محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stapedoplasty: [پزشکی] جراحی ترمیمی استخوان رکابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stapedoplasty: [پزشکی] جراحی ترمیمی استخوان رکابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

splanchnic: [پزشکی] احشایی: مربوط به احشاء

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

splanchnic: [پزشکی] احشایی: مربوط به احشاء

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

splenalgia: [پزشکی] طحال درد: درد ( در ) طحال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spirometer: [پزشکی] تنفس سنج، دم سنج: دستگاه ان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spleen: [پزشکی] طحال: عضو قهوه ای متمایل به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spondylolisthesis: [پزشکی] جابجاشدن یک مهره رو به جلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترب: ترب Radish نام علمی Raphanus sativu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radish: ترب Radish نام علمی Raphanus sativu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raphanus sativus: ترب Radish نام علمی Raphanus sativu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raphanus sativus: ترب Radish نام علمی Raphanus sativu ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خارشتر ایرانی: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خارشتر ایرانی: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alhagi persarum: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alhagi persarum: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خارادور: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خارادور: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترنجبین: خارشتر ایرانی – ترنجبین Alhagi Pers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamarindus indica: تمبر هندی Tamarind نام علمی Tamarin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توت فرنگی: توت فرنگی نام علمی FRAGARIA VESCA ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تمبر هندی: تمبر هندی Tamarind نام علمی Tamarin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamarind: تمبر هندی Tamarind نام علمی Tamarin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rosacaceae: توت فرنگی نام علمی FRAGARIA VESCA ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rosacaceae: توت فرنگی نام علمی FRAGARIA VESCA ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غان: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غان: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توس: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جعفری: جعفری Parslery نام علمی Petroselinu ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

white birch: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white birch: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

betula alba: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

betula alba: توس ( غان ) توس White Birch نام عل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parslery: جعفری Parslery نام علمی Petroselinu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parslery: جعفری Parslery نام علمی Petroselinu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petroselinum sativum: جعفری Parslery نام علمی Petroselinu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petroselinum sativum: جعفری Parslery نام علمی Petroselinu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hordeum vulgare: جو Barley نام علمی Hordeum vulgare

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جو: جو Barley نام علمی Hordeum vulgare

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barley: جو Barley نام علمی Hordeum vulgare

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alfalfa: یونجه Alfalfa نام علمیMedicago sati ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یونجه: یونجه Alfalfa نام علمیMedicago sati ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carrot: هویج Carrot نام علمی Daucus carota

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

daucus carota: هویج Carrot نام علمی Daucus carota

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daucus carota: هویج Carrot نام علمی Daucus carota

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phosphatemia: [پزشکی] فسفاتمی: وجود فسفاتها در خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phosphatemia: [پزشکی] فسفاتمی: وجود فسفاتها در خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phosphate: [پزشکی] فسفات: نمک اسید فسفریک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phosphate: [پزشکی] فسفات: نمک اسید فسفریک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phlebotomy: [پزشکی] رگ بری: بریدن ( یک ) رگ به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phonograph: [پزشکی] صوت نگار: دستگاهی جهت بازسا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photoreaction: [پزشکی] واکنش به نور؛ عکس العمل نسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrenicectomy: [پزشکی] برداشتن ( قسمتی از ) عصب فر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phylogenesis: [پزشکی] پدیدآیی نوعی: تاریخچه تکامل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phrenik: [پزشکی] 1. واشامه ای: مربوط به دیاف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrenik: [پزشکی] 1. واشامه ای: مربوط به دیاف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phrenic nerve: [پزشکی] عصب فرنیک: عصبی که دیافراگم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrenic nerve: [پزشکی] عصب فرنیک: عصبی که دیافراگم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phylogenesis: [پزشکی] ( وجود ) گاز در حفره ی رحمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

physiology: [پزشکی] فیزیولوژی، تن کارشناسی: مطا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pilonidal: [پزشکی] پیلونیدال: مربوط به رشد مو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phytomedicine: [پزشکی] طب گیاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pimple: [پزشکی] کورک، papule

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinocytosis: [پزشکی] قطره خواری: به مصرف رسیدن ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pituitary gland: [پزشکی] غده هیپوفیز=hypophysis

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pituitarism: [پزشکی] پیتوتاریسم: وضعیتی که در اث ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pituitarism: [پزشکی] پیتوتاریسم: وضعیتی که در اث ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plano concave: [پزشکی] پهن - کاو: آنچه که در یک طر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plano concave: [پزشکی] پهن - کاو: آنچه که در یک طر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

platypodia: [پزشکی] پا پهنی: صاف بودن کف پا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platypodia: [پزشکی] پا پهنی: صاف بودن کف پا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plastic surgery: [پزشکی] جراحی پلاستیک، جراحی ترمیمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plantar: [پزشکی] کف پایی: مربوط به کف پا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plaque: [پزشکی] پلاک، لکه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platelet: [پزشکی] پلاکت، ترومبوسیت: شکلی از ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blepharoptosis: [پزشکی] افتادگی پلک ( چشم )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleomastia: [پزشکی] چندپستانی: داشتن بیش از دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleomastia: [پزشکی] چندپستانی: داشتن بیش از دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleurodesis: [پزشکی] ثابت کردن پرده ی جنب ( پلور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pneumothorax: [پزشکی] پنوموتوراکس: وجود هوا در فض ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pneumoconiosis: [پزشکی] پنوموکونیوز: بیماری سیستم ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pneumonitis: [پزشکی] پنومونیت: التهاب ریه ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pneumonitis: [پزشکی] پنومونی: التهاب ریه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pneumonocentesis: [پزشکی] پونکسیون ریه: کشیدن مایع از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pneumonocentesis: [پزشکی] پونکسیون ریه: کشیدن مایع از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

somnifacient: [پزشکی] خواب آور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somnifacient: [پزشکی] خواب آور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

somnolence: [پزشکی] خواب آلودگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somnolence: [پزشکی] خواب آلودگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sonogram: [پزشکی] صوت نگاشت: تصویر ثبت شده ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spectroscope: [پزشکی] طیف نما: وسیله ی مورداستفاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sphenoid: [پزشکی] گوه ای شکل، اسفنوئید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spinal cord: [پزشکی] طناب نخاعی، نخاع: بافت عصبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sphygmomanometer: [پزشکی] دستگاه فشارخون: دستگاهی برا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spinal nerve root: [پزشکی] ریشه ی اعصاب نخاعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spinal nerve root: [پزشکی] ریشه ی اعصاب نخاعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sole: [پزشکی] کف پا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skin: [پزشکی] پوست: بافت پوشاننده ی بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skull: [پزشکی] معادل cranium

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skeletal: [پزشکی] اسکلتی: مربوط به استخوان بن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smooth muscle: [پزشکی] عضله ی صاف ( احشایی ) : عضل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinus: [پزشکی] سینوس: حفره ی درون یک استخو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinusoid: [پزشکی] شبیه سینوس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinistromanual: [پزشکی] چپ دست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sinistrocular: [پزشکی] چپ چشمی: مربوط به چشم چپ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinistrocular: [پزشکی] چپ چشمی: مربوط به چشم چپ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

silicosis: [پزشکی] سیلیکوز: بیماری ریوی در نتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silicosis: [پزشکی] سیلیکوز: بیماری ریوی در نتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sigmoidoscope: [پزشکی] سیگموئیدبین: آندوسکوپی برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

podagra: [پزشکی] نقرس ( در شست ) پا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

podiatric: [پزشکی] مربوط به ( علم ) مطالعه و د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

podiatrist: [پزشکی] متخصص طب پا: فردی که ( مشکل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poikilothermic: [پزشکی] پوی کیلوترمیک: دارای درجه ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polycythemia: [پزشکی] پلی سیتمی: افزایش تعداد سلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polydactyly: [پزشکی] چندانگشتی: دارای انگشتان بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poliomyelitis: [پزشکی] فلج اطفال: نوعی بیماری درگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poliomyelitis: [پزشکی] فلج اطفال: نوعی بیماری درگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polydipsia: [پزشکی] پرنوشی: تشنگی مداوم و نوشید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polygraph: [پزشکی] دروغ سنج، چندنگار: وسیله ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polymeric: [پزشکی] بس پار، چند قسمی: دارای اجز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polymeric: [پزشکی] بس پار، چند قسمی: دارای اجز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polymorphous: [پزشکی] چندشکلی: دارای اشکال زیاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polymorphous: [پزشکی] چندشکلی: دارای اشکال زیاد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polysaccharide: [پزشکی] پلی ساکارید: ترکیب حاوی تعد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polysaccharide: [پزشکی] پلی ساکارید: ترکیب حاوی تعد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polyspermia: [پزشکی] ترشح زیاد منی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polyspermia: [پزشکی] ترشح زیاد منی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sigmoid colon: [پزشکی] ( کولون ) سیگموئید: قسمت s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sideroderma: [پزشکی] ( رسوب ) آهن در پوست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

serum: [پزشکی] خونابه، سرم: قسمتی از پلاسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sialogram: [پزشکی] بزاق نگاشت: تصویر رادیوگراف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sialogram: [پزشکی] بزاق نگاشت: تصویر رادیوگراف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

septum: [پزشکی] تیغه ( مثلا بینی ) ، دیواره ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sacrum: [پزشکی] استخوان خاجی: استخوان حاصل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salivary: [پزشکی] بزاقی: مربوط به بزاق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saliva: [پزشکی] بزاق: ترشح شفاف تخلیه شونده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salivary: [پزشکی] بزاقی، مربوط به بزاق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salpingoplasty: [پزشکی] جراحی ترمیمی ( بازسازی ) لو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salpingoplasty: [پزشکی] جراحی ترمیمی ( بازسازی ) لو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salpingoscopy: [پزشکی] سالپینگوسکوپی: معاینه ی آند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salpingoscopy: [پزشکی] سالپینگوسکوپی: معاینه ی آند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sanitarian: [پزشکی] بهساز، بهداشت یار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sanitarian: [پزشکی] بهساز، بهداشت یار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sarcoma: [پزشکی] سارکوم: نئوپلاسم بدخیم درگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sanguineous: [پزشکی] خونی: به رنگ خون یا محتوی آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saprophyte: [پزشکی] گندروی: موجودی که روی بافت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scapula: [پزشکی] کتف: استخوان شانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scar: [پزشکی] جوشگاه، اثرزخم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scapular: [پزشکی] کتفی: مربوط به استخوان شانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scapular: [پزشکی] کتفی: مربوط به استخوان شانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

septuplet: [پزشکی] هریک از هفت نوزادی که در یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seminal vesicle: [پزشکی] کیسه ی منوی: غده ای کیسه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

septal: [پزشکی] تیغه ای: مربوط به تیغه ( ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sebum: [پزشکی] سبوم: ترشح چرب ایجاد شده تو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semen: [پزشکی] منی: ترشح غلیظی که اسپرماتو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semipermeable: [پزشکی] نیمه تراوا: دارای حالت تراو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seizure: [پزشکی] حمله ( تشنجی ) : حمله ی ناگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secretion: [پزشکی] 1. تراوش، ترشح: آزاد شدن ما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sebaceous gland: [پزشکی] غده ی چربی: غده ای که برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seborrhea: [پزشکی] سبوره: ترشح بیش از حد سبوم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrotum: [پزشکی] کیسه ی بیضه: یک ساختار دوحف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

total hemoglobin: اختصار آزمایش واژه کامل معنی / معاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

total hemoglobin: اختصار آزمایش واژه کامل معنی / معاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hgb: اختصار آزمایش واژه کامل معنی / معاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

HB: اختصار آزمایش واژه کامل معنی / معاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همگلوبین تام: اختصار آزمایش واژه کامل معنی / معاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همگلوبین تام: اختصار آزمایش واژه کامل معنی / معاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلاصه پرونده: abstract of record

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خلاصه پرونده: abstract of record

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abstract of record: خلاصه پرونده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract of record: خلاصه پرونده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pontocerebellar: [پزشکی] پلی مخچه ای: مربوط به پل مغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pontocerebellar: [پزشکی] پلی مخچه ای: مربوط به پل مغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polypoid: [پزشکی] پولیپی شکل؛ شبیه به پولیپ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pons: [پزشکی] پل مغزی: ناحیه ای مدور بر ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polyp: [پزشکی] پولیپ: توده ی برآمده از غشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portal vein: [پزشکی] ورید باب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

porencephaly: [پزشکی] وجود گذرگاه غیرطبیعی بین بط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postpartum: [پزشکی] پس زایمانی: مربوط به چند رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

posterior: [پزشکی] خلفی، عقبی، پشتی: مربوط به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premature: [پزشکی] نارس: اتفاق افتاده قبل از ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postprandial: [پزشکی] بعد از ( هر ) وعده ی غذا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

presacral: [پزشکی] پیش خاجی: در موقعیت مقابل ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presacral: [پزشکی] پیش خاجی: در موقعیت مقابل ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prodrome: [پزشکی] پیش نشانه: نشانه ای که قبل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodrome: [پزشکی] پیش نشانه: نشانه ای که قبل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodrome: [پزشکی] نشانه ی مقدماتی: نشانه ای ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presbyopia: [پزشکی] پیر چشمی: تغییر در بینایی چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scotometer: [پزشکی] تیرگی سنج: وسیله ی ارزیابی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prognosis: [پزشکی] پیش آگهی: پیش بینی مسیر و پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scrotal: [پزشکی] خاگ پوشی: مربوط به کیسه ی ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scoliosis: [پزشکی] اسکولیوز: انحناء غیرطبیعی س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sclera: [پزشکی] صلبیه: خارجی ترین لایه ی چش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sclerosis: [پزشکی] اسکلروز: سفت شدگی بافت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schizophrenia: [پزشکی] روان گسیختگی: اختلال روانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rubrospinal: [پزشکی] قرمزی نخاعی: مربوط به هسته ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scintigram: [پزشکی] سینتی گرام: تصویری که نشانگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rubeosis: [پزشکی] سرخی، قرمزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

productive cell: [پزشکی] یاخته ( سلول ) مولد ( بارآو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prosodemic: [پزشکی] انتقال یابنده ( به صورت مست ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)