دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٤,٠٢٨
لایک
لایک
٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

. I’ve never really understood what makes her tick من هرگز به درستی نفهمیدم که چه چیزی او را به حرکت وامی دارد ( انگیزه های درونی او را بر انگیخته می ...

دیدگاه
٠

با کسی بودن و از او پشتیبانی کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

باعث هم ذات پنداری شدن

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

توصیف ناپذیر. هم معنا با کلمه ی ineffable

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

دلگرمی دادن

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ هفته پیش
متن
He was known to be a loud-mouthed, opinionated bigot.
دیدگاه
١

او به عنوان فردی یاوه گو ، خود رای و متعصب معروف بود.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Sue is the extrovert in the family; opinionated, talkative and passionate about politics.
دیدگاه
١

سو برون گرای خانواده است ، متعصب ، وراج و مشتاق سیاست

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Short pleasure, long lament.
دیدگاه
٠

لذت کوتاه ، افسوس طولانی

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
the purr of an engine.
دیدگاه
٠

صدای نرم ماشین وقتی خوب کار میکند

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Speaker after speaker mounted/took the platform to denounce the policy.
دیدگاه
٠

سخنرانهای زیادی پشت تریبون رفته و این سیاست را محکوم کردند.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.