محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drugged up: تحت تاثیر مواد مخدر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you are so whiny: تو خیلی ناله میکنی یا چقدر نق میزنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ski jumping: در ورزش اسکی جامپینگ یا پرش با اسکی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

monolithic: یکپارچه ( در علوم رایانه ) به این م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thick walled: 1. چیزی که ضخیم است و بین دو طرف مق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inner city: یک اصطلاح کلی برای مناطق فقیرنشین ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

herbarium: هِرباریوم مجموعه ای از نمونه های گی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peacekeeping forces: نیرو های صلح طلب/حافظ صلح: نیرو های ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

woke: ( Adjective ) Woke 1. از نظر اجتماع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cracking jokes: لطیفه یا داستان خنده دار تعریف کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

council: نهاد

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a matter of opinion: اگر در مورد موضوعی بگویید a matter ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

military intelligence: یک رشته ی نظامی که از روش های جمع آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sonata: سوناتا در موسیقی به معنای قطعه ای ا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sloppy footwork: حرکت نامنظم پا ( در ورزش شمشیرزنی، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unprotected: 1. آسیب پذیر 2. آس و پاس 3. ضعیف 4. ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean bulk: Lean bulk ( اصطلاح بدنسازی ) حجم ت ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

singing the praise of someone: خوب کسی رو گفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i use to it: من بهش عادت دارم

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well well well i see: نه بابا!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cycle time reduction: عبارتی مربوط به دنیای کسب و کار است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blind man bluff: بازی کودکانه که در آن چشم یک نفر را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cloven hooves: سم های شکاف دار: سم یا پای شکاف دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i still taste it: هنوز مزه اش زیر زبونم مونده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sassy lassy: ۱. هوس باز ۲. احمق

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remarkable: شایسته توجه؛ قابل توجه، برجسته، موث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

signalized: در جایگاه فعل این کلمه به معنی: "بر ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dooby dooby: دوستت دارم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

someone barged to the room: یک نفر به اتاق رفت

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

submarine pen: زیر دریایی بزرگ که با هدف ماندن زیر ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

delicate subject: موضوع حساس

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything shower: یک دوش طولانی و تمامو کمال که در آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gnu: 1. گوزن یالدار ( در جانورشناسی ) 2 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clearance: حراجِ آخر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guilty pleasure: لذت یواشکی کارهایی که خجالت میکشیم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard boiled: ژانری از ادبیات جنایی که در اروپا ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long time no see: پیدات نیست باد آمد و بوی عنبر آورد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on it: فکر کن و تصمیم عجولانه نگیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clean: Clean ( در صنعت موسیقی ) : وقتی "Cl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carpool: به نوبت سوار ماشین های یکدیگر شدن ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوک: قسمت خارجی محل برخورد دو سطح عمود ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cockold: کالولد یا فاخته گری به عنوان یک انح ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

my heart melted: احساس عشق، محبت یا همدردی با کسی یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i gotta bounce: من باس برم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time for me to hit the road: من باس برم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im outta here: من باس برم

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aversion: احساس بیزاری شدید یا عدم تمایل به ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flat emotion: احساس خنثی. به حالتی از احساسات میگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

home making magazine: مجله راهنمای خانه داری: این سری مجل ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gutta percha points: این ماده برای پرکردن کانال آماده شد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coltosol: یک ماده پرکننده موقت و بدون یوجینول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eugenol: یوجینول: غلظت کم این ماده اثرات ضد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denture stomatitis: یک اختلال رایج که بر روی استفاده کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

someone filled you with admiration: کسی با کارهایش باعث شود شما سرشار ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emacs: یک نرم افزار ویرایش متن که توسط جام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

erl: ERL یک سرواژه است: Electronic Resea ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all better: کاملا خوب شدی؟

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus linguistics: شاخه‏ ای از زبان شناسی که در آن با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its beneath my dignity: در شان من نیست

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the semmelweis reflex: استعاره ای از رد شواهد جدید یا دانش ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hidradenitis suppurativa: هیداردنیت چرکی یک بیماری پوستی است ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sapiosexuality: Sapisexuality به این معناست که فرد ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someones sauntered into the room: یک نفر خرامان خرامان وارد اتاق میشو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

move your butt: راه بیفت

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

savory snacks: دهنگیره نمکی . Snack:دهنگیره یا هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

goblin mode: حالت تمرکز و بهره وری شدید، معمولاً ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

jomo: کوتاه شده ی joy of missing out میبا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have come up with an idea: من یه ایده دارم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i deem: فکر کنم یا به نظر من

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im utterly convinced that: من مطمئنم که. . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i weighted pros and cons: ۱. تصمیم گرفتم. . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it strikes me that: به نظر من که. . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

must be though huh: مترادف ?How are you چطوری؟ چه خبر؟

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre so corny: خیلی کث نمکی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we dont fit each other: ما به هم نمیایم ما به درد هم نمی خو ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

applicator: اِعمالگر ( در دندان پزشکی ) برای ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

packman: 1. فروشنده ی دوره گرد، فروشنده ای ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pulpitis: التهاب مغز دندان: وقتی باکتری ها از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

place lag: اصطلاحی است که برای توصیف احساس نات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

american council on education: نهاد پژوهشی - آموزشی آمریکا: با مطا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obon: جشنی بودایی - شرقی در یادبود نیاکان ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i want to eat your pancreas: معادل فارسی: میخوام جگرتو بخورم ( ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

old bon: جشنی بودایی - شرقی در یادبود نیاکان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sitting out of doors: در فضای باز نشستن. همینکه در فضای ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polywood: چوب پلاست: کامپوزیت های چوبی پلاست ...

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

penile pulse volume recording: آزمایشیست که برای بررسی علل اختلال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go mingle: چرخیدن و صحبت با افراد دیگر در یک ر ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

people from all walks of life: همه ی اقشار جامعه ( منظور از همه ی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

audio intercom: 1. دستگاه مخابره شنیداری 2. آوابَر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the call is getting fuzzy: تماس در حال مبهم شدن است صدات قطع و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the cheese is moldy: پنیر کپک زده است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the milk is spoiled: شیر ترش شده شیر خراب است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the bread is stale: نان بیات شده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the tomato is rotten: گوجه فرنگی گندیده است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the water is stagnant: آب مونده اس

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the banana is mushy: موز فاسد شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heket: الهه ای مصری با سر قورباغه که تجسم ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensible dress: لباس معقول: لباسی که به جای داشتن ظ ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensible shoes: کفش هایی که به جای داشتن ظرافت و جذ ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

putting forward a point of view: مطرح کردن یک دیدگاه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i object to: من اعتراض دارم ( حقوقی در دادگاه و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tribal scarification: خراش دادن قبیله ای، که اغلب در فرهن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ignition tube: لوله آزمایشی که ممکن است روی شعله آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bullish market: بازار صعودی توضیح: بازار صعودی را ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bearish market: بازار نزولی توضیح: بازار نزولی به ا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

u boat base: پایگاه هایی که زیردریایی های نازی د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

l rizz: 1. کسی که خودسرانه حرف می زند، یا م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

record producer: موسیقیدانی است که علم کافی درباره ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disapproving look: نگاه مخالفت آمیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cylinders: 1. سیلندر قسمتی از موتور خودرو است ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give your blessing to something: با چیزی موافقت کنید

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fast gas: یک سیلندر شارژر کِرِم یکبار مصرف که ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

binge eating: اختلال روانشناسی بینج ایتینگ یا پرخ ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poets day: اغلب کارمند های اروپایی به جمعه ها ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tech neck: گردن دردی که افراد ممکن است در نتیج ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't relish the thought: 1. در مخیلاتم نمیگنجد 3. دوست ندارم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

constant criticism: انتقاد مدام انتقاد پیوسته

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shit eating grin: یک اصطلاح انگلیسی غیررسمی است که بر ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دم غنیمتی: دم غنیمتی یک ویژگی شخصیتی است، افرا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

had a row: بحث و جدل یا دعوا داشتن ( بحث و جدل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arouse someone's interest: برانگیختن علاقه ی کسی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hopes are dashed: امید ها از دست رفته است

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

microscope slide: لام میکروسکوپ: قطعه ای شیشه ای یا پ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

play stock market: سرمایه گذاری در بازار بورس

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

resident evil: اقامتگاه شیطان نام یک بازی ویدئویی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

video intercom system: 1. دستگاه مخابره دیداری - شنیداری 2 ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aiphone brand: نام برندی ژاپنی که فعالیتش را از 19 ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

replica: 1. مدل 2. ماکت: ماکتِ چیزی مانند مج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

individual lexical items: واژه های مستقل

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow wow: فریاد زدن؛ سر و صدا پارس کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petty case: پرونده های خلاف جزئی

١١ ماه پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند