تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

✅catfishing به عمل فریب و گول زدن دیگران در فضای مجازی. زمانیکه در فضای مجازی عکس فرد غیر از خودت را میذاری روی پروفایلت ( معمولا افراد خوشگل ) یا عک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

✔catfishing به عمل فریب و گول زدن دیگران در فضای مجازی. زمانیکه در فضای مجازی عکس فرد غیر از خودت را میذاری روی پروفایلت ( معمولا افراد خوشگل ) یا عک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅loss of blood عبارت اسمی هست: از دست دادن خون The animal was weak through loss of blood. حیوان به دلیل از دست دادن خون ضعیف بود. ✔lose blood عبار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔loss of blood عبارت اسمی هست: از دست دادن خون The animal was weak through loss of blood. حیوان به دلیل از دست دادن خون ضعیف بود. ✅lose blood عبار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be covered in blood غرق خون بودن His face was covered in blood.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be covered in blood غرق خون بودن His face was covered in blood.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bad blood between میانه دو نفر/گروه شکراب است There has been bad blood between the two families for years. There'd been some bad blood between Jose ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bad blood between میانه دو نفر/گروه شکراب است There has been bad blood between the two families for years. There'd been some bad blood between Jose ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sweat blood برای چیزی رنج و زحمت زیاد کشیدن. مثال: Donald sweated blood to build up his business. We sweated blood to get the work finished on time. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sweat blood برای چیزی رنج و زحمت زیاد کشیدن. مثال: Donald sweated blood to build up his business. We sweated blood to get the work finished on time. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unfortunately, not all love stories have a happy ending متاسفانه، همه ی داستان های عاشقانه پایان خوش ندارند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔have an affair with ( different person ) خیانت و رابطه جنسی با کسی غیر از همسرت ( برای متاهل ها ) ✅ cheat on s. b خیانت به پارتنر . فرقی نداره مت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅have an affair with ( different person ) خیانت و رابطه جنسی با کسی غیر از همسرت ( برای متاهل ها ) ✔ cheat on s. b خیانت به پارتنر . فرقی نداره مت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

✔love is returned عشق بازگشت داده شده است. / عشق دو سویه است. یعنی زمانی که شما به کسی ابراز علاقه می کنید و اون شخص هم به شما عشق میورزد. مثال: I ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔love is returned عشق بازگشت داده شده است. / عشق دو سویه است. یعنی زمانی که شما به کسی ابراز علاقه می کنید و اون شخص هم به شما عشق میورزد. مثال: I ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔love is returned عشق بازگشت داده شده است. / عشق دو سویه است. یعنی زمانی که شما به کسی ابراز علاقه می کنید و اون شخص هم به شما عشق میورزد. مثال: I ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت اشتباهه . عبارت زیر صحیح است: ✅love is returned عشق بازگشت داده شده است. / عشق دو سویه است. یعنی زمانی که شما به کسی ابراز علاقه می کنید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عشق زندگی کسی He was the love of my life. او عشق زندگی من بود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[آسمان، هوا] زودتر روشن میشه در نیمه ی اول سال مخصوصا فصل تابستان خورشید زودتر طلوع میکند بنابراین هوا زودتر روشن میشود نسبت به زمستان که تا ساعت های ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی به یک جایی مهاجرت کرده بودی یا ترک کرده بودی و حالا دوباره برمیگردی به جای قبلی و اولیه خودت. مثال: Very soon we are all going to move back in t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی به یک جایی مهاجرت کرده بودی یا ترک کرده بودی و حالا دوباره برمیگردی به جای قبلی و اولیه خودت. مثال: Very soon we are all going to move back in ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدن سفت و محکم و عضله ای گاهی برای بیان قدرت یک سازمان ، شرکت، یک رابطه هم به کار میره After she had her children she lost her firm build. He has a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرحله ابتدایی ( یک چیزی ) صفت است early - stage adjective uk /ˌɜː. liˈsteɪdʒ/ us /ˌɝː. liˈsteɪdʒ/ used for describing something that has only recen ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[آسمان، هوا] زودتر روشن میشه در نیمه ی اول سال مخصوصا فصل تابستان خورشید زودتر طلوع میکند بنابراین هوا زودتر روشن میشود نسبت به زمستان که تا ساعت ها ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم صفت است و هم فعل: صفت adjective محافظ کودک safe for children because of not being able to be opened, operated, reached, etc. by a child: مثال: Ins ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep in contact / touch در ارتباط بودن، ارتباط خود را با کسی حفظ کردن ✅keep in touch بیشتر غیررسمی و دوستانه Let's keep in touch after you move away ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep in contact / touch در ارتباط بودن، ارتباط خود را با کسی حفظ کردن ✔keep in touch بیشتر غیررسمی و دوستانه Let's keep in touch after you move away ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالوکیشن های مرتبط با دوست یابی: ✔make a friend دوست یافتن At the start of the school year, Jack made a friend in his new class. ✔strike up a frien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالوکیشن های مرتبط با دوست یابی: ✔make a friend دوست یافتن At the start of the school year, Jack made a friend in his new class. ✔strike up a frien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالوکیشن های مرتبط با دوست یابی: ✔make a friend دوست یافتن At the start of the school year, Jack made a friend in his new class. ✔strike up a frien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالوکیشن های مرتبط با دوست یابی: ✔make a friend دوست یافتن At the start of the school year, Jack made a friend in his new class. ✔strike up a frien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کالوکیشن های مرتبط با دوست یابی: ✔make a friend دوست یافتن At the start of the school year, Jack made a friend in his new class. ✅strike up a frien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالوکیشن های مرتبط با دوست یابی: ✅make a friend دوست یافتن At the start of the school year, Jack made a friend in his new class. ✔strike up a frien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ give a child time outs give time - outs / give a time - out به کودک تنبیه زمانی دادن ( بیشتر برای خردسالان. میگن برو گوشه دیوار باایست به کار بدت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 am ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 am ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 am ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 am ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 am ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔acquaintance کسی که صرفا یک سلام علیکی باهاش داریم. خیلی صمیمی نیستیم. یک آشنایی ساده داریم باهاش. کالوکیشن های این کلمه : آشنای معمولی ✅casual acq ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✔acquaintance کسی که صرفا یک سلام علیکی باهاش داریم. خیلی صمیمی نیستیم. یک آشنایی ساده داریم باهاش. کالوکیشن های این کلمه : آشنای معمولی ✔casual acq ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

✅acquaintance کسی که صرفا یک سلام علیکی باهاش داریم. خیلی صمیمی نیستیم. یک آشنایی ساده داریم باهاش. کالوکیشن های این کلمه : آشنای معمولی ✔casual acq ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

extol vs praise ✔extol تعریف و تمجید . ستایش ( خیلی خیلییی رسمی و رایج نیست ) Example: The critics extolled the artist’s work as a masterpiece ✅ pr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

extol vs praise ✅extol تعریف و تمجید . ستایش ( خیلی خیلییی رسمی و رایج نیست ) Example: The critics extolled the artist’s work as a masterpiece ✔ pr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

raise vs foster vs bring up ✔raise بیشتر امریکن. بزرگ کردن یک کودک Stan’s dad died, leaving his mother to raise three sons alone. ✔foster بزرگ کردن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

raise vs foster vs bring up ✅raise بیشتر امریکن. بزرگ کردن یک کودک Stan’s dad died, leaving his mother to raise three sons alone. ✔foster بزرگ کردن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

raise vs foster vs bring up ✔raise بیشتر امریکن. بزرگ کردن یک کودک Stan’s dad died, leaving his mother to raise three sons alone. ✅foster بزرگ کردن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ ground a child کودک را از بیرون رفتن محدود کردن ( مثلا تو اتاق خودش بمونه چند ساعت یا چند روز. یا کلا از خونه بیرون نره ) مثال: I got home at 2 am ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sheltered upbringing لای پر قو بزرگ شدن آب تو دل کسی تکون نخوردن خلاصه وقتی که بچه هاتون رو خیلی سوسول بار میارید و نمیذارید یک ذره سختی بکشه ازین صف ...