تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

غلبه کردن، تسلط پیدا کردن، ریشه دواندن. به طور تدریجی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

سریع خم شدن معمولا برای اجتناب از خطر یا دیده شدن مثال: he ducked behind the wall when he saw the guard

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a fish - and - chip shop ( informal British ) در بریتانیا به رستورانی که فیش اند چیپس میفروشد، ( ماهی و سیب زمینی سرخ کرده ) به طور محاوره ای chippy ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کفرناحوم، شهر یا روستایی باستانی، کنار دریاچه ی طبریه ( Galilee ) در دوران عیسی مسیح، در سرزمین فلسطین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

میتواند معنی " بی کلاس" هم داشته باشد مثال: in British culture swearing can be conmon