نعیمه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رف ایینی: Aedicula

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have a second go: - دوباره امتحان کردن چیزی - تلاش ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a second go: - تلاش دوباره ( برای انجام کاری )

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only that morning: - تازه آن روز صبح . . . - همان صب ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drive wild: - از کنترل خارج کردن - از خود بی ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oh shoot: - ای وای

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احساساتی شدن: to become emotional

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what happens: چه اتفاقی می افتد؟ چی می شه؟

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am finished with you: - دیگر کاری با تو ندارم

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm finished with you: - دیگر کاری باهات ندارم

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیگر کاری به کارت ندارم: i am finished with you

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is no more than the truth: - حقیقتی بیش نیست - عین حقیقت است ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no more than the truth: - حقیقتی بیش نیست - عین حقیقت است ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down the shops: - ( رفتن ) به مغازه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلم فنی: rapid قلمی که برای رسم فنی استفاده ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راپید: - قلم فنی ( قلمی که برای رسم فنی اس ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگار که دنیا را به کسی داده باشند: feel like a million bucks feel lik ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not know you are born: - ندانستن این که از زیر بته درنیامد ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know i am born: - می دانم که از زیر بته درنیامده ام

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to know you are born: - دانستن این که از زیر بته درنیامده ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flat roof: سقف مسطح

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

creditable: باورکردنی و عین اصل چیزی

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیگار برگ: leaf cigarette

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leaf cigarette: - سیگار برگ

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

angle of approach: - زاویه تقریب

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shade tree: - درخت سایه دار

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whoomp: - صدای خوردن به جایی

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوتاه بیا: come off it

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rueful smile: - لبخند تلخ

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triple period: - کلاس سه زنگه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in less than no time: - خیلی سریع، خیلی زود

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in less than: - تا آخرِ . . . - ظرفِ - در کمتر ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stout heart: - دل و جرأت - بی باکی - رشادت

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know a trick or two: To be knowledgeable about how best ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who is the poorer for: - کی بیشتر ضرر می کند - کسی که از ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that also goes for: - او هم همین طور

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that also goes for something: - آن هم همین طور

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیخونک زدن: poke

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just what i said: - همین که گفتم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همین که گفتم: just what I said

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

main part: - نقش اصلی ( در نمایشنامه )

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i won't be much longer: - ( اصطلاحا ) من هم دارم می آیم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give an earful: - گوشزد کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on the trot: - در حال دویدن ( و با عجله ) کاری ر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the old testament: - عهد عتیق ( قدیم )

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the new testament: - عهد جدید

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flee away: - پا به فرار گذاشتن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

envy of all: - چیزی که چشم همه را درآورده باشد ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be envy of all: - چیزی که چشم همه را درآورده باشد ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brace oneself against: If you brace yourself for something ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brace yourself against: If you brace yourself for something ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms folded: دست به سینه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloth eared: اصطلاحا به معنی کر و نفهم

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goal kick: - ضربه دروازه - ضربه آزاد به سمت ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tottenham hotspurs: - نام باشگاه فوتبال

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it in your stride: If you take something in your strid ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it in one's stride: If you take something in your strid ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surely not: - مسلم است که نه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall about laughing: - از خنده غش کردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i couldn't help myself: - نتوانستم جلوی خودم را بگیرم

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i wish i had the sense: - کاش عقلم می رسید

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well balanced diet: رژیم غذایی متعادل

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peary: - گلابی شکل

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fill one's face: - پرکردن لپ، تپل کردن لپ ( اصطلاحا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a fit: - بی نهایت ناراحت شدن - تلخ شدن او ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not in favor: - نامحبوب - چیزی که طرفدار ندارد

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmistaken: - دقیق، درست، بدون خطا، اشتباه نشده ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رفع سوء تفاهم کردن: set the record straight

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

say what you will about it: - هر چه می خواهی بگو - هر چه هم بگ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخواهی نخواهی: willy - nilly

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more properly: - یا بهتر بگوییم ( در جمله )

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحصیلات عالیه: higher education

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on probation: - در دورة ازمایشی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pale complexioned: - رنگ پریده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memory match: - تطبیق حافظه ( نوعی بازی )

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look at home: - آشنا به نظر رسیدن - غریبه به نظ ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dazzling light: - نوری که چشمم را می زند نور خیر ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know in one's bones: از عمق وجود حس کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iddali: - نوعی کیک برنج که به عنوان صبحانه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iddena: - نوعی کیک برنج که به عنوان صبحانه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stumblingly: - با لکنت گفتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

housing scheme: - طرح مسکن سازی ( برای تهیه مسکن یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه قاره ای: subcontinental

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tartly: - تند - درجا

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is it to be: - کدام اش؟ ( عامیانه )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer studies: - مطالعات بازار - مطالعات مصرف کن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disbelievingly: - ناباورانه - به طرز باورنکردنی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open gutter: - ناودان روباز - ناودان باز

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

develop a taste: - علاقه پیدا کردن به یک خوراکی مثل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افسر وظیفه: non - commissioned officer

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسر درجه دار: non - commissioned officer

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boxwallah: - مدیر عامل نخبه یا برجسته - دستف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

too great a: - بیش از آنچه باید

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the battle is joined: - جنگ بین نیروهای مسلح بزرگ - نبر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval engagement: - نبرد دریایی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unrevenged: تلافی نشده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revenged: تلافی شده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

think along the line: - طور خاصی فکر کردن - با توجه به ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human possibility: - این که آدمی می تواند یا نمی تواند ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

training camp: - اردوگاه آموزشی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prestamped: - از قبل تمبر شده ( در مورد نامه )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swivel stand: استند گردان

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticolonialism: مخالف استعمارگرایی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticolonialist: مخالف استعمارگرایی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose one's flow of words: رشته کلام را گم کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lost his flow of words: رشته کلام از دستش رفت

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flow of words: رشته کلام

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pounded earth: خاک کوبیده شده

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاک کوبیده: pounded earth rammed earth

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک کوبیده شده: pounded earth

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental exercise: - ورزش فکری - ورزش ذهنی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

then and later: - از آن موقع به بعد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از ان موقع به بعد: then and later

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

masquerader: - نقاب پوش - بالماسکه پوش

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cast down: - دل و دماغ را از دست دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lenin: ولادیمیر لنین، سیاست مدار انقلابی و ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

british east india company: - شرکت هند شرقی بریتانیا - کمپانی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوسا: Dosa

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deal a bad hand: - گره افتادن در کار

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the caribbean: - منطقه کارائیب

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسااستعمار: post colonial

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسااستعماری: post colonial

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پسااستعمارگرایی: post - colonialism

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come to: - رفته رفته

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take up the provocation: - از کوره در رفتن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرپا نشستن: squat

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

german east africa: - آفریقای خاوریِ آلمان ( نام مستمر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wonder: - با خود گفتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have authority: - نفوذ داشتن - بانفوذ بودن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

planed wood: - الوار صیقل شده - چوب صیقل شده

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look after oneself: - از پس خود برآمدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy terms: - شرایط آسان ( در گرفتن و بازپس داد ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

run one's course: - تمام شدن - به پایان خود رسیدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it pass: - اهمیت ندادن ( به حرف کسی )

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنچری گرفتن: patch up a flat tire fixing a flat ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put out of the way: از سر راه برداشتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they didn't mind: - ککشان نمی گزید

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نصف و نیمه: - ناقص - ناتمام

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile force: - نیروی سیار ( ارتش و علوم نظامی )

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

special mobile force: - نیروی ویژه سیار

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a man apart: - تافته جدا بافته - کسی که به چشم ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in one way: - تا حدی to a certain extent -

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was only later: - چندی گذشت تا ( این که )

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reconcile yourself to something: - کنار آمدن با چیزی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loose life: - زندگی بی بند و بار

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set one's mouth: - تشر زدن - ضایع کردن - توپیدن ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minutely cracked: - مو برداشته

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doesn't count: - به حساب نمی آید - حساب نشدن - ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to become a changed man: - آدم دیگری شدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

changed man: - آدم دیگری ( شدن )

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scores of times: - بارها و بارها - میلیون ها بار - ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let drop: - کنار گذاشتن - دست برداشتن از - ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as from: - از ( زمان )

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثل سگ ترسیدن: to be scared stiff

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beyond the dreams of avarice: - فراتر از آنی که بتوان در خواب دید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petty cheating: - دله دزدی - کلاه برداری خرد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to keep one's end up: - کم نیاوردن ( از پس مشکلات برآمد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

it is easy to draw: - کشیدنش کاری ندارد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noble thought: - اندیشه برتر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the act of a moment: - حرکت شتابزده - کار بدون فکر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finding your spark: - پیدا کردن جوهره ی وجود خود

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political action: - اقدام سیاسی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only too well: - خوبِ خوب ( برای تأکید به کار می ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vow of denial: - روزه گرفتن ( مثل روزه سکوت، یا رو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kind of a: - بگی نگی - یک جورهایی - نوعی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buckeroo: buckeroo = buck - دلار

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وایستا: بایست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

midday meal: = lunch، نهار

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gadget and gizmo: - چیزمیزها

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sure hope: - خداخدا کردن - واقعاً امید داشتن

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: جسارت کردن

٦ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleasantly surprised: - غافلگیری خوشایند

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look blank: - لال شدن - مات و مبهوت ماندن I lo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mock salute: سلام علیک زورکی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind churning: - به هم ریختن فکر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iceberg promise: - قول شرف

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with a note of: - با لحنی ( غرورآمیز ) ، با غرور

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loyal citizen: - شهروند وظیفه شناس

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staff car: - خودروی سازمانی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stretching of the truth: - تحریف واقعیت - اغراق، غلو

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's fortunate that: - چه خوب که - اقبال ( شانس ) یار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was fortunate: - از یاری بخت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i could best: - به بهترین نحو . . . ( توانستن ) ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to see one's point: - منظور کسی را فهمیدن - منظور کسی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from sheer need: - از نیاز محض - از سر ناچاری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull something on: - پوشیدن چیزی - به تن کردن چیزی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haul aloft: - بالا کشیدن - بالابری ( اصلاحی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose oneself: - وقف کاری شدن - فکر و ذکر را وقف ...

٩ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the child within: کودکِ درون

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grouse: شاکی شدن ( به مفهوم عامیانه )

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tire smoking stop: خط ترمز کشیدن ( در توقف کردن وسیله ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

got it: یکی از معانی عامیانه این عبارت میشه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

challenge: "دعوت کردن" هم معنی میده در بعضی با ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های نعیمه