پیشنهادهای leyla omrannia (٢٦)
having direct contact; being right next to
To feel sick, not to feel well
کاهش دادن ساعات کاری
تو گفتی و منم باور کردم!
روی اعصاب کسی راه رفتن
The latest gossip
کسی که همه کاسه کوزه ها سرش خالی میشه و تقصیرا رو سرش میندازن
بخشی از کار بودن She doesn't like firing people, but as a vice president, she knows that it comes with the territory
مسئله مورد بحث
نظر دادن درباره چیزی
کسب و کار را دوباره رونق بخشاندن
تدریجی
مثبت اندیش بودن
بعدا بخاطر به تصمیم پشیمان شدن
مدام نظر عوض کردن در مورد موضوعی، توی تصمیم گرفتن مشکل داشتن
کار و کاسبی بقیه رو کساد کردن
مدرن و مدروز
ایده دادن Discussing idea
To get agreement or approval from
چرا شروع به انجام کارها به گونه ای متفاوت کنیم در حالی که روشی که اکنون آنها را انجام می دهیم کار می کند
تا دقیقه آخر کار کردن
حل کردن مشکلات
ایده ای که عملی نیست
To think up a good idea
کمرنگ کردن، کمتر کردن
مملو