پیشنهاد‌های علی توانائی جبارزاده (١٣)

بازدید
٨١
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب تَه و دید، دیدن یا نمایش دادن عاقبت امر.

پیشنهاد
٠

لوب زانویی جانبی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد یک اتاق را به هم نزدیک کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کُخ : به گویش مشهدی یعنی موجود ریز موذی. کُخ داشتن =آ زار داشتن مگه کُخ دِری؟ = مگه آزار داری؟ کُخ ریختن = کرم ریختن = آزار دادن دیگری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش مشهدی، بِرِکه، معادل "برای این که" است. مثال : - بِره چی اینجه واستادی؟ - بِرِکه مُخوام بیبینوم کی به ای چوغوکا کُخ می ریزه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمود دادن ( خصوصا در خصوص Color Rendering Index یا CRI )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جوجه ی پرنده، وقتی به قدری بزرگ شده که می تواند خودش بدون کمک دیگری، دانه را برداشته و بخورد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Haleem در ویکیپدیا این نام آمده و در سرچ گوگل هم همین مصطلح آمده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمپ پناهندگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رختخوابی چرخدار که می توانید آن را به راحتی حرکت دهید. a bed on wheels that you can move very easily:

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نور کم ( بی ) سایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه ی نیرا ، ریشه ی فارسی واژه های عربی نور و نار می باشد، که به معنای آتش، آب و نور است ( ایرانی ها نور و آب را یکی می دانستند ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرمز - کور