محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flatly contradict: 1. مخالفت کردن به صورت کاملا قطعی و ...

٥ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spook someone: ترساندن کسی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crazy as cock: واقعا ترسناک

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poke a bear: عمداً کسی را عصبانی یا آزرده خاطر ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop by someone's house: سر زدن به کسی بدون اطلاع قبلی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ease the tension: 1. تب چیزی را خواباندن 2. تنش زدایی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grammar nazi: کسی که خیلی به غلط بودن دستور زبان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lamb chop: 1. اصطلاحی در زبان عامیانه که برای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: دوسوگرایی: داشــتن همزمــان احــسا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long running battle: 1. دشمنی دیرینه 2. بحثی که مدت هاست ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allegation: اظهار یا اظهارتی که مدعی بدون مدرک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im thursty to death: از تشنگی هلاک شدم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emerged: 1. شناخته شد 2. بیرون آمد

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peachmeat: هلو پوست کنده که به صورت خشک شده با ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yogurt male: مردی پیچیده تر و برتر نسبت به مرد ه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scandal broth: این واژه از فرهنگ لغت 1811 زبان عام ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cat lap: این واژه از فرهنگ لغت 1811 زبان عام ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

submarine pen: زیر دریایی بزرگ که با هدف ماندن زیر ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my heart melted: احساس عشق، محبت یا همدردی با کسی یا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goblin mode: حالت تمرکز و بهره وری شدید، معمولاً ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heavy hints: اشاره یا راهنمایی که درک آن بسیار س ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hip hop: یک خرده فرهنگ خیابانی که موسیقی رپ ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy fucking peasy: اصلا از این آسونتر نمیشه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do whatever the fuck you want: ۱. هر گهی دلت میخواد بخور

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come over: به کسی سر زدن

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thats genetic: فلان چیز مادرزادیه. مثلا؛ My nose ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all comes down to this: همه چی به این بستگی داره

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

my mind raced: معادل فارسی این عبارت: ذهنم هزار جا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jomo: کوتاه شده ی joy of missing out میبا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punk rock: سبک موسیقی پانک راک یا به اختصار پا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hint: 1. اشاره یا حرفی که غیرمستقیم اما و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rambling speech: سخنرانی پر سر و صدا، طولانی و گیج ک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

people from all walks of life: همه ی اقشار جامعه ( منظور از همه ی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you scored big time: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre lucked out: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you struck gold: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre living the dream: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that means nothing to me: برام اهمیتی نداره

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

putting forward a point of view: مطرح کردن یک دیدگاه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

binge eating: اختلال روانشناسی بینج ایتینگ یا پرخ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intentional communication: 1. ارتباط هدفمند 2. سبکی از برقراری ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corny ass: خز داغون ضایع سطحی کلیشه ای دمده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make some room: جا باز کن ( که بشینم/دراز بکشم ) ی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring someone to book: مجازات کردن کسی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet yourself: هر طور راحتی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oh yeay: نه بابا؟ جدی میفرمایید؟

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone had a close shave: خطر از بیخ گوشش رد شد

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tech neck: گردن دردی که افراد ممکن است در نتیج ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stillborn baby: نوزاد مرده یا نوزاد سقط شده

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pwm dimming: PWM Dimming ( در تلفن همراه ) : Pul ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resident evil: اقامتگاه شیطان نام یک بازی ویدئویی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دم غنیمتی: دم غنیمتی یک ویژگی شخصیتی است، افرا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

binge on netflix: بیش از حد نت فلیکس دیدن . نت فلیکس ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

binge on a tv show: بیش از حد نمایش تلویزیونی دیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

binge on something: بیش از حد پرداختن به چیزی یا پرخوری

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

binge on ice cream: پرخوریِ بستنی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its not over till the fat lady sings: تا لحظه آخر امیدتو از دست نده

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شت تست: یه دستیِ زنانه: سوال های بسیار چالش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

portfolio purchasing: به معنی خرید مجموعه ای از دارایی ها ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pulitzer prize: جایزه پولیتزر، جایزه ای در روزنامه ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose your moustache: سبیلتو بزن بره!

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

usual spot: پاتق، جایی که فرد/افرادی خاص معمولا ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصل حیطه بندی: این اصل یکی از اصول نظامی گری هستش، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pastry: یک نوع شیرینی، ماده ی غذایی شیرین ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

replica: 1. مدل 2. ماکت: ماکتِ چیزی مانند مج ...

٦ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont let somebody cloud your judgement: نذار کسی قضاوتتو تحت الشعاع قرار بد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vabysmo: دارویی تجویزی که از طریق تزریق در چ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hip hop: یک خرده فرهنگ خیابانی که موسیقی رپ ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lobscouse: خورشی که اغلب با گوشت بره، گوشت گاو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scouse: لحجه یا گویش، مردم لیورپول را Scous ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offset: 1. جبران کردن 2. خنثی کردن ( چیزی ) ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bitterly: 1. ابراز احساس به گونه ای که احساسا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rambling house: خانه ای بسیار بزرگ که به اتاق ها و ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

place upon: 1. بیشتر از این به شما زحمت نمیدهم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ضد شیب: ضد شی ( در علوم نظامی ) : دامنه ای ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

color somebody’s judgement: تأثیر گذاشتن بر طرز فکر کسی در مورد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جنگ هیبریدی: راهبرد نظامی پیچیده ای اطلاق می شود ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hybrid war: راهبرد نظامی پیچیده ای اطلاق می شود ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ease of business: ۱. راحتی در کسب و کار ۲. آسودگی در ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fisa: کوتاه شده ی: Foreign Intelligence S ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aibs: کوتاه شده ی: Artificial intelligenc ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resident evil: اقامتگاه شیطان نام یک بازی ویدئویی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

syrup sandwich: غذایی محقرانه متشکل از نان، شکر و آ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crime allowance: ۱. درآمد حاصل از جرم و جنایت ۲. به ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sum counterfeits: مقداری پول جعلی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parmesan: ۱. پنیر خشک و نرمی که از شیر بدون چ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someones ass: کلِ یک نفر توضیح: باسن بزرگترین عضل ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make observations: اظهار نظر بر اساس چیزی که فرد دیده، ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i could use a steak: یه استیک میزدیم خوب میشد

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hip hop: یک خرده فرهنگ خیابانی که موسیقی رپ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

complex collocation: همایند پیچیده؛ همایندی که ساختار پی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

standards slip: افت استانداردها. مثال: People feel ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im balling: خیلی بهم خوش میگذره

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my pain in the ass: بلای جونم

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats popping: چه خبر؟

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

send one on one's way: 1. پس زدن شخصی پس از نوعی ملاقات، ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yield right of way: حق تقدم را بدهید

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre a beast: خیلی هیکلت خفنه یا خیلی مشتی هستی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats your body count: تا حالا چند بار رابطه ی جنسی داشتی؟ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your problem your job: مشکل تو به من ربطی نداره

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have nothing to do with: مشکل تو به من ربطی نداره

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it wont be long: خیلی طول نمیکشه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im into you: من بهت علاقه دارم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i put it on my mama: به جان مادرم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre driving me nuts: داری دیوونه ام میکنی

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the knack of it: قلق کار دستت بیاد

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep in mind that: حواست باشه که. . . به خاطر داشته ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ill make you pay: کاری میکنم تقاصشو پس بدی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ill make you eat those words: کاری میکنم حرفتو پس بگیری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your car is a lemon: ماشینت لگنه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dont have the heart: حسش نیست

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he is on my tail: دنبال منه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is on my tail: دنبال منه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre experienced for your age: نسبت به سن و سالت خیلی با تجربه ای

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre hopeless for your age: نسبت به سنو سالت خیلی ناامیدی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look young for your age: نسبت به سنو سالت جوونتری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my mind raced: معادل فارسی این عبارت: ذهنم هزار جا ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i cant stand walking: حوصله ی پیاده روی ندارم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i cant stand it: ازش متنفرم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oohed and aahed at: مات و مبهوت چیزی شدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to eat on the run: سریع یه چیزویو بر بدن زدن ( خوردن )

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when i say goes: حرف حرف منه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head to somewhere: راندن به سمت فلان جا

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop comparing apples to oranges: این به نوعاصطلاح ( idiom ) هستش که ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to give runaround: دنبال نخود سیاه فرستادن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somebody kill me: خاک تو سرم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you should die: خاک تو سرت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont bullshit a bullshiter: من خودم ذغال فروشم منو سیاه نکن

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more lies and lies: دروغ پروغ

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im on cloud nine: از خوشحالی رو ابرام

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im as happy as larry: فوق العاده خوشحالم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im over the moon: خیلی خوشحالم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im on top of the world: از خوشحالی بال درآوردم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im jumping for joy: از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجم

٧ ماه پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند