تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حومه واژه مسترک ریشه اوستایی وهومی ، فارسی بومی حومه، عربی نیست در اصل فارسی یا ایرانی هست

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حظ واژه مشترک هست لطفا برابر با پارسی رو بردارید معنی هم لذت بردن مسرور شدن بهره بردن هست

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

Sev , نگاه کنید به سوگل در فارسی معیار . ریشه sev , به معنی حرکت و گل gol , go به معنی رفتن ، دائم به جای رفتن ، بی تابی کردن ، معاشقه کردن ، لذت برد ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

وارسی ریشه ras دقت بفرمایید با رسیدن کاملا متفاوت هست . و معنی درخشیدن تابیدن ، نور ، دیدن ، بینایی دارد ras , las

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هر واژه ای که معنیش رو نمیدونیم میگیم فارسی نیست. این از کوشش فراوان زبان شناسان ایرانی هست که حتی نمیدونن زبان خودشون چی هست . مثل همین خاویار . این ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دولاب ، ریشه du واژگان برگرفته از این ریشه دول dul سطل آب دول dulصورت فلکی آبریز در دایره بروج دولاب dulAb چرخ چاه آبی دول dul آلت مردان دود dud ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاس زدن ، قبل از هر چیز در بعضی از زبان های ایرانی به ماده سگ و جنس ماده بعضی حیوانات لاس گفته میشه اما لاس زدن به معنی گفتگو کردن . در زبان عامیانه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنجان ، بخش دوم واژه جان ، jAn . مانند سیرجان ، برازجان ، پسوند مکان ساز در زبان های ایرانی هست . اما بخش نخست زن یا جن zan یا jan به معنی درخشش تاب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زهر چشم یا زهر چش ، چشم یا چش به معنی زخم زدن صدمه رساندن ، آسیب رساندن chavi, cashi در سانسکریت اوستایی Chasham, فارسی خش خشم ، khash , khashm چش ، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیطه، ریشه Sali, به معنی جنبان، بی ثبات لرزان ، در حال حرکت ، Sali, selita , chal, char, chat از ریشه at به معنی حرکت جنبش لرزیدن ، انفجار ، ناپایدا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوچه lucheh سیما ، صورت ، ظاهر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حسود ، در سانسکریت asuyaka اوستایی asuyA عربی ، فارسی hasud

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار زار از دو بخش درست شده بخش اول kAr از ریشه کرو kru به معنی قطع کردن ، آسیب رساندن، آماده نبرد شدن ، غریدن، عزم کردن و بخش دوم زار zAr از ریشه سار ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روباه . RudAh از ریشه ru به معنی ناله کردن شکوه کردن ، غرغر کردن ، پارس کردن ، زوزه کشیدن ، خروشیدن ، غریدن . روباه به معنی زوزه کننده پارس کننده عو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خانه فارسی رایج خونه ، xone. پهلوی xoneg, فارسی باستان honeg, از ریشه pong. به معنی منشأ، مبدأ , جای برآمدن ، جای بیرون زدن ، شکوفا شدن ، به دنیا آمد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه وطن نگاه کنید به پسوند مکان سازه tAn در فارسی ، کره ای tan تن، مالای tang, چینی tudi تایلندی tudin عربی vatan و همچنین مائوری taone نکته جالب ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریبا ، بخش نخست فری fari اوستایی فری fari سانسکریت fari هر دو به معنی دوست همدم ، یار ، اما بخش دوم واژه نگاه کنید به بخش دوم این واژه ها زیبا ، و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ارسلان بخش نخست واژه ار ar به معنی بلند هم ریشه ها الوند ، البرز ، آلند برافراشته ، بیرون زده ، بالاتر ، دراز ، برجسته و بخش دوم سلان از ریشه sara , ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهادر bhAdor بخش نخست بها bahA در فارسی امروزی تبدیل به پیشوند آA شده پیشوندی که بر سر بسیاری ستاگ ها و نام ها دیده می شود مانند آمد ، آورد آرش ، آس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه آسمان به نظر من می توان به این گونه به واژه نگاه کرد asmmane با تکرار حرف میم m به دو بخش می رسیم نخست Sam به معنی شمارش و بخش دوم man به معنی ح ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شدت ، شدید . Shdat . Shadid ببینید shatha در سانسکریت هر سه به یک معنی همچنین شتاب shetAb در فارسی اوشتا oshtA اوستایی همه این واژه ها به معنی تند ، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشایار . KhashA به معنی آشکار ، پیدا ، روشن ، از ریشه اوستایی akhshAna سانسکریت Aksha بخش دوم واژه یار yAr برگردان rya از ریشه ری ri به معنی پادشاه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

افتادن از ریشه pi برگردان اوستای ip واژه گاتاوی ipta و سانسکریت apita به معنی رها شدن. ، افتادن، هم ریشه با . بی bi در فارسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند مورد رو نیاز هست توضیح بدم نخست are به معنی اصل ، بنیاد ، ماهیت بنیادی ، هست اما اگر تلفظ ar باشد معنی برافراشته، بلند ، راست ، ایستاده ، مستقیم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Aredevi surnA hita این کامل ترین نامی هست که از ناهید داریم اره ده وی ، یعنی نور بنیاد . سورنا هیت نوازنده سورنا هیت به معنی انجام دادن ، زدن ، نوا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از اوستای این واژه مطمئن نیستم چند جای نوشته شده که سئو کنت هست . با تکیه به این نوشته سئو خلاصه شده سی اوشینیا هست به معنی در برابر شما یا برای شما ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خاور . از ریشه خاوxAv هم خانواده با خاک در فارسی معنی هم خاک زمین یا سرزمین هست دیگر واژه ها از این خانواده می توان به خارگ اشاره کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرگ ، مردن ، میت ، موت ، سه واژ مردن ، میت موت با این که در دو زبان فارسی و عربی هستند از یک ریشه هستند و اما مرگ از ریشه این سه و مردن نیست . مرگ . ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه رد اینجا با دو واژه روبرو هستیم نخست از ریشه رد rad هم خانواده با اوستایی rada و همچنین سانسکریت radhi به معنی غلط اشتباه نادرست ، خطا ، گناه ، ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کرانه . با اندکی جابجایی بین حرف ر . و . ن تبدیل کناره یا همان کنار می شود در سانسکریت هم این واژه هست معنی هر دو هم یکی هست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عید . در نگاه اول یک واژ ه ی عربی هست. اما این واژه در سانسکریت به معنی بزرگداشت تجلیل و تمجید آمده در اوستا idA به معنی گرامی داشت و تجلیل به کاربرد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشه . Pashe. Pakhshe. pakshe . پشه ، فارسی معیار ، پخشه لهجه شیرازی، پکشه. سانسکریت پکشه در سانسکریت به معنی پرنده پریدن همچنین نگاه کنید به پشه در ا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

الوار بخش نخست ال . یا ار به معنی برافراشته و راست هست مانند درخت ار یا ارژن الند ، التن به معنی راست و برافراشته . اروند و همچنین البرز نگاه کنید به ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Harā Bərəzaiti این واژه پهلوی البرز هست به معنی کوه برافراشته ساخته شده یا زده شده اما تلفظ امروزی و ایران امروزی این واژه البرز است ایتی از آخر واژ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هفت سین ما در ایران باستان عدد هفت رو داریم که بسیار با اهمیت هست و اون رو در هفت روز هفته ، هفت هما و . . . داریم . اما هفت سین چیست ؟ هفت ستاره چر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در پاسخ به قندی عزیز نمادی که گفتید بیانگر چرخه خورشیدی هست ماه ، سال ، فصل ، و هفته در این نماد گنجانده شده . اما مرد بودن این نماد از این رو هست ک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرو هر ما در سانسکریت داریم فروبهی همچنین در پهلوی و باستان فر وهی ، فروشی در سانسکریت فربهی یعنی بامداد، روشنی زدن ، طلوع ، در هرزنی فروهی به معنی خ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خورشید ، سانسکریت parbehi پربهی ، اوستایی farvehi فروهی پهلوی farvashi فارسی خورشید . Khvrvashi هرزنی harvashi هروشی همه به معنی تابش نور ، بامداد و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپن دار مذ یا سپند آرمئیتی واژه دو بخشی هست بخش نخست سپن به معنی گسترش یافتن اضافه شدن ، افزاینده ، افزایش یافتن . و بخش دوم آرمئیتی هست به معنی بیر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سپندار مذ یا سپند آرمیتی یا دروافع دو تا واژه هست نخست سپن به معنی گسترش ، افزایش ، زیاد شدن ، و بخش دوم آرمئینی به معنی روییدن از زمین ، بیرون زدن ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

داف . مشخص نیست این واژه از کجا باب شده اما در بیشتر زبانها از هند تا اروپا این واژه وجود داره این واژه در عربی معنی گرم و داغ میده . نکته دقیقا در ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرابه ، گرابه ، گلابه، گلابی ریشه اوستایی گربه هن ، آمیزش در هم آمیخته شدن ترکیب شدن گربه هن سانسکریت آبستن حامله پهلوی گراوه رحم زن در این جا شکل ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی یعنی پایان یافتن اما یک واژه داریم anta این معانی رو داره ، تمام ، پایان ، پایان زندگی ، درون ، همسایه . . . حالا انتها رو ببینید entehA حالا و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

آب معنی که روشن هست اما ریشه ما در اوستا آپام نبات رو داریم در ریگ ودا هم آپام نبات هستش معنی میشه فرزند آب آپام در زبان امروزی همان آبان هست پ تبدی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

خاور . هم ریشه با خارگ و خاک هست به معنی خاک ، سرزمین ، زمین هست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گلابی گرفته شده از شکل این میوه هست این واژه تغییر یافته واژه گربهن هست garbahan این واژه اوستایی هست و به معنی آمیخته شدن حامله بودن و رحم هست در ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتفاق نظر بر این است که واژه دیو از ریشه دئوا هم ریشه با دین به معنی روشنی نور و روز است پرسش این است که دینی که مهمترین بخش گفتمان نور و تاریکی است ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش مازنی هم به دو شاخه چوبی که در واقع انحراف داره اولنگ میگن به انحنای دسته سبد هم اولنگ میگن که با معنی سانسکریت و لحجه شیرازی همخوانی داره ، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اولنگ ، ullang هرز ، انحراف ، تخلف این واژه به همراه علف کاربرد داره در بیشتر زبانها و گویش های استان فارس به همین معنی به کار برده میشه این واژه ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نیایش Niyayesh این واژه از دو بخش درست شده نخست نیا با ترکیب ni و yAریشه در اینجا یا yA هست به معنی مطالعه کردن و خواندن ، شناخت، دانستن ، فهمیدن ، آ ...