پیشنهادهای farid soleimani (٢٣)
be in grey: وضعیت نامشخص، نامعلوم.
city’s Prefect بخشداری/ بخشدار شهر/فرمانداری
to announce someone معرفی کردن کسی به پلیس I'm going to announce myself. می خوام خودم رو به پلیس معرفی کنم/ تحویل بدم
I'm Game من پایه ام.
در دستور کار قر ار دادن
در معنای استعاری: پا در هوا
1. شرکت سهامی، شرکت ثبت شده 2. بخش خدمات اداری شرکت
پوست درخت توس یا غان که در گذشته با آن پاپوش می بافتند
wax in ear: کثیفی گوش، چربی داخل گوش
پیشین، قبلی، گذشته، دوران پیشین، گذشته ها
قدر دیده
مطیع، حرف گوش کن
رد پا، اثر
prominent ears؛ گوش های ورقلمبیده / گوش های بَلبَلی
بخشی از دیدگاه های فلسفۀ اپیکوری که به معنای رهایی از اضطراب و آرامش درونی است
شانه های افتاده، کسی که شانه های افتاده است، افتادگی شانه
دفاع آخر یا دفاع وسط در فوتبال. در سیستم سه - پنج - دو هر سه مدافع تیم دفاع آخر یا دفاع وسطنامیده می شوند، چون وظیفۀ پوشش سرتاسری خط دفاع را بر عهده ...
کم پشت ( مو )
در نقاشی نوعی قلم مو و است که به آن پخش کننده می گویند. البته در حالت فعلی به تکنیک رنگ گذاری با آن قلم مو اشاره دارد.
کاری، در خدمت کار، وقف کار
گرفتاری. آدم گرفتار.
قد کشیدن
کیفور