دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٨٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤,٧١٠
لایک
لایک
٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٦٨
رتبه
رتبه در بپرس
١,٠٧٥
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

ترکیب ِ ۲ واژه ی medicine ( ( دارو - دانش پزشکی ) ) و technology ( ( فناوری - تکنولوژی ) ) است، که به اختصار medtech نوشته می شود، به معنای: [[فناوری ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

منفور - مُنزَجر کننده ( در اصطلاح عامیانه: تِفلون=نَچَسب )

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

در "منطقه ی جنگی" ( و همچنین در باره ی "حیات وحش" ) معنی ِ [[کمینگاه]] نیز می دهد.

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

بسیاری اوقات، از این اصطلاح برای اشاره و کنایه به 《نفهم بودن》 اشخاص، استفاده می شود. تقریباً مترادف با واژه ی پارسی: [[ کلّه شَق ]] توضیح: گروهی "بَ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

۱ - انتقاد کردن ، ایراد گرفتن ۲ - بهانه تراشی ( برای انجام ندادن کاری ) ۳ - به طور مبهم و غیرمستقیم: ایراد آوردن ، گیر دادن اما و اگر آوردن ( در کا ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٢ رأی
تیک ١٢ پاسخ
٢١١ بازدید

اصطلاح   "Out of sight, out of mind"  یعنی چی ؟ کجا ها به کار میره ؟

١ هفته پیش
٢ رأی

درود به همگی خیلی متعجبم از اینکه همه‌ی دوستان، ضرب‌المثل را اشتباه نوشتند!!! واژه‌ی درست، " هرآنچه " است (نه " هرآنکه" ) ■ رباعی کامل حکیم‌عمرخیّام : ● افسوس که دلبر  ِ پسندیده برفت ● دامن  ز کَفَم چو عمر درچیده برفت ● از دیده برفت خون ز دل نیز، بلی ● از دل برود " هرآنچه" از دیده برفت

٦ روز پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٤١ بازدید

چرا معنی مَرغزار نیست

١ هفته پیش
٠ رأی

" مَرغ " ، نوعی علف ِخودرو است که در مراتع رشد می‌کند. مَرغ‌زار (یا: مَرغزار ) یعنی ✔️ مَرتَع ✔️ علف‌زار ✔️ چِرا گاه

١ هفته پیش
١ رأی
٦ پاسخ
٧١٣ بازدید

هم خانواده کلمه عظمی

٣ ماه پیش
٠ رأی

هم‌خانواده "عظمی" : عَظَم - عُظام (=جمع: عَظیم) - عظمت - مُعظَّم - تعظیم

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٨٤ بازدید

معنی تخصصی اصطلاح زیر:  Hadamard

٨ ماه پیش
٠ رأی

این یک اصطلاح تخصصی در علم‌ودانش ِ " ریاضیات‌محض " است. معادل فارسی این اصطلاح: " ماتریس مُزدَوج "  یا  " ماتریس وابسته "

٨ ماه پیش
٠ رأی
٤ پاسخ
٢٣١ بازدید

خلبانی به انگلیسی  چی  میشه؟

٨ ماه پیش
٢ رأی

avation  یا pilotage   یا piloting = خلبانی   گاه در مُحاوره و گفتگو  [[و به حالت ِ "طعنه-کنایه" (یا استعاره)]] از واژه‌ی airing (که‌در اصل، به معنی: هوا دهی، در مَعرض ِجریان‌هوا قرار دادن، باددهی، باد کردن، فوت‌کردن، پُف‌کردن، و... است) برای اشاره به 《 خلبانی 》 یا 《 کنترل و اُپراتوری  ِ پَهپاد 》نیز،  استفاده می‌شود. 

٨ ماه پیش