سعید گلدوزی

🔚کنایه از خیلی خیلی به پایان نزدیک شدن دارد.

متاسفانه شخصی به خاطر کهولت سن دچار بیماری صعب العلاجی که امیدی به
هستن کسانی که برای نشون دادن وخامت اون بیمار شخص رو تشبیه به
آفتاب دم غر ...

آدم نقدو ول نمی کنه نسیه رو بچسبه حتی اگه نقد نصف کمتر باشه

بند پوتینمو محکم می بندم تا دیگه زمین نخورم. این مثلو کسی میگه که بعد زمین خوردنش زمین گیر نشده بلکه تجربش بیشترشده. فهمیده کسی جز خودشو اراده اش قرار نیست کمکش کنه. اینبار بند پوتینشو محکم بسته.

انتظاری که تو نگاه منتظرش هیچوقت پایانی نداره
همینه که میگن. . . زمان برا همه یکجور نمیگزره

منظور از او همان (معشوق)میباشد. بر فرض اگر این شعر را مجنون میگفت همه میدانستیم که منظور از او همان لیلی میباشد درکل "او"دراین شعر هرکسی میتواند باشد. لازم به ذکر است که " او" برای اشاره به اشیاء قابل استفاده نیست.