پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٥,٠٩١)
intramedullary nail میخ داخل استخوانی ( ا ) : پین فلزی که برای تثبیت داخلی شکستگی ها استفاده می شود. intrəme'dʌləri neɪl
intralobular veins وریدهای درون لپکی ( ا ) : وریدهایی که خون را از داخل لوبول های کبد جمع می کنند. ɪntrəˈlɒbjʊlə veɪnz
intralobular veins وریدهای درون لپکی ( ا ) : وریدهایی که خون را از داخل لوبول های کبد جمع می کنند. ɪntrəˈlɒbjʊlə veɪnz
intralobular veins وریدهای درون لپکی ( ا ) : وریدهایی که خون را از داخل لوبول های کبد جمع می کنند. ɪntrəˈlɒbjʊlə veɪnz
intralobular درون لپکی ( ا ) : مربوط به درون یک لوبول ɪntrəˈlɒbjʊlə
intralobular درون لپکی ( ا ) : مربوط به درون یک لوبول ɪntrəˈlɒbjʊlə
intradural hemorrhage خونریزی درون سخت شامه ای ( ص ) : خونریزی به داخل یا زیر سخت شامه intrə'djʊərəl ˈhem. ər. ɪdʒ
intradural hemorrhage خونریزی درون سخت شامه ای ( ص ) : خونریزی به داخل یا زیر سخت شامه intrə'djʊərəl ˈhem. ər. ɪdʒ
intracranial aneurysm رگ برآمدگی داخل جمجمه ای ( ا ) : اتساع یکی از رگ های مغزی که ممکن است مادرزادی یا اکتسابی باشد. intrə'kreiniəl ˈ�n. jə. rɪ. zəm
intracranial aneurysm رگ برآمدگی داخل جمجمه ای ( ا ) : اتساع یکی از رگ های مغزی که ممکن است مادرزادی یا اکتسابی باشد. intrə'kreiniəl ˈ�n. jə. rɪ. zəm
intracranial aneurysm رگ برآمدگی داخل جمجمه ای ( ا ) : اتساع یکی از رگ های مغزی که ممکن است مادرزادی یا اکتسابی باشد. intrə'kreiniəl ˈ�n. jə. rɪ. zəm
intracranial abscess آبسه داخل جمجمه ای ( ا ) : آبسه ای که درون مغز یا پرده های مغزی ایجاد می شود. intrə'kreiniəl ˈ�b. ses
intracranial abscess آبسه داخل جمجمه ای ( ا ) : آبسه ای که درون مغز یا پرده های مغزی ایجاد می شود. intrə'kreiniəl ˈ�b. ses
intracerebral hemorrhage خونریزی داخل مغزی ( ا ) : نشت خون در مغز که اغلب از شریان مغزی میانی یا یک آنوریسم ناشی می شود. intrəserəbrəl ˈhem. ər. ɪdʒ
intracerebral hemorrhage خونریزی داخل مغزی ( ا ) : نشت خون در مغز که اغلب از شریان مغزی میانی یا یک آنوریسم ناشی می شود. intrəserəbrəl ˈhem. ər. ɪdʒ
intraarticular injection تزریق داخل مفصلی ( ا ) : تزریق ( مثلاً هیدروکورتیزون ) به داخل کپسول مفصلی intrə ɑ:'tikjʊlə ɪnˈdʒek. ʃən
intraarticular injection تزریق داخل مفصلی ( ا ) : تزریق ( مثلاً هیدروکورتیزون ) به داخل کپسول مفصلی intrə ɑ:'tikjʊlə ɪnˈdʒek. ʃən
interviewing مصاحبه: فرآیندی شامل یک جلسه نیمه ساختار یافته و سبک مکالمه ای که به مصاحبه کننده اجازه می دهد تا اطلاعات را کاوش کند و به طور گسترده د ...
interstitial nephritis کلیه آماس بینابینی ( ا ) : التهاب مزمن کلیه مرتبط با فیبروز و پرفشاری خون intə'stiʃəl nɪˈfraɪ. tɪs
interstitial nephritis کلیه آماس بینابینی ( ا ) : التهاب مزمن کلیه مرتبط با فیبروز و پرفشاری خون intə'stiʃəl nɪˈfraɪ. tɪs
interstitial nephritis کلیه آماس بینابینی ( ا ) : التهاب مزمن کلیه مرتبط با فیبروز و پرفشاری خون intə'stiʃəl nɪˈfraɪ. tɪs
interlobular veins سیاهرگ های بین لپکی ( ا. ج ) : شاخه هایی از ورید باب در کبد intə'lɒbjʊlə veɪnz
interlobular veins سیاهرگ های بین لپکی ( ا. ج ) : شاخه هایی از ورید باب در کبد intə'lɒbjʊlə veɪnz
interlobular veins سیاهرگ های بین لپکی ( ا. ج ) : شاخه هایی از ورید باب در کبد intə'lɒbjʊlə veɪnz
interlobular veins سیاهرگ های بین لپکی ( ا. ج ) : شاخه هایی از ورید باب در کبد intə'lɒbjʊlə veɪnz
interlobular veins سیاهرگ های بین لپکی ( ا. ج ) : شاخه هایی از ورید باب در کبد intə'lɒbjʊlə veɪnz
informed choice انتخاب آگاهانه ( ا ) : بیماران دارای سلامت روانی برای تصمیم گیری در مورد مراقبت های سلامت و درمان خود، نیاز دارند تا اطلاعاتی در مور ...
informed choice انتخاب آگاهانه ( ا ) : بیماران دارای سلامت روانی برای تصمیم گیری در مورد مراقبت های سلامت و درمان خود، نیاز دارند تا اطلاعاتی در مور ...
informal patient بیمار غیررسمی: بیماری که داوطلبانه ( یعنی بدون هیچ الزام قانونی و اجبار ) وارد بیمارستان شده است. ɪnˈfɔː. məl ˈpeɪ. ʃənt
informal patient بیمار غیررسمی: بیماری که داوطلبانه ( یعنی بدون هیچ الزام قانونی و اجبار ) وارد بیمارستان شده است. ɪnˈfɔː. məl ˈpeɪ. ʃənt
infiltration analgesia بی حسی ارتشاحی ( ا ) : تزریق محلول بی حسی موضعی به درون بافت ها infil'treiʃən ˌ�n. əlˈdʒiː. zi. ə
infiltration analgesia بی حسی ارتشاحی ( ا ) : تزریق محلول بی حسی موضعی به درون بافت ها infil'treiʃən ˌ�n. əlˈdʒiː. zi. ə
subclinical infection عفونت تحت بالینی ( ا ) : عفونتی که بدون نشانه های قابل تشخیص است اما توسط میکروارگانیسم هایی ایجاد می شود که قادر به ایجاد بیم ...
subclinical infection عفونت تحت بالینی ( ا ) : عفونتی که بدون نشانه های قابل تشخیص است اما توسط میکروارگانیسم هایی ایجاد می شود که قادر به ایجاد بیم ...
mixed infection عفونت مختلط ( ا ) : عفونت همزمان با بیش از یک نوع ارگانیسم mɪkst 'in'fekʃən
mixed infection عفونت مختلط ( ا ) : عفونت همزمان با بیش از یک نوع ارگانیسم mɪkst 'in'fekʃən
anaerobic infection عفونت بی هوازی ( ا ) : عفونتی که توسط یک موجود بی هوازی ایجاد می شود. ˌ�n. əˈrəʊ. bɪk 'in'fekʃən
anaerobic infection عفونت بی هوازی ( ا ) : عفونتی که توسط یک موجود بی هوازی ایجاد می شود. ˌ�n. əˈrəʊ. bɪk 'in'fekʃən
aerobic infection عفونت هوازی ( ا ) : عفونتی که توسط یک موجود هوازی ایجاد می شود. eəˈrəʊ. bɪk 'in'fekʃən
aerobic infection عفونت هوازی ( ا ) : عفونتی که توسط یک موجود هوازی ایجاد می شود. eəˈrəʊ. bɪk 'in'fekʃən
pulmonary infarction انفارکتوس ریوی ( ا ) : انفارکتوسی که از انسداد شاخه ای از شریان ریوی توسط آمبولی یا ترومبوز ناشی می شود. ˈpʌl. mə. nər. i 'in' ...
pulmonary infarction انفارکتوس ریوی ( ا ) : انفارکتوسی که از انسداد شاخه ای از شریان ریوی توسط آمبولی یا ترومبوز ناشی می شود. ˈpʌl. mə. nər. i 'in' ...
infant feeding تغذیه شیرخوار ( ا ) : تأمین مواد مغذی برای یک نوزاد. شیر مادر غذای ایده آل برای نوزاد است و اگر تغذیه با شیر مادر در چند ماه اول به ط ...
infant feeding تغذیه شیرخوار ( ا ) : تأمین مواد مغذی برای یک نوزاد. شیر مادر غذای ایده آل برای نوزاد است و اگر تغذیه با شیر مادر در چند ماه اول به ط ...
infant feeding تغذیه شیرخوار ( ا ) : تأمین مواد مغذی برای یک نوزاد. شیر مادر غذای ایده آل برای نوزاد است و اگر تغذیه با شیر مادر در چند ماه اول به ط ...
induction of abortion القای سقط ( ا ) : انجام عمدی سقط جنین indʌkʃən əv əbɔːʳʃən
induction of abortion القای سقط ( ا ) : انجام عمدی سقط جنین indʌkʃən əv əbɔːʳʃən
electromagnetic induction القای الکترومغناطیسی ( ا ) : تولید جریان الکتریکی در یک جسم به دلیل نزدیکی آن به یک جسم الکتریکی ( یا مغناطیسی ) ɪˌlek. t ...
electromagnetic induction القای زایمان ( ا ) : عمل شروع زایمان به صورت مصنوعی ɪˌlek. trəʊ. m�ɡˈnet. ɪk 'indʌkʃən əv 'leibə
indolent ulcer زخم کندرست ( ا ) : زخم مزمن پوست یا غشای مخاطی indələnt ˈʌl. sə