تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سرپوشیده Sheltering entrance: ورودی سرپوشیده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اجازه گرفتنِ مشتری از صاحب رستوران یا کافه برای ماندن در داخل و ادامه ی نوشیدن پس از زمان رسمی تعطیلی رستوران

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Turn an idea or argument on it's head یعنی طور دیگری به قضیه نگاه کردن با روشی جدید با قضیه برخورد کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوارهای خارجی ساختمان که بدون حفره و شکاف هستند. ( عموما دیوارهای قبل از سال۱۹۲۰ که بین دو لایه، عایق هوا نداشتند و کاملا توپر بودند ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جهت مخالف قرار گرفتن مثال: The shaftfacing away from the wind takes hot air out of the room این جمله مربوط به بادگیر های یزد است و از آنجاکه بادگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روشی طبیعی برای خنک کردن هوای داخل ساختمان است. هوای خنک از طریق یک ورودی ( مثل پنجره ) وارد محیط میشود و سپس هوای گرم شده از یک خروجی که در تراز بال ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معماری highly visible form به معنایی فرمی از ساختمان است که از تمام جهات قابل دید و بدون نقطه ی کور باشد. در چنین ساختمانی سطح مجاور با هوای خارجی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختمان های پایدار از نظر بوم شناختی و زیست محیطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نادیده گرفتن و اهمیت ندادن به شخصی ( یا موضوع مطرح شده )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرمترین موقع تابستان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به واضح و آشکار بودن چیزی . Her honesty and sincerity positively shine out

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوال پیچ کردن فردی برای مدت طولانی ( که موجب آزار فرد است )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرخیدن برای پرندگان، چرخیدن روی یک دایره یا منحنی ( و سپس شیرجه زدن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شادی آور و صمیمانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صبح زود هنگامی که خورشید شروع به نمایان شدن می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملاً

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آسیاب شده به. . . A mill is a building in which wheat is ground into flour

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک رنگی صداقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نه به دلیل اینکه. . . نه به خاطر اینکه. . . It was not due to lack of effort that we failed; . the project was simply too ambitious شکست ما به خاطر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

من اسمم رو عوض میکنم اگر . . ( فلان اتفاق بیفتد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلقک وار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا این حد، that much They'll be the death of us all, that lot. آنها مرگ همه ی ما را رقم خواهند زد. بله تا همین حد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درگیر شدن در کار یا فعالیت خاصی - سر و کله زدن He finally has a project he can get his teeth into.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مهم بودن تاثیرگذار بودن حیاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با هدفِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دندان روی جگر گذاشتن ادامه دادن به انجام کاری یا ماندن در جایی گرچه انجام آن ناخوشایند است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر و ته قضیه را هم آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به احتمال زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باهوش - مشتاق - دانا !She's bright - headed, smart like a calculator

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. با هیجان و بی هدف از سویی به سوی دیگر رفتن ۲. دور و بر کسی مانند پروانه گشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چون، در حقیقت، چون اگرچه در واقع کلمه ی for به معنی becauseهست و though به معنی although. For برای تاکید بیشتر بر حقیقتی آمده در دل جمله هست. برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدون حضور ذهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نوعی