پیشنهاد‌های ا.معظمی گودرزی (٥٨١)

بازدید
١,٦٩١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سعدی باب هفتم در عالم تربیت سعدی سعدی � بوستان � باب هفتم در عالم تربیت � بخش ۱۱ - گفتار اندر غیبت و خللهایی که از وی صادر شود بد اندر حق مردم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سعدی سعدی � بوستان � باب هفتم در عالم تربیت � بخش ۱۰ - حکایت در خاصیت پرده پوشی و سلامت خاموشی یکی پیش داود طائی نشست که دیدم فلان صوفی افتاده مست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تو گفتی که عفریت بلقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود عمید: عفریت: ( اسم ) [عربی، جمع: عفاریت] 1. موجود زشت، بد، و سهمناک؛ خبیث؛ منکر. 2. زن پیر و زشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تو گفتی که عفریت بلقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود بوستان سعدی عمید: عفریت: ( اسم ) [عربی، جمع: عفاریت] 1. موجود زشت، بد، و سهمناک؛ خبیث؛ منکر. 2. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سعدی باب هشتم در شکر بر عافیت سعدی سعدی � بوستان � باب هشتم در شکر بر عافیت � بخش ۳ - گفتار اندر صنع باری عز اسمه در ترکیب خلقت انسان ببین تا ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم رقم مغل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی گفتش ای سغبهٔ خاکسار برو طبخی از خوان یغما بیار بوستان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

کسی گفتش ای سغبهٔ خاکسار برو طبخی از خوان یغما بیار بوستان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

زن شوخ چون دست در قلیه کرد برو گو بنه پنجه بر روی مرد بوستان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کرا خانه آباد و همخوابه دوست خدا را به رحمت نظر سوی اوست سعدی - بوستان به معنی کسی را

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برو پنج نوبت بزن بر درت چو یاری موافق بود در برت سعدی - بوستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر زن ندارد سوی مرد گوش سراویل کحلیش در مرد پوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر زن ندارد سوی مرد گوش سراویل کحلیش در مرد پوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

چو در کیله یک جو امانت شکست از انبار گندم فرو شوی دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

( السّلامُ علیکِ یا فاطمةالزهراء ) ای گرامی دخت سالار امم لوح محفوظ خدای ذوالنعم همسر و محبوبه حبل المتین ماه برج عروة الوثقای دین از تو جسته سکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

آتش عشق کنون سوخت دیگر پیکر ما بعد از این تا چه کند باد به خاکستر ما کوس آزادی ما سر و صفت گشت بلند سوخت بابرق محبت همه بال و پر ما می شود کشتی ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

عکس هایی از تپه قی گر را می توانید پس از جستجوی قی گر در آبادیس ببینید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۲ ✨ خردمندی را که در زُمره ی اوباش سخن ببندد شگفت مدار که آوازِ بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

🍃🍃🌺🍃🍃 بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت نیست چون آینه ام روی ز آهن چه کنم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۳ ✨ جوهر اگر در خَلاب افتد همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

📘📗📕سعدی���دیوان اشعار���غزلیات �غزل شماره ( ۱۱۱ ) � مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست به کمند سر زلفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۴ ✨ مُشک آن است که ببوید نه آن که عطار بگوید. دانا چو طبله ی عطار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۵ ✨ دوستی را که به عمری فراچنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۶ ✨ عقل در دستِ نفْس چنان گرفتار است که مردِ عاجز با زنِ گُربُز. ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۷ ✨ جوانمرد که بِخورد و بدهد بهْ از عابد که روزه دارد و بنهد. هر ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم سعدی 📚باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۸ ✨اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد. یعنی آنان که دستِ قوّت ندارند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

باطل شدن اوصاف ستوده وزیر گفت: پنج چیز، همه ی اوصاف ستوده را باطل گردانَد: خشم حِلم مرد را در لباس تهتّک عرضه دهد و علم او را در صیغتِ جهل فرا نما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۹ ✨ عالِم را نشاید که سِفاهت از عامی به حِلم درگذراند که هر دوطرف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

🍃🍃🌺🍃🍃 صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم آن چه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نام روستایی در بخش سامن شهرستان ملایر استان همدان

پیشنهاد
٥

دانشگاه شهید چمران اهواز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

🍃🍃🌺🍃🍃 روزگاری شد که در میخانه خدمت می کنم در لباس فقر کار اهل دولت می کنم تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام در کمینم و انتظار وقت فرصت م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

🍃🍃🌺🍃🍃 حالیا مصلحت وقت در آن می بینم که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم جز ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفردر آب دارد می سپارد جان. یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند روی این دریای تند و تیره و سنگین که م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کس ولیک غم این خفته ی چند خواب در چشم ترم می شکند نگران با من استاده سحر صبح می خواهد از م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خشک آمد کشتگاه من در جوار کشت همسایه. گرچه می گویند: "می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در میان سوگواران. " قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

زردها بی خود قرمز نشده ا ند قرمزی رنگ نینداخته است بی خودی بر دیوار. صبح پیدا شده از آن طرف کوه اَزاکوه اما وازِنا پیدا نیست گرته ی روشنی مرده ی بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خانه ام ابری ا ست یک سره روی زمین ابری است با آن. از فراز گردنه، خرد و خراب و مست باد می پیچد یک سره دنیا خراب از او است و حواس من. آی نی زن! که ت ...

پیشنهاد
٤

این یک جنونِ منطقیست که می خواهمت هنوز حسی به غیرِ عاشقیست که می خواهمت هنوز شاید فریبِ آینه ست که تکرار می شود این هم دروغِ صادقی ست که می خواهمت ه ...

پیشنهاد
٥

ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا شراب نور به رگ های شب دوید، بیا ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت گل سپیده شگفت و سحر دمید، بیا شهاب یاد تو در آسمان ...

پیشنهاد
٥

افسوس ازین حیات که بر باد می رود کآیین ما نه بر روش داد می رود هردم ز من که پیروی دیو می کنم بر آسمان فرشته به فریاد می رود وه کاین دل خراب عمارت ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

*غزل شماره ۳۲۱* هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا بر منتهای همت خود کامران شدم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩١

*غزل شماره ۴۲۰* ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب این چنین با همه درساخته ای یعنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

*فال امروز شما* *غزل شماره ۲۳۰* اگر به باده مشکین دلم کشد شاید که بوی خیر ز زهد ریا نمی آید جهانیان همه گر منع من کنند از عشق من آن کنم که خداوندگ ...