تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سوی . . . . رهسپار شدن، پیش رفتن به سمتِ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم اتاقی_ هم خانه_ هم خوابگاهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تروس ( در اساطیر یونان، پادشاه و بنیانگذار تروا (

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانطور که می دانید - احتمالا می دانید - آیا می دانید؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

با وحشت بلند شدن، با عجله بلند شدن، از جا پریدن، هول کردن، بطور ناگهانی بلند شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

در گذشته به معنی "دستشویی" بوده اما الان استفاده از این واژه به معنی دستشویی/توالت، منسوخ شده، عجیب و کمی بی ادبانه ست.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادواری_ ناپیوسته_ منقطع_ دوره ای_ نامنسجم_ قطع و وصل شونده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بارز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عینک پنسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لحافی که با پر اردک یا غاز پر شده باشد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی آهنگ_ ناکوک_ [صدای] ناهنجار_ گوش خراش_ ناموزون_ خارج [خواندن ترانه]

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مورد نظر قرار دادن مورد ملاحظه قرار دادن حساب کردن برآورد حساب کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آربروث؛ منطقه ای در اسکاتلند Arbroath smokies: نوعی غذای معروف این منطقه که از ماهی هدوک دودی تهیه شده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شعر: پایه عروضی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To have ( something ) in common شباهت داشتن دو چیز به هم مشترک بودن در چیزی نقطه مشترک داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقدار یا تعدادی که بتواند یک سینی را پر کند/ مقدار یا تعدادی که در یک سینی جا شود. مثال: A trayful of cookies= یک سینی پر از کلوچه ( کوکی ) She wa ...

پیشنهاد
٠

املای درست "مذاق" است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stinging plant گیاه گزنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

💡 ( اگر اسم noun باشد: ) جارو، برس مو، مسواک، قلمو، براش آرایشی، فرچه، همزن دستی، ماهوت پاک کن، خراش، خراشیدگی. 💡 ( در زبان عامیانه : ) کسی را ...