پیشنهادهای Solo (٢٩)
1 - to lower 2 - to relax 3 - to disappoint somebody The beginning was so exciting but the end of the movie let me down Examinations are approachin ...
قطع کردن تلفن :hang up I didn’t get off the phone with Patrick until like 3 AM
با سرعت بسته شدن/بستن ( همراه با تولید صدا ) she snapped her phone shut
His mouth drops open دهنش باز میشه ( بطور غیر اردای )
1 - ( برای ماشین ) شروع به حرکت کردن 2 - عقب کشیدن : He pulled away as she hugged him 3 - ( برای مقام و رتبه، نمرە ) افزایش یافتن و بهتر شدن
به سختی عبور کردن
سریع ( یک لیست رو ) بازخوانی کردن ، سریع چیزی رو بیان کردن she rhymed off a list of things that needed
بی دلیل، بدون دلیل منطقی
داغون شدن she went to pieces after her husband’s death بعد از مرگ شوهرش داغون شد
به سرعت رفتن ( بخصوص برای اینکه دیده نشه )
کنار اومدن =get on with sb to have a good relationship or deal successfully with a situation: Alexis and her roommate are getting along better. She d ...
دیدن
پخش کردن Could you hand these books out, please? میتوانی این کتاب هارا پخش کنی؟
بر خلاف باورم
مغرور، پر افادە
افادەای، خود بزرگ بین
پاشنه ی آشیل، نقطه ضعف
پایه و اساس چیزی
have same point of view - see eye to eye ( with )
It's just a casual way of asking how you're doing or what's going on.
سوگند یاد کردن
سالها بعد
زندگی بی دردسری داشتن
زیرکانه
در آیندە down the line - down the road
مناظر خیرە کنندە
به کسی چشم دوختن
بی میل کردن
تظاهر به بی اهمیتی چیزی با خندە