پیشنهادهای آناهل مهرگان (٤٦)
واژه صابون ، ریشه هند و اروپایی دارد و صد در صد ترکی نیست واژه گان ترکی ، برگرفته از زبان های ایرانی اند مثلن واژه های اتاق و خان و قاشق و بشقاب و . ...
واژه عربی مُذَکَّر از ریشه ذَکَر ( ḏakar ) گرفته شده که به معنای ( آلت تناسلی مرد، آلت تناسلی نر، آلت مردی، آلت جنسی، فالوس، نراندامه، کیر، نره ) که ...
انجام مبدا : آغاز مقصد : انجام
فارسی واژه اراده ( اگر عربی باشد، ما اصلن واژه عربی نداریم و این زبان همه وام واژه است ) خواست است که در "خردواژه" خواستن توانستن است ، بکار رفته . ...
حد اقل : کمترین حداکثر : بیشترین
ریشه این واژه قل است که با قله یا کله و کلاه هم هم خانواده است یعنی این واژه ریشه ایرانی دارد که عربی نما شده است ، دست کم هفتاد درصد واژه های عربی ، ...
واژه ریشه هند و اروپایی دارد در انگلیسی مثلن واژه hole را داریم و در گیلگی که بازمانده زبان های کهن ایرانی است واژه "خوله" را که به معنی سوراخ است ، ...
در گیلگی که بازمانده زبان پهلوی است ؛ می گویند "تنبول" یعنی گفتار درست این واژه tanboul یا tanbol است نه tanbal .
خی در زبان های کهن ایرانی به معنی " با " است و بنابراین خیابان در برابر بیابان است ، البته معنی امروزی خیابان ، به معنی راه بزرگ است پس از کوچه و کوی ...
دست کم هفتاد درصد عربی ، واژه های ایرانی اند ، از جمله این واژه که با " ژیژ" همخانواده است ، ولی نژیژ که در عربی نجس شده است به معنی نا پلید و ناپلشت ...
بازبین
واژه ای هند و اروپایی که با واژه کتاب هم ریشه است : From Proto - Indo - Aryan *rikʰ - � - ti, from Proto - Indo - Iranian *rikʰ - � - ti, from Proto ...
این واژه هند و اروپایی هست و در زبان های هند و اروپای می توان هم خانواده این واژه را یافت و واژه کتاب هم با این واژه هم ریشه است : در سانسکریت : लिख ...
به میله وسط سنگ آسیاب " قطب" می گویند که شاید دگرگون شده گوی تاب باشد.
این واژه عربی نیست و با کتاب و کتب هم هم ریشه است ، عرب این واژه را از فرهنگ های دیگر گرفته است ، زبان عربی ، از دل زبان های آرامی و ایرانی و . . . پ ...
چوب لای چرخ گزاشتن
این واژه عربی نیست و از فرهنگ های یهودی و . . . گرفته شده است ، در یهودیت واژه Berakhah به کار می رود که شاید با واژه بارگاه هم ریشه باشد ، البته شای ...
از کیپور عبری گرفته شده است و شاید با واژه کیپا ( همان نعلبکی مانندی که یهودیان بر سر می نهند هم ریشه باشد ، البته واژه کیپا از کپه فارسی گرفته شده ا ...
اختلال به گمانم هم ریشه با واژه خلیدن و خلیج و . . . که همه ریشه ایرانی دارند و ایرانی های عربی ساز آن را ( اختلال ) را ساختند
همه زبان ترکی وام واژه از زبان های ایرانی ( به ویژه سغدی ) چینی و مغولی و . . . است ، زبان ترکی ویژه گی زبان اردوی پاکستانی را دارد ، یعنی همه وام وا ...
هم خانواده با واژه سلحشور است و ریشه ایرانی دارد ، واژه های زبان ساختگی عربی برگرفته از واژه های ایرانی و آرامی و . . . است
ناگفته نماند که زبان عربی ا ز زبان های پیرامونی خود از جمله از زبان های ایرانی ، پدید آمده است و حتا واژه های سوره و الله و قرآن از زبان های دیگر گرف ...
به نظرم واژه شیرین اینجا بی معنی است ، شاید واژه ای دیگر بوده است که دگرگون شده ، شاید ، واژه شیره ای بوده یا شاید اشاره به " کریم شیره ای " بوده ، م ...
ما به ترکا میگیم خر که دلیلشو میشه تو کامنتا دید ، البته از این دلایل هزار هزار میشه یافت چه اینجا چه جای دیگه
این واژه نه عربی است و نه ترکی در زبان لاتین ، به آن می گویند : Purgurium
تاخت
آزاد در برابر دربند یا وابسته
شریک و شرک و . . . عربی نیستند ، در زبان همخانواده فارسی ، یعنی انگلیسی ، این واژه بکار می رود ، زبان عربی ، زبانی ساختگی است که همه آن وام واژه است
این واژه آریایی است و همخانواده با واژه سانسکریت श्री ، همه زبان عربی ، وام واژه است .
پخش
پخش تقسیم ثروت : پخش ثروت
عرب به واژه های ایرانی عین می افزود تا عربی سازی کند ، این واژه همخانواده و هم ریشه نژیدن است که عرب از آن نزع و انتزاع و . . . را ساخته
این واژه هم هند و اروپایی است و در عربی مثل همه واژه گان دیگر آن وام واژه ( به ویژه از زبان های ایرانی ) است
این واژه ریشخند آمیز از زبان ساختگی عربی است که البته ریشه آرامی و عبری دارد ( زبان عربی از این زبان ها ساخته شده است درست مثل زبان اردوی پاکستانی که ...
این واژه هند و اروپایی است نه سامی که همانند آن در انگلیسی نیز هست.
طوفان هم خانواده توپیدن و توفنده و . . . است و در دیگر زبان های هند و اروپایی هم کاربرد دارد پس عربی نیست ، بیشتر واژه های عربی وام واژه هستند .
ترک زبان ها لودگان خوبی هستن ، میگین نه ، بالا رو بخونین ، اما درباره غراب ، این واژه به گمانم با غروب هم خانواده است
همخانواده با واژه مشقت ، اینکه کدام نادان بیسواد ، پای این واژه نا مربوط را به درس و مدرسه کشید کسی نمیداند ، واژه درست می تواند بازآموزی باشد ، دانش ...
به نظرم این واژه دگرگون شده "طبع" است و واژه هایی که به پایان عین دارند ، در بسیاری موارد ریشه ایرانی دارند
من فکر کنم این واژه سامی نیست و هند و اروپایی است : در لاتین واژهamoenitas را داریم .
من هیچ دلیلی ندارم ولی چه بسا که این واژه با واژه کس پیوند داشته باشد
کس از کوس گرفته شده یعنی طبل خل یعنی سوراخ که هنوز این واژه در گیلگی بکار میرود کسخل کسی که طبل سوراخ را می زند ، طبلی که صدا ندارد
این واژه هند و اروپایی است : در سانسکریت : अवस् avas
بازنشستگی بار بسیار منفی دارد ، باید دنبال واژه های جایگزین بود مثل : باز زایسته، باز زاد ، باززایی
فکر کنم واژه خسیس با واژه خس بی ربط نباشه
در گیلگی که بازمانده زبان پهلویه ، به خسیس gomaj می گن