پیشنهادهای محمد هادی مستغیث (٣٥)
عامّ عربی است و به معنای شمول است و داخل در زبان فارسی شده است و در مقابل آن لفظ خاص می باشد این دو لفظ از مفاهیم روشن نزد عرف هستند
مفهوم : گاهی در جمله خصوصیتی وجود دارد مثلا جمله شرطیه است که در کنار منطوق کلام یک مفهوم هم برداشت می شود
بناء عقلاء : مقصود از عقلاء ، عرف می باشد یعنی این مسلک و شیوه بین عرف رایج است
استصحاب : در لغت به معنای همراه داشتن چیزی و در اصطلاح علمای اصولی به معنای ابقاء بر حالت گذشته است در واقع استصحاب یک عملیات ذهنی برای مجتهد محسوب م ...
برائت : در اصطلاح فقهاء یعنی چون علم به تکلیف نداریم حکم به مباح بودن می کنیم البته ابتدا باید بررسی کامل انجام داده باشیم که بیانی از جانب شارع نباش ...
بیع الخیار : موردی از خیار شرط است که فروشنده به مشتری می گوید من پول لازم هستم و مثلا خانه خودم را به شما بیع می کنم به این شرط که در فلان مدت مثلا ...
در خیار تاخیر باید به این نکته دقت کرد که کالا جزئی باشد و الا اگر کلی و در ذمه باشد معامله باطل است ، ضمن اینکه معامله انجام شده باشد و صرف وعده نبا ...
در مورد خیار شرط باید دقت شود تا با خیار اشتراط اشتباه نشود ، در خیار شرط یکی از دو طرف معامله شرط می کند که در مدت معلومی بتواند معامله را فسخ کند م ...
خیار حیوان : حق اختیار فسخ معامله برای مشتری در خرید حیوان به مدت سه روز می باشد ، متاسفانه بسیاری از متشرعین از وجود چنین خیاری غافل هستند و گاهی ان ...
خیار مجلس از خصوصیات فقه اسلام است که بایع و مشتری تا وقتی در مجلس هستند می توانند معامله را فسخ کنند البته اگر در همان مجلس معامله ، در کالا تصرف کر ...
غبن در لغت به معنای گول زدن می باشد، اما در اصطلاح فقهی به خیاری گفته می شود که اختصاص به بیع ندارد و در همه معاملات جاری است ، این خیار دارای دو شرط ...
خیار در لغت عربی به معنای اختیار داشتن می باشد و با همین معنی داخل در زبان فارسی شده است اما در اصطلاح فقهاء به معنای حقّ فسخ معامله می باشد
در اراده تکوینی نیاز به اراده دیگری نیست و به طور مستقیم در خارج ایجاد می شود بخلاف اراده تشریعی که جعل قانون است تا مکلفین انجام بدهند
عامیّ به معنای مردم کوچه و بازار
تبریر گاهی به معنای توجیه کردن کلام دیگران است
در مورد کلمه مرغوب این نکته ضروری است که وقتی گفته می شود ( مرغوب عنه ) معنی تغییر می کند و به معنای نامرغوب است
عین در مبحث تجارت در مقابل منفعت قرار می گیرد و فقهاء در گذشته در تعریف بیع ( خرید و فروش ) می فرمودند حتما مبیع ( کالا ) باید عین باشد تا بیع از اجا ...
حدثان عربی است اما تثنیه نیست بلکه به معنای جمع می باشد و مقصود حوادث ناگوار است
حدثان تثنیه نیست بلکه به معنای رخداد است
تعصّب در اصل یک معنای منفی با خود حمل می کند ، چه جانب داری کور کورانه و چه دشمنی کور کورانه ، لکن به صورت مجاز در جانب داری های مثبت و پافشار های صح ...
هائل : بسیار ، این کلمه عربی است مثلا گفته می شود ( قسم هائل )
تمرین به همراه ممارست
فردی که تخصّص کاری را ندارد و مجبور است از دیگران تقلید کند
اجتهاد از ریشه جهد می باشد که به ضمّ جیم به معنای توانائی و به فتح جیم به معنای رنج و سختی است ، پس در کلمه اجتهاد سعی و کوشش و تلاش نهفته می باشد ، ...
تجاوز ( نکته ای که در مورد کلمه تعدّی است این است که در فارسی یک بار منفی با خود به همراه دارد که در زبان عربی همیشه این چنین نیست
قبول کردن و عمل کردن ( کلمه اخذ عربی است و برای ترجمه کردن گاهی ، مشکل ساز می شود )
ناسازگاری دو روایت را تعارض ادله می گویند هر چند عنوان ادله یک عنوان عامی است اما اصولیین از این عنوان روایات را اراده می کنند در این تنافی ادله گاهی ...
پرتاب می کنند
گشت و گذار
روئیدن که در مورد گیاه و ریش انسان در ابتدای نوجوانی و غیره بکار می رود
فراوان
محقق شدن مطلبی یا کاری، به صورتی که برای انجام آن عذری باقی نمی ماند
اگر این کلمه در مورد نظریات علمی بکار رود به معنای تناقض گوئی است
ناسازگاری بین دو چیز
جور و زور گفتن در مبحث علمی ، سخن بلا دلیل