دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
1. دَلِه= هرزه، چشم چران، پرخور، شکم پرست، شکمو 2. دَلِه= سارق، دزد، دست کج [[مثال: دَلِه دزد = دزد ِآماتور = قالپاق دزد]] 3. دَلِه= نوعی جانور ( ب ...
در ادبیات عامیانه ( محاوره ) کسی که خِرت و پِرت و آت و آشغال جمع می کند، و همچنین [دله دزد] را نیز pie یا magpie می نامند.
1. علمی - تخیّلی مُخفّف ِ عبارت ِ science fiction ■●■ 2. سای فای Syfy نام یک شبکه تلویزیونی کابلی ( آمریکایی ) است که برنامه هایی در ژانر [[علمی - تخ ...
● پِیامَد ( پِی آمد ) ناگوار و ناخوشایند. ● ( در اصطلاح ) برای اشاره به [[کیفر و مجازات]] نیز کاربُرد دارد.
عرب زبانان، به خودرو ( اتوموبیل ) نیز، "سیاره" می گویند؛؛ به معنی ِ [[متحرک - حرکت کننده]]
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
اصطلاح "Out of sight, out of mind" یعنی چی ؟ کجا ها به کار میره ؟
درود به همگی خیلی متعجبم از اینکه همهی دوستان، ضربالمثل را اشتباه نوشتند!!! واژهی درست، " هرآنچه " است (نه " هرآنکه" ) ■ رباعی کامل حکیمعمرخیّام : ● افسوس که دلبر ِ پسندیده برفت ● دامن ز کَفَم چو عمر درچیده برفت ● از دیده برفت خون ز دل نیز، بلی ● از دل برود " هرآنچه" از دیده برفت
" مَرغ " ، نوعی علف ِخودرو است که در مراتع رشد میکند. مَرغزار (یا: مَرغزار ) یعنی ✔️ مَرتَع ✔️ علفزار ✔️ چِرا گاه
همخانواده "عظمی" : عَظَم - عُظام (=جمع: عَظیم) - عظمت - مُعظَّم - تعظیم
این یک اصطلاح تخصصی در علمودانش ِ " ریاضیاتمحض " است. معادل فارسی این اصطلاح: " ماتریس مُزدَوج " یا " ماتریس وابسته "
avation یا pilotage یا piloting = خلبانی گاه در مُحاوره و گفتگو [[و به حالت ِ "طعنه-کنایه" (یا استعاره)]] از واژهی airing (کهدر اصل، به معنی: هوا دهی، در مَعرض ِجریانهوا قرار دادن، باددهی، باد کردن، فوتکردن، پُفکردن، و... است) برای اشاره به 《 خلبانی 》 یا 《 کنترل و اُپراتوری ِ پَهپاد 》نیز، استفاده میشود.