نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obtain a further qualification: کسب مدارج علمی بالاتر
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
human endeavour: فعالیت بشری
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and sometimes even: و حتی ممکن است Ex. He is rather li ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quality assessment: ارزیابی کیفیت کیفیت سنجی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the knowledge that: با آگاهی از اینکه. . . با آگاهی از ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in written form: به صورت کتبی به صورت مکتوب
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in oral form: به صورت شفاهی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move someone: کسی را از خود بی خود کردن Ex. It w ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cowboy movie: فیلم وسترن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put an arm around someone: یک دست خود را دور کسی حلقه کردن دست ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well tested: این صفت بهتر است به صورت جمله ترجمه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
needle tracked: سوراخ سوراخ از سوزن به خاطر تزریقات ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wretched souls: ارواح خبیث
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no more worrying: دیگه لازم نیست نگران باشی!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shuffle in: با قدم هایی لرزان وارد شدن Ex. The ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no words left: در فقدان کلمات
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold the door: در را باز نگه داشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
party giver: مهمانی دهنده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tenting: Other names: structural fumigation ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
structural fumigation: Other names: tenting whole house fu ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's rude: بی ادبانه است! Ex. Don't stare at ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's only one of me: من فقط یک نفرم ☆ زمانی گفته می شود ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's what we said: قرارمونم همین بود!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slight breeze: نسیم ملایم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word from upstairs: دستور از بالا آمده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so i say: داشتم می گفتم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
but so what: اما چه فرقی می کند؟
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dear god: خدای بزرگ
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
night wind: باد شبانه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's wrong: این درست نیست!
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
until the end of the world: تا آخر دنیا تا ابد Ex. Looking int ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grassy field: زمین پوشیده از چمن یا به اختصار " ز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grant a wish: بر آورده کردن آرزو " Ex. For freei ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for one year: یک سال ِ تمام Ex. As a child, she ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold of import: اهمیت دادن Ex. The things they hel ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maybe there's hope: شاید امیدی باشد!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
check around: دنبال کسی یا چیزی گشتن Ex. Recentl ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's easy to see that: به آسانی می توان دریافت که . . .
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm home: من آمدم! Honey, I'm home! I bought ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
track marks: آثار تزریق کبودی و جای زخم ناشی از ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
need something: محتاج چیزی بودن Ex. My soul needs ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow fast: زود بالا آمدن ( سبزه، گیاه و . . . ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
there is a rumour that: شایعه شده که . . .
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the only thing that: تنها چیزی که . . .
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get cheaper: ارزان تر شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave a note: یادداشت گذاشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be a wallflower: بی خاصیت بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never could change: وقتی در بافت زمانیِ حال به کار می ر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask someone to dance: کسی را برای رقص دعوت کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
o': می تواند مخفف of مالکیت باشد و با ی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hid from him: او خود را از دیدش پنهان کرد * به ط ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tip something: به چیزی تلنگر زدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone in: کسی را به جمع خود راه دادن Ex. Ben ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow to love someone: به کسی دلبستگی پیدا کردن Ex. I lea ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's get it over with: پس کارش را تمام کن!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obituary column: ستون متوفیان در روزنامه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good journey: سفر خوش سفر به سلامت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excited about: از . . . . . هیجان زده شدن Ex. We' ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that morning: آن روز صبح
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lecture someone: کسی را نصیحت کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the dopes: گیج ها خنگ ها
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how dumb can they get: اینقدر خنگ بودند؟
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's so obvious: خیلی ساده است!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
very best: بهترین Ex. Very best place to hide ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nobody seems to care: انگار برای هیچکس مهم نیست!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
escape to somewhere: به جایی گریختن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel familiar: با کسی/چیزی آشنا بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
become a whopper: بی اندازه بزرگ شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geometric precision: تناسب هندسی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far too late: خیلی دیر شده دیگه کار از کار گذشته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no time to do something: برای انجام کاری فرصتی در کار نیست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hover near: گرد کسی یا چیزی حلقه زدن دور کسی یا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unblinking: خیره؛ ویژگی چشمانی که بدون حرکت مان ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fill the sky: سر بر آسمان ساییدن Ex. Deep in the ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
appeal to fate: پناه بردن به سرنوشت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
our time together: ساعت های با هم بودنمان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have time to do something: گاه به جای "برای انجام کاری وقت داش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
echoed in his ears: در گوشش پیچید Ex. His father's voi ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's time for: وقت ِ . . . است Ex. It's time for ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be stupid: احمق نشو!
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
years later: سالها بعد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cemetry grass: سبزه های گورستان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the evening glow: درخشش نور غروب
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not good: نه چندان خوب
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good odds for someone: شرایط برای او خوب است یا به طور عام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mephistopheles: مفیستوفلس نامی است که در ادبیات فول ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you stuck him good: خوب زدیش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alone inside: تنها توی خانه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
white uniformed: کسی که روپوش سفید به تن دارد Ex. S ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit on the stand: [مربوط به دادگاه] در جایگاه شهود نش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was quite obvious: کاملا روشن بود که . . . مثل روز رو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whaddy mean: [عامیانه] چی می گی؟!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
order in the court: ☆ همان جمله ی معروفی که در دادگاه ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop someone: جلوی کسی را گرفتن Ex. I just tried ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the safety of territory: قلمرو امن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every minute lost: هر لحظه تاخیر
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
savor a mouthful: حسابی از [ خوراک، غذا و . . . ] خور ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bogey in society's nose: انگل جامعه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
encased by: محبوس در میانِ . . .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gaze down at something: نگاه خود را پایین انداختن و به چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
won't be for long: زیاد طول نمی کشد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
final days: روزهای آخر حیات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wedding fever: تب و تاب ازدواج
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
act strange: رفتار کسی به یکباره عوض شدن Ex. I ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
schatchen: واسطه ازدواج
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come into someone's heart: به قلب کسی راه یافتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
learn about someone's mind: به ذهنیت کسی پی بردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into argument with someone: با کسی جدل کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you idiot: ابله
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never used to: قبلا اینطور نبود
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grimace at something: با دیدن چیزی چهره در هم کشیدن Ex. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with a smile: لبخند بر لب Ex. She turned to the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clanging shut: صدای بسته شدن Ex. She could almost ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mobile home park: محوطه ی خانه ی متحرک
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in despair: از سر ناامیدی Ex. In despair, he f ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
master thief: شاه دزد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn louder: صدای رادیو و. . . را بلندتر کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
behind the irons: زندان Ex. His sentence? Behind the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
major: ☆ این کلمه می تواند در ساختار زیر ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
importunately: بی وقفه Ex. Bell still rang importu ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
especially because: به خصوص از این جهت که . . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at your call: بنا به خواست شما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
اصطلاحی است به معنای امیدوارم آنچه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for: ☆ اگر for پیش از نام یک خوراکی آمده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
perth zoo: باغ وحش پرث ( یک پارک جانور شناسی د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up to the moment of: تا لحظه ی . . . Ex. Up to the mome ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dust wiper: گرد پاک کن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
church bells: زنگهای کلیسا ناقوس های کلیسا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reveals that: نشان می دهد که . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the community: در جامعه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truthfulness or fallacy of something: درستی یا نادرستی یک چیز صحت و سقم ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sound base: پایه و اساس صحیح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adult friends: دوستان بزرگسال ( دوستانی که سنشان ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is not appreciated: توصیه نمی شود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from birth to death: از تولد تا مرگ از بدو تولد تا لحظه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
topical solution: محلول موضعی مثل بتادین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one day soon: یکی از این روزها، یکی از همین روزها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
military muscles: قدرت نظامی Ex. Once again germany f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
through: یکی از معادل های فارسی برای این واژ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
juggle: پرداختن به همه ی امور به صورت همزما ...
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
writing course: دوره ی نویسندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it is to be regretted that: جای تاسف است که . . . مایه تاسف اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
free spiritedness: آزاد منشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parapet wall: دیوارک جان پناه دیوارهای دور بام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rationals: دلایل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something into action: چیزی را عملی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with skepticism: ( قید ) با شک و تردید
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dark and light: تیره و روشن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the staff of somewhere: در جایی کار کردن . Ex. Robin is sti ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thus appears: چنین می نما ید که. . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
for several years: برای سال های متمادی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't insist: اصرار نکن! دست از سرم بردار!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hustle and bustle of life: پیچ و خم های روزمره ی زندگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
etherized: بیهوش Ex. A patient etherized upon ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teen club: باشگاه نوجوانان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
racial tolerance: تحمل نژادی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
has brains: باهوش بودن Ex. David has brains دیو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in a huff: خیلی عصبی ام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
green qualities: صفات افراد دوستدار محیط زیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ecological practices: فعالیت های زیست محیطی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پرسش

-
بپرس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fiction writing: داستان نویسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
complaint letter: نامه ی شکایت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give judgement about something: درباره ی چیزی رای دادن درمورد چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
satellite images: تصاویر ماهواره ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
precipitation events: رویداد های بارشی فعالیت های بارشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the right conditions: در شرایط مناسب / در شرایط مطلوب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's kind of a hassle: یه جورایی دردسر داره / به نوعی دردس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by as much as: تا حدود Ex. By as much as 10 to 20 ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get something in order: چیزی را ترتیب دادن Ex. I'm trying t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm managing: از پسش برمیام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
busy with: ☆ بعد از with یک اسم قرار می گیرد. ...
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more than permitted: بیش از حد مجاز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without breaks: بدون وقفه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
train carriage interiors: قسمت های داخلی واگن قطار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medical help: کمک پزشکی * البته گاه به صورت جمع ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ballet shoes: کفش های رقص باله
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relieve the pain: درد را تسکین دادن درد را کاهش دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
price range: محدوده ی قیمت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the lead: جلو بودن ( در مسابقه ) پیشتاز بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be high in sth: دقت شود که در این ساختار، به جای st ...
١ سال پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
testing phase: مرحله ی آزمایشی/دوره ی آزمایشی Ex. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to get the most from sth: بیشترین بهره را از چیزی بردن Ex. A ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١ سال پیش
٢