پیشنهاد‌های خرازی (١٩)

گذر کردن develop new skills to navigate those circumstances

همراهی

کمک کردن

نت های اشتباه خواندن

I moved heaven and earth to pass the exam آسمان و زمین را برای قبولی در امتحان جابجا کردم

دید کلی

مضطرب

یک دوره تحول

ادامه دادن، پیش رفتن مثال: managers tend to prefer to get on with other things مدیران ترجیح می دهند با چیزهای دیگر ادامه دهند.

Gulf=different تفاوت

بیننده

الگوریتم سازی

a minor road جاده فرعی به معنی فرعی

what proportion of the urban land is taken up by private garden چه میزان از زمین شهری توسط باغ خصوصی اشغال شده است به معنی اشغال کردن

براساس سن

جالب ترین The coolest feature

طول کشیدن It can take up to 14 days