withdrawing

جمله های نمونه

1. Withdrawing the money early will result in a 10% penalty.
[ترجمه فریدون کامیابی] برداشت پول زودتر از موعد مقرر منجر به پرداخت 10درصد جریمه خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]برداشت زودهنگام پول 10 درصد جریمه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]خارج کردن پول زودتر از موعد به یک جریمه ۱۰ درصدی منجر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They argued him into withdrawing his complaint.
[ترجمه گوگل]آنها با او استدلال کردند که شکایت خود را پس بگیرد
[ترجمه ترگمان]آن ها او را وادار به کناره گیری از شکایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are committed to withdrawing our troops by the end of the year.
[ترجمه گوگل]ما متعهد هستیم که تا پایان سال نیروهای خود را خارج کنیم
[ترجمه ترگمان]ما متعهد به ترک سربازان خود تا پایان سال هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My parents decided to punish me by withdrawing financial support.
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم تصمیم گرفتند من را با برداشتن حمایت مالی تنبیه کنند
[ترجمه ترگمان]والدین من تصمیم گرفتند که با کناره گیری از حمایت مالی، مرا مجازات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By withdrawing the funding, the government signed the project's death warrant.
[ترجمه گوگل]با برداشت این بودجه، دولت حکم اعدام این پروژه را امضا کرد
[ترجمه ترگمان]دولت با خارج کردن بودجه حکم مرگ این پروژه را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was withdrawing from drugs and in a terrible state.
[ترجمه گوگل]مواد مخدر را کنار گذاشته بودم و در حالت وحشتناکی بودم
[ترجمه ترگمان]من از مواد مخدر و در وضعیت وحشتناکی عقب نشینی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then I felt him pull back, almost withdrawing, and he held himself there.
[ترجمه گوگل]سپس احساس کردم که او به عقب کشیده شد، تقریباً عقب نشینی کرد و خودش را همانجا نگه داشت
[ترجمه ترگمان]سپس احساس کردم که عقب می کشد و تقریبا عقب نشینی می کند، و او خود را در آنجا نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We can not escape really by withdrawing into the seclusion of art.
[ترجمه گوگل]ما واقعاً نمی توانیم با عقب نشینی در انزوای هنر فرار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم با رها شدن در خلوت هنر فرار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reagan was forced to announce that he was withdrawing his requests for additional military aid to El Salvador until after the elections.
[ترجمه گوگل]ریگان مجبور شد اعلام کند که درخواست های خود برای کمک نظامی اضافی به السالوادور را تا پس از انتخابات پس می گیرد
[ترجمه ترگمان]ریگان مجبور شد اعلام کند که درخواست خود را برای کمک نظامی اضافی به السالوادور تا بعد از انتخابات کناره گیری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ScotRail and InterCity say the services they are withdrawing or altering will affect a small number of commuters.
[ترجمه گوگل]ScotRail و InterCity می گویند خدماتی که در حال لغو یا تغییر هستند بر تعداد کمی از مسافران تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]ScotRail و InterCity می گویند که خدماتی که آن ها را ترک می کنند یا تغییر می کنند، بر تعداد کمی از مسافران تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. About midnight, the first Federal units began withdrawing from the field.
[ترجمه گوگل]حدود نیمه شب، اولین واحدهای فدرال شروع به عقب نشینی از میدان کردند
[ترجمه ترگمان]حدود نیمه شب، اولین واحدهای پلیس فدرال از میدان خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And if the Clinton administration does succeed in withdrawing the tax deduction?
[ترجمه گوگل]و اگر دولت کلینتون موفق شد کسر مالیات را پس بگیرد؟
[ترجمه ترگمان]و اگر دولت کلینتون موفق به انصراف از کسر مالیات شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What would be easier than withdrawing their overseas investments, something that would decimate our markets?
[ترجمه گوگل]چه چیزی آسان تر از برداشتن سرمایه گذاری های خارجی آنهاست، چیزی که بازارهای ما را نابود کند؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی راحت تر از خارج کردن سرمایه گذاری های خارجی شان بود، چیزی که بازارهای ما را از بین می برد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some students who have accepted a place are withdrawing after taking up jobs or other advanced courses.
[ترجمه گوگل]برخی از دانش آموزانی که یک مکان را پذیرفته اند، پس از گذراندن مشاغل یا سایر دوره های پیشرفته، انصراف می دهند
[ترجمه ترگمان]برخی دانشجویانی که یک مکان را پذیرفته اند، پس از گرفتن شغل و یا دیگر دوره های پیشرفته کناره گیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pull back; remove from; take money from the bank; take back; retire; depart; remove; take out

پیشنهاد کاربران

بی محلی کردن
دست کشیدن
عقب نشستن
عقب نشینی
انصراف دادن
withdrawing from something
کناره گیری از چیزی
استخراج کردن
گرفتن، کشیدن، جدا کردن، پس گرفتن چیزی از مکانی یا موقعیتی. دستش را از دست دوستش بیرون کشید. پولش را از بانک گرفت.

بپرس