پیشنهادهای محمد بنینانی (١١٥)
کسی می داند کُه با ضم ک چە معنی می دهد.
در زبان کوردی به معنی پاره کردن می آید. جڵوبەرگەکەم دڕاند: لباس را پارە کردم. همچنین مشتقات آن: دڕنده: درنده بدڕ: درنده دڕ: درنده هەڵدڕ هەڵدڕ: پارە ...
در زبان کوردی به معنی پاره می آید. لەتە سێو: پارەای سیب
در زبان کوردی کوێر ( kwer ) به معنی کور می آید. همچنین کەڤر ( kavr ) بە معنی صخره می آید.
دربخ بر وزن ( فعلل ) می باشد. به معنی: طاطا راسه و حنی ظهره. سرش را پایین انداخت و پشتش را خم کرد.
بر وزن فعلل ( باب فعل راعی مجرد ) در صرف برای اختصار می باشد. بە چم: جعلنی الله فداک. بر همین وزن: حسبل: حسبی الله. بسمل: بسم الله الرحمن الرحیم. ...
نبات المر، گیاه تلخ. کردی: گیاتاڵک
در زبان کوردی کەوشەن بە معنی مرز می آید.
فرط خوشحالی
سر زنده بانشاط، دل به نشاط، زنده دل، سرحال، سرخوش ، سرحلقه، سرخیل، سردسته، سلسله جنبان
در زبان کوردی می شود �سوان� �تیژکردنەوە�.
خودکامگی ( autocracy ) نوعی حکومت با قدرتِ مطلق در دست یک شخص. فرمانروای خودکامه دارای اقتداری مهارنشدنی و بی چون وچراست. حکومت تزارها بر روسیه نوعی ...
یعنی نفاق و دوروئی.
از ماده حجم بر وزن تفعیل می باشد. کوچیک کردن اندازە چیزی را می گویند. . . در زبان کوردی�بچوککردنەوە، چکۆڵەکردن�.
در زبان کردی ئێسک