پیشنهادهای جمشیدی (٩١)
سه اصطلاح " تطور، تحول و برآیش " را بهتر است در کنار هم معنا شود • تطور Evolution به پیشرفت و توسعه در طول زمان اشاره دارد. به تغییرات نرم و در طولان ...
سه اصطلاح " تطور، تحول و برآیش " را بهتر است در کنار هم معنا شود • تطور Evolution به پیشرفت و توسعه در طول زمان اشاره دارد. به تغییرات نرم و در طولان ...
سه اصطلاح " تطور، تحول و برآیش " را بهتر است در کنار هم معنا شود • تطور Evolution به پیشرفت و توسعه در طول زمان اشاره دارد. به تغییرات نرم و در طولان ...
- قابلیت ها به شما می گویند که سیستم چه کارهایی می تواند بکند - در حالی که ویژگی ها نحوه انجام آن کارها را توصیف می کنند
بهتر است " قابلیت ها و ویژگی ها " در کنار هم تعریف شوند
برآمد چیزی از دل چیز دیگر نفی در نفی شدن ( از اصول دیالکتیک است )
کلمه "مواتی" به معنای "مفعولی از واوی مفعولی" است و در اینجا به معنای "محیط ها و شرایط موجود در جامعه و جامعه ی محلی" استفاده می شود. در واقع، از این ...
آیا کلمه دیگری معادل " مستوحات" وجود دارد؟ بله، در زبان فارسی معادل های دیگری برای کلمه "مستوحات" وجود دارد. این معادل ها عبارتند از: 1. الهام بخش: ...
مستوحات "مستوحات" به معنای الهام گرفته شده یا الهام گرفته شده از چیزی است. وقتی یک مفهوم، ایده یا الگوریتم از یک منبع دیگر الهام گرفته شود و بر اسا ...
پابرجا بودن با پاکی و درستی
کسی که فرمانش جاری است کسی که فرمانس نافز است
پُر شکوه، شکوه مند با ابهت
دخالت گر، مداخله گر واسطه
پیش آینده
بزرگ منش، شایسته بزرگی
تمایل و نیازمندی
توانایی بررسی الترناتیوهای ممکن و انتخاب و پذیرش بهترین گزینه هاممکن با توجه به محدودیت استفاده از منابع در دسترس و قابلیت های موجود است
پیرو بودن، تابع بودن، مجری بودن
مرادیابی دریافت پاسخ مناسب و درخور
مراد یابی دریافت پاسخ مناسب و درخور
مواجه شدن؛ روبرو شدن، مقابله کردن، برخورد چالش برانگیز مواجهه با؛ روبروی هم قرار دادن، روبرو ساختن
باورمندان
دورویان
بی نیاز
حکیم سنجیده کار، فرزانه
با ارزش، ازشمند
با ارزش، ارزشمند
الوهیت مقام خداوندی
نگهدارنده ( از فروپاشی )
نشو و نمو دهنده ( از مبدأ، از سرچشمه، از محل پیدایش، از خاستگاه اولیه )
بالاننده، نشو و نمو دهنده
به درستی بارآمدن
مبدئ آشکار کننده
بادئ آغازگر، آغاز کننده
تجدید کننده، تکرار کننده با مهارت
هستی بخش، از مبدأ هستی، از سرچشمه، محل پیدایش، خاستگاه
مؤسس
فاطر مؤسس، بنیادکننده، ایجاد کننده
مُقدِّر به اندازه شدن به حد لازم رسیدن
بازتولید آفرینش دوباره پیدایش دوباره در فاز بالاتر
برازش به معنای تطابق و تطبیق دادن دو یا چند مجموعه داده است. در آمار، برازش به معنای ارزیابی میزان تطابق بین داده های مشاهده شده و یک مدل آماری است. ...
ابجکت به معنی شی یا موجودیت مشخص است که می تواند یک واحد مستقل یا یک قسمت از یک سیستم یا ساختار باشد. این واژه معمولاً در زمینه های مختلفی مانند علو ...
ابجکت به معنی شی یا موجودیت مشخص است که می تواند یک واحد مستقل یا یک قسمت از یک سیستم یا ساختار باشد. این واژه معمولاً در زمینه های مختلفی مانند علو ...
معبود مورد اشتیاق و مراد بخش
دگرگون کننده
آفریدگار
کلمه "روند" به معنای یک توالی مراحل و گام های پیشرفتی است که به سمت هدفی خاص حرکت می کند، در حالی که کلمه "فرایند" بیشتر به معنای یک مجموعه از فعالی ...
کلمه "روند" به معنای یک توالی مراحل و گام های پیشرفتی است که به سمت هدفی خاص حرکت می کند، در حالی که کلمه "فرایند" بیشتر به معنای یک مجموعه از فعالی ...
پذیرنده مستعد پاسخگویی شایسته پاسخگویی آماده پاسخگویی به نیازها و خواست ها