دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٦٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٣,٧٣٢
لایک
لایک
٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

گاهی اوقات هم به معنی گیج و سردرگم معنی میده

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

. I’ve never really understood what makes her tick من هرگز به درستی نفهمیدم که چه چیزی او را به حرکت وامی دارد ( انگیزه های درونی او را بر انگیخته می ...

دیدگاه
٠

با کسی بودن و از او پشتیبانی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

باعث هم ذات پنداری شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

توصیف ناپذیر. هم معنا با کلمه ی ineffable

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Offering advice on each and every problem will undermine her feeling of being adult.
دیدگاه
٠

توصیه دادن به وی در مواجهه با هر مشکل باعث تضعیف حس او به عنوان یک فرد بزرگسال می شود.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Ironically, for a man who hated war, he would have made a superb war cameraman.
دیدگاه
٠

طنز ماجرا در این جاست که مردی که از جنگ متنفر بود ، میتوانست به بک فیلمبردار درجه یک جنگ تبدیل گردد.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
I thought I saw someone skulking in the bushes - perhaps we should call the police.
دیدگاه
٠

به نظرم اومد کسی توی بوته ها داره زاغ سیاه ما رو چوب میزنه ، شاید بهتر باشه به پلیس زنگ بزنیم.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
He skulked around outside until the police had gone.
دیدگاه
٠

او تا زمان رفتن پلیس به پرسه زدن در بیرون ادامه داد.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The policeman watched his quarry go into a bar.
دیدگاه
٠

پلیس فردی را که دنبالش بود و داشت وارد بار میشد، تماشا میکرد.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.