تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همایش گردان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمیق بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراتر از کلمات

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یهویی هوس کردن

پیشنهاد
٠

Make lemonade out of lemons” means “to try to make the best out of a bad situation”. گرفتن بهترین نتیجه از بدترین شرایط

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to force something to be successful or to find a solution to a problem به موفقیت رسیدن ٬ راه حل پیدا کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوق العاده بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a cheerful or optimistic view of things, usually without valid basis: He saw life through rose - colored glasses. با دید خوش نگاه کردن. خوش بین بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

a state of mind that occurs when a person is totally immersed in an activity. حالتی از ذهن ٬ زمانی که غرق در فعالیتی هستیم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

از خود حمایت کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روی پای خود ایستادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idiom informal. to deceive or cheat someone: I think we've been taken for a ride. The usual meaning of “to take [someone] for a ride” is to deceive ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهبود یافتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

IDIOM DEFINITION: Nowadays, the term is often used to mean “initiate contact with someone ( usually by email or phone ) . ” The implication is that t ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مراحل اقدام

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

to make an effort to do something for other people تلاش برای انجام کاری برای دیگران

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

human dynamics is defined as the actions and interactions of personal, interpersonal, and social/contextual factors and their effects on behavioral o ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

A guilt trip means causing another person to feel guilt or a sense of responsibility to change their behavior or take a specific action. دیگران را د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انتقال چیزی به کس دیگری غیر از کسی که از او دریافت کرده ایم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

help after being helped. help another person in turn. if you do me a favor i'll return it. pass it along. زنجیره لطف و مهربانی برقرار کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در خطر از دست دادن شغل یا توی دردسر افتادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to make something happen or make someone do something difficult, unpleasant, or unusual, especially by threatening or not offering the possibility of ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از خود بیخود شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( idiomatic ) To behave, especially with respect to how one's speech, body language, facial expressions, and grooming convey one's opinion concerning ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( idiomatic ) Beyond what is obvious. فراتر از ظاهر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مغز بله گو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

با ایمان به

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر تقاضا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gut check ( plural gut checks ) ( idiomatic ) An honest, reflective appraisal of one's true feelings concerning a matter of concern. ارزیابی صادقانه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرعتشو کم کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُندش کن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشرفت کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پددیدار شدن ٬ آشکار شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

همه چیز خوبه ٬ جای نگرانی نیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a person who can endure pain or hardship without showing their feelings or complaining بردبار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

برطرف نشده

پیشنهاد
٠

از عمق وجود فریاد زدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to happen, usually unexpectedly

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

accepting the end of the relationship,

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

to go on to a different place, subject, activity, etc.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جابجایی ٬ اسباب کشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذهنیت باز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دارای ذهن باز ٬ روشنفکر٬ انتقاد پذیر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اولین اجرا در حضور تماشاچیان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جوش آوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When you do something to achieve something or deal with a problem,

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take charge, assume control

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

“don’t rock the boat: say or do something to disturb an existing situation and upset people. "I don't want to rock the boat

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a prominent or important position : در یک موقعیت مهم و برجسته

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an optimum point or combination of factors or qualities : نقطه بهینه٬ ترکیبی از عوامل یا کیفیت ها

١