پیشنهادهای مهدی بختیاری (٢٥)
necessary : ضروری ، لازم necessity : ضرورت necessitate : ضروری کردن ، الزام کردن
necessary : ضروری ، لازم necessity : ضرورت necessitate : ضروری کردن ، الزام کردن
necessary : ضروری ، لازم necessity : ضرورت necessitate : ضروری کردن ، الزام کردن
initiate : شروع کردن initiation : شروع ، راه اندازی initial : اولیه initiative : ابتکار ، طرح
initiate : شروع کردن initiation : شروع ، راه اندازی initial : اولیه initiative : ابتکار ، طرح
initiate : شروع کردن initiation : شروع ، راه اندازی initial : اولیه initiative : ابتکار ، طرح
initiate : شروع کردن initiation : شروع ، راه اندازی initial : اولیه initiative : ابتکار ، طرح
نصب - تاسیسات
مستطیل شکل a rectangular box : یک جعبه مستطیل شکل
بی ارزش هم معنی worthless
ارزش ، مقدار ، قیمت گذاشتن ، ارزش قائل شدن
Principle : قاعده ، اصل Principal : عمده ، اصلی - مدیر ، رئیس
دیگه ، بیشتر از این هم معنی anymore
سوراخ ریز ، حفره کوچک
( v ) : ترک کردن ، گذاشتن ( n ) : مرخصی ، اجازه
rule : ( v ) : حکومت کردن ( n ) : قانون ، قاعده ruler : فرمانروا ، خط کش
به طریقی ، به نوعی ، یه جورایی
( n ) : نمایشگاه ( adj ) : منصفانه ( adv ) : به صورت منصفانه، به طور منصفانه
بنا به گزارش
آفرین دمت گرم
اگر اسم ( n ) باشه ، به معنی جانی و مجرم هست اگر صفت باشه ، ( adj ) معنی جنایی میده criminal case : پرونده جنایی criminal record : سابقه جنایی
اگر چه ، هر چند هم معنی although هست
پیروز ، فاتح
رد دادم! مغزم دیگه نمیکشه
علامت زدن خسته و ضعیف شدن پرچم