تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

زیاده خواهانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در محذور قرار دادن توی رودروایسی قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توی رودروایسی قرار دادن در محذور قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( بیسبال و کریکت و. . . ) ( توپ را ) گرفتن به میدان فرستادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تشویش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِشراف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( از بالا ) مشاهده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رُسِ کسی یا چیزی را کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( غذا ) پرمخلفات، مفصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

راجع به خود ( مثلاً فکری که راجع به خودمان است، نه دیگران ) ، بیشتر در متونِ روانشناسی و زبانشناسی این معنا را دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ژرف اندیشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

سرگذشت، ماجرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طرد، طردشدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بدن، جسم ( در بعضی از متنها، نه معنیِ زیست شناسی می دهد و نه معنیِ زیست یا حیات یا زندگی، و منظور، مؤلفه های جسمانی و فیزیکیِ موجودِ زنده است، در مق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جراحت بار زخم آفرین