سلطان امیرحسین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bummer: بِخُشکی شانس

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the fourth estate: هر نوع رسانه خبری اعم از مطبوعات و ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venue: مرکز همایش، سالن اجتماع

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pushover: کسی که در مواجهه با نظرات و خواسته ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ultimate: کامل، بی نقص ( مثلا در ultimate sur ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can only imagine: ( خودم تجربه نکردم ولی ) می فهمم، د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wild: با حال، هیجان انگیز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for that matter: تا جایی که من فهمیدم معنای همچنین م ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the tens: به بهترین وجه، در کامل ترین صورت، p ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re one to talk: ببین کی داره میگه، تو خودت از من بد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard luck: بدبیاری، بدشانسی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

black sheep: وصله ناجور

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seek out: در به در دنبال چیزی بودن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two can play at this game: ما هم می تونیم از این کارا بکنیم، چ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lame: ( خودمونی ) ضایع

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

build up: پرورش دادن ( عضله و . . . )

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

say out of both sides of your mouth: بسته به شنونده حرف و نظر خود را تغی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big as life: سُر و مُر و گنده there he was in yo ...

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk a big game: قمپز در کردن، لاف زدن، الدرم بلدرم ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mess with someone's head: ( کسی را یا اعصاب کسی را ) به هم ری ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at its worst: در بدترین شکلش، در بدترین نوعش، در ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punk: بچه ریقو، بچه قرتی ( هنگام خطاب تحق ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jungle fever: تمایل عاطفی، عشقی یا جنسی به فردی ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sloppy second: انتخاب دوم از روی ناچاری This phras ...

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play to the crowd: عوام فریبی کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

came into play: فعال شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pay respects to someone: ادای احترام کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oh so: بی اندازه، خیلی زیاد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not for nothing: 1. بی دلیل نیست که . . . ، ( حتما ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a little much: زیاده روی، نامردی، بی انصافی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burner account: اکانت فِیک، اکانت جعلی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steady eddie: آدم مطمئن و قابل اعتماد، کسی که باو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sneak a taste: ناخونک زدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your wits about yourself: حواستو جمع کن، مراقب باش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sheer volume: حجم زیاد، حجم انبوه، انبوهِ . . . ، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play the victim: مظلوم نمایی کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a whiz: ادرار کردن، شاشیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have at you: خودتو ( برای حمله من ) آماده کن، آم ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های سلطان امیرحسین