دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
غربیله: کون و کچول، قر، تکان دادن نشیمنگاه بهنگام رقص. پیمود مع القصه به غربیله و غمزه جامی دو سه لبریز بدان شعبده گر بر ( قاآنی ) وان زن بی عفاف ...
دوستان بوی می از خرقهٔ ما می آید نکهت یوسف از این کهنه قبا می آید. ( میرزا ملک مشرقی )
فراق زدگی: دورافتادگی، هجران کشیدگی و جدایی چشیدگی. و از سر فراق زدگی خدمت خاطرِ مویْ شکاف را به مویی آویخته دیده است. منشآت خاقانی
کرای نکردن: ارزش نداشتن، بی اهمیت بودن. دنیای دنی چیست سرای ستمی افتاده هزار کشته در هر قدمی گر نقد شود کرایِ شادی نکند ور فوت شود جمله نیرزد به غم ...
در پاسخ به جناب محسن نقدی. درود گرامی، ( ایشن ) در پارسیگ، در پارسی بدل به ( اِش ) شده که به آن شینِ مصدری می گوییم. برای مثال: دانیشن در پارسیگ و د ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
با دشمن من یار چو بسیار نشست با یار نشایدم دگر بار نشست
میگوید: چون یار و همدمِ من با دشمنِ من وقت میگذراند و با او صمیمی و نزدیک است، نمیشود و نباید که به دوستی با او ادامه دهم و با او همدم و یکدل باشم. (حال این یار میتواند دوست باشد یا دلبر، دشمن میتواند بدخواه باشد یا رقیب؛ مقصود شاعر را اگر توانست، باید از طریق بیتهای پس و پیش فهمید).
زبان حافظ فردوسی مولانا و دیگر شاعران آن زمان فارسی دری محسوب میشود؟
ما فارسی غیردری نداریم، پارسی دری گویشی بوده از پارسیگ که پیش از اسلام در نواحی جنوب غربی ایران (پارس و هرمزگان و...) رواج داشته و پس از اسلام کمکم جای پارسیگ را بعنوان زبان رسمی و ملی گرفته، دری نیز پسوندیست به معنای اهلِ در بودن، درباری بودن؛ چون دربار ساسانی در جنوب غربی ایران بوده و پارسی دری از آنجا برخاسته، این زبان را پارسی دری (درباری) مینامند.
کدام تلفظ برای واژهی " فرمانبرداران " با معنی (کسانی که فرمانبر هستند) صحیح است؟ " فرمانبُرداران " یا " فرمانبَرداران "
فرمان+(بُرد+ار)+ان فرمانبُردار تلفظ درست این واژه میباشد.
منطور شاعر از " تو را نیست غم ما " در بیت زیر چیه ؟ ی بیخبر از محنت و شاد از الم ما ما را غم تو کُشت و تو را نیست غم ما
یعنی تو غمِ من را نداری، به من فکر نمیکنی، توجهی به حالم نمیکنی و واست مهم نیست که من چه میکشم در نبود تو.
دو دلیل دارد ۱_ همریشگی: زبانهای ایرانی و هندی همگی از خانوادهی زبان های هندواروپایی هستند و ریشه مشترکی دارند، در نتیجه لفظها و واژگان همانند بسیاری در خود دارند. ۲_نفوذ پارسی به عنوان زبان رسمی و درباری هند: پارسی بیش از هفتصد سال زبان رسمی و درباری هندوستان بوده و بهطبع واژگان بسیاری از زبان درباریان و فرهیختگان به زبان عوام راه پیدا میکند.