نعیمه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

masquerader: - نقاب پوش - بالماسکه پوش

جدید ٢٢ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cast down: - دل و دماغ را از دست دادن

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lenin: ولادیمیر لنین، سیاست مدار انقلابی و ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

british east india company: - شرکت هند شرقی بریتانیا - کمپانی ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوسا: Dosa

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deal a bad hand: - گره افتادن در کار

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the caribbean: - منطقه کارائیب

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسااستعمار: post colonial

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسااستعماری: post colonial

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پسااستعمارگرایی: post - colonialism

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come to: - رفته رفته

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take up the provocation: - از کوره در رفتن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرپا نشستن: squat

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

german east africa: - آفریقای خاوریِ آلمان ( نام مستمر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wonder: - با خود گفتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have authority: - نفوذ داشتن - بانفوذ بودن

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

planed wood: - الوار صیقل شده - چوب صیقل شده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look after oneself: - از پس خود برآمدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy terms: - شرایط آسان ( در گرفتن و بازپس داد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

run one's course: - تمام شدن - به پایان خود رسیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it pass: - اهمیت ندادن ( به حرف کسی )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنچری گرفتن: patch up a flat tire fixing a flat ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put out of the way: از سر راه برداشتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they didn't mind: - ککشان نمی گزید

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نصف و نیمه: - ناقص - ناتمام

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile force: - نیروی سیار ( ارتش و علوم نظامی )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

special mobile force: - نیروی ویژه سیار

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a man apart: - تافته جدا بافته - کسی که به چشم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in one way: - تا حدی to a certain extent -

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was only later: - چندی گذشت تا ( این که )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reconcile yourself to something: - کنار آمدن با چیزی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loose life: - زندگی بی بند و بار

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set one's mouth: - تشر زدن - ضایع کردن - توپیدن ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minutely cracked: - مو برداشته

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doesn't count: - به حساب نمی آید - حساب نشدن - ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to become a changed man: - آدم دیگری شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

changed man: - آدم دیگری ( شدن )

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scores of times: - بارها و بارها - میلیون ها بار - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let drop: - کنار گذاشتن - دست برداشتن از - ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as from: - از ( زمان )

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثل سگ ترسیدن: to be scared stiff

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beyond the dreams of avarice: - فراتر از آنی که بتوان در خواب دید

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petty cheating: - دله دزدی - کلاه برداری خرد

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to keep one's end up: - کم نیاوردن ( از پس مشکلات برآمد ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

it is easy to draw: - کشیدنش کاری ندارد

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noble thought: - اندیشه برتر

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the act of a moment: - حرکت شتابزده - کار بدون فکر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finding your spark: - پیدا کردن جوهره ی وجود خود

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political action: - اقدام سیاسی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only too well: - خوبِ خوب ( برای تأکید به کار می ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vow of denial: - روزه گرفتن ( مثل روزه سکوت، یا رو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kind of a: - بگی نگی - یک جورهایی - نوعی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buckeroo: buckeroo = buck - دلار

٣ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وایستا: بایست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

midday meal: = lunch، نهار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gadget and gizmo: - چیزمیزها

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sure hope: - خداخدا کردن - واقعاً امید داشتن

٣ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: جسارت کردن

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleasantly surprised: - غافلگیری خوشایند

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look blank: - لال شدن - مات و مبهوت ماندن I lo ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mock salute: سلام علیک زورکی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind churning: - به هم ریختن فکر

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iceberg promise: - قول شرف

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with a note of: - با لحنی ( غرورآمیز ) ، با غرور

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loyal citizen: - شهروند وظیفه شناس

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staff car: - خودروی سازمانی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stretching of the truth: - تحریف واقعیت - اغراق، غلو

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's fortunate that: - چه خوب که - اقبال ( شانس ) یار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was fortunate: - از یاری بخت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i could best: - به بهترین نحو . . . ( توانستن ) ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to see one's point: - منظور کسی را فهمیدن - منظور کسی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from sheer need: - از نیاز محض - از سر ناچاری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull something on: - پوشیدن چیزی - به تن کردن چیزی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haul aloft: - بالا کشیدن - بالابری ( اصلاحی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose oneself: - وقف کاری شدن - فکر و ذکر را وقف ...

٧ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the child within: کودکِ درون

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grouse: شاکی شدن ( به مفهوم عامیانه )

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tire smoking stop: خط ترمز کشیدن ( در توقف کردن وسیله ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

got it: یکی از معانی عامیانه این عبارت میشه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

challenge: "دعوت کردن" هم معنی میده در بعضی با ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

مدال‌های نعیمه