خفتوک: خُفتوک:khoftuk. درگویش گوغر همانپرن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پخل موشو: پِخٓل موشو:pekhal mushu . درگویش گو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کهره پزو: کٓهرِه پِزو:kahre pezu . درگویش گوغ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیرشکرو: شیرشِکرو: shir shekeru . درگویش گوغ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماهی سگی: ماهی سگی:درگویش گوغر به نوعی ماهی ر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکو: مُکّو :mokku. درگویش گوغر گیاهی خود ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنترو: لٓنتِرو : lanteru. درگویش گوغر گیاه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جوبراررو: جوبِرارِرو: jowberareru. درگوغر به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هورمه: هورمِه:horme. به زمین های که در اثر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمکت: خُمکُت:khomkot. درگوغر به گیاهی برگ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لمپر زدن: لٓمپٓر زدن:lampar zedan. درگویش گوغ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قترمه: قُتُرمِه:ghotorme. درگویش گوغر صفت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لل ترتن: لِلِ تِرتِن :lele terten. درگویش گو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چلافزون: چِلافِزون:chelafezun. یکی از زیارتگ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترتن: تِرتِن:terten. درگویش گوغر پرنده ای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگشیشو: سٓنگشیشو:sagshishu. یکی از بازی های ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کل بکلو: کٓل بِکِلو:kal bekelu. از اصطلاحات ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کل پشکلو: کٓل پِشکِلو:kal peshkelu. از بازی ه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دو لانه: درگویش بجنوردی زالزالک را گویند نمو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بناب دان: بُناب دان:bonabdan. درگویش گوغر به ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوله کمان: قولِٰه کمان: درگویش بجنوردی تیرکمان ...

١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصه العشق لا انفصام لهل: معنی این مصراع حافظ چنینن است:داستا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چلگ: چٓلٓگ:chalag. درگویش بجنورد پیت حلب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشکلکا: چِشکِلِکا:chesh keleka. یکی از بازی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوبزن برو: گو بزن برو:gu bezan boro. از بازی ه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کله ملاق: در گویش گوغر نیز همان کله معلق را گ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شوغن: شِوغُن:shewghon. درگویش گوغر مرز می ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هله بندگو: هِلِه بٓندِگِوhele bande gew:یکی از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متی ما تلق من تهوی دع الدنیاو اهملها: معنی این مصرع خواجه حافظ چنین است: ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کندکه: کُندِکِ:درگویش بجنوردی به ظرفی فلزی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پت پتی: پِت پِتی: درگویش بجنوردی دم جنبانک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنچه: سِنجه:پاشیدن آب ومایعات به اطاراف. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقامیرزا: آقامیرزا:. درگویش بجنوردی شوهر خواه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هرزچنگی: هٓرزِچٓنٓگی : در گویش بجنوردی روده ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمر کمر: کٓمٓر کٓمٓر:از بازی های محلی گروهی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اخمق: اخمق: akhmagh . درگویش بجنورد همان ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چمبه زدن: چِٓمبه زدن: در گویش بجنوردی کوبیدن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرمز بادمجان: قرمز بادمجان:ghermez bademjan , درگ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنشک: سنشک: seneshk. درگویش بجنوردی سریش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شارت زدن: شارت زدن :shart zedan . درگویش بجنو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قروتو: قُروتو:ghorutuاز غذاهای محلی بجنورد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبرتاز: خبرتاز :khabartaz. در گویش بجنورد ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرام گرفتن: حرام گرفتن:haram gereftan. . در بجن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نفسوک: نٓفسوک:شکمو. . پرخور. شکم پرست نمون ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کت کلاه: کُت کلاه:kot kolah. پالتو کلاه دار ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرت کرتی: کِرت کِرتی: در گویش بجنوردی زائده خ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فارسنکه: فارسنکه: farsanke. نوعی چراغ خوراک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چاله چغر: چاله چُغٓر:chale choghar. فرورفتگی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دستی: از دستی:az dasti, عمدی ، از قصد نم ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنجروک: پنجروک:penjoruk، درگویش گوغر به معن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چمبولی: چمبولی:chambuli, نیشگون نمونه:�روز ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرتمه: خِرتمه: لایه انبوه چرک وآلودگی درگو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلعه گی: قلعه گی:ghalegii دهاتی . روستایی نم ...

٢ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوران: کوران:بحبوبه. جریان. قضیه. روند. ما ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الفچ: الفچ:گیرا، چسبناک. نمونه:شیدا عرق ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پاتیل: پاتیل:دیگِ گشاده دهان مسی، پاتیله ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خمناله: خمناله:اظهاردردباناله های پی درپی ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی باقی: بطور کامل. تماماً. نمونه: عباسجان ...

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هان و هین کردن: هین کردن:هین از اصواتی است که برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهاربند: بهار بند:مکان محصور و سربازی برای ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمناله: خمناله:اظهاردردباناله های پی درپی ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غلفچه: غلفچه:پوششی برای نگه داشت خورد و خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گنگنا: گنگنا: تاریک روشن، ناواضح، مبهم . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واژه پیشنهادی: گیرا کردن:روشن کردن چراغ، برافروختن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واگسلانیدن: واگسلانیدن:بازکردن پیچ وتاب چیزی، ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خفناک: پناهوو، آروم وقایم قایمو. نمونه: هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروزار: دروزار:محل وزمان درو محصولات کشاورز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاک مالی کردن: خاکمالی کردن:سر وته قضیه ای راجمع و ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های م ج نقوی