پیشنهادهای Bahaar.Shams (١٩)
به سوی . . . . رهسپار شدن، پیش رفتن به سمتِ
هم اتاقی_ هم خانه_ هم خوابگاهی
تروس ( در اساطیر یونان، پادشاه و بنیانگذار تروا (
همانطور که می دانید - احتمالا می دانید - آیا می دانید؟
با وحشت بلند شدن، با عجله بلند شدن، از جا پریدن، هول کردن، بطور ناگهانی بلند شدن
در گذشته به معنی "دستشویی" بوده اما الان استفاده از این واژه به معنی دستشویی/توالت، منسوخ شده، عجیب و کمی بی ادبانه ست.
ادواری_ ناپیوسته_ منقطع_ دوره ای_ نامنسجم_ قطع و وصل شونده
بارز
عینک پنسی
لحافی که با پر اردک یا غاز پر شده باشد.
بی آهنگ_ ناکوک_ [صدای] ناهنجار_ گوش خراش_ ناموزون_ خارج [خواندن ترانه]
مورد نظر قرار دادن مورد ملاحظه قرار دادن حساب کردن برآورد حساب کردن
آربروث؛ منطقه ای در اسکاتلند Arbroath smokies: نوعی غذای معروف این منطقه که از ماهی هدوک دودی تهیه شده است.
در شعر: پایه عروضی
To have ( something ) in common شباهت داشتن دو چیز به هم مشترک بودن در چیزی نقطه مشترک داشتن
مقدار یا تعدادی که بتواند یک سینی را پر کند/ مقدار یا تعدادی که در یک سینی جا شود. مثال: A trayful of cookies= یک سینی پر از کلوچه ( کوکی ) She wa ...
املای درست "مذاق" است.
Stinging plant گیاه گزنه
💡 ( اگر اسم noun باشد: ) جارو، برس مو، مسواک، قلمو، براش آرایشی، فرچه، همزن دستی، ماهوت پاک کن، خراش، خراشیدگی. 💡 ( در زبان عامیانه : ) کسی را ...