پیشنهادهای معین پورباقر (٩٦)
از ریشه رفض به معنای الحاد. . .
ابداع و ابتکار الحاد
پِسَح؛ عید آزادی قوم یهود از قید برده داری فرعون های مصر، یکی از سه عید بزرگ موسویان. فصح یا پسح معرب فسح عبری بمثابه عید قیام یا پاک ترسایان که ب ...
سپربانو بانوی سپردار ( به نروژی: skjaldm�r، شیولدمور ) در اساطیر اسکاندیناوی زنانی هستند که برای جنگجویی انتخاب می شدند. سپربانوها دریانوردانی بودند ...
اصل همانندی امور غیرقابل تمییز لایب نیتس است.
اصل تَشَخُّص: اصلی که هرچیزی را از چیزهای دیگر متمایز می سازد. ر. ک. تاریخ فلسفه ی غرب راسل تشخص عبارت است از اینکه هرچیز قطع نظر از جهات مشترکی که ...
اَپوش آپوش اَپَوشَه �اَپَئوشَ�
حذف ( در تصحیح متون ) جرح و تعدیل، جرح و تغییر.
جرح و تعدیل، حذف و اصلاح.
مناسک دینی، ستایشات دینی.
مناسک، ستایشات.
میدان مانند ورطه الحاد بمعنی میدان کفر و زِندیق .
کَفِّ نَفْس .
سرشت ماده ( هیولی ) .
جای شهد گل را گویند.
راهبان روحی، رُهبانان معنوی اقلیت کوچکی از طرفداران فرانسیس آسیزی قدیس که بعد از مرگ وی به تعلیمات اش وفادار ماندند. بسیاری از این گروه به جرم الحا ...
انتقال پست، واگذاری/واگذاشتن چیزی مانند سِمَت. املای نامرسوم تفویذ.
در معنایی دیگر: بدعتگذارانه، الحادی، منسوب به کفر
دوگانه پرست. رک ثنویت.
فِرَقِ ضالّه منظور فرقه های بدعت گذار و الحادی تکفیر شده. ر. ک. تاریخ فلسفه غرب
فرقه ضالّه ی عرفای باطنی.
فرقه ضالّه ی عرفای باطنی.
فِرَق ضالّه.
روش؛ مثال: به نحوی از انحاء یعنی به روشی از طُرق، به هر طریقی.
اقسام جوهر: در فلسفه مَشائی جوهر پنج قسم دارد جسم، صورت، ماده، نفس و عقل.
همان علم نَحو است. ر. ک. صَرف و نَحو عربی.
اعراب گذاری متون.
Logos:کلمه. انجیل یوحنا: در ابتدا Logos ( کلمه ) بود، . . .
بدنام کردن، اعدام غیرقانونی در ملاءعام، ضرب و جرح منجر به مرگ. مانند عملی که طالبان با فرخنده ملک زاده داشتن.
تمایزات، تمایزات مفهومی، تمایزات کلامی. دقایق در اینجا به معنای نکته های ظریف است. در فلسفه و زیبایی شناسی قرون وسطی میان کلماتی که در محاورات عم ...
احتجاج نظری همان دیالکتیک است. به بیان ساده، هر گاه، دو دیدگاه فلسفی در تضاد با همدیگر باشند، کُنشی خرَدگرایانه که آن دو را در یک نظریه جدید، جمع ک ...
افلاطون می گفت که کلیات مقدم بر اشیاء هستند. ر. ک. مسئله ی کلیات افلاطون
جَدَل منطقی ( مُجادِله ) مثال: مَسلَک و مَشرَب جمعی مَدْرَسیان بیشتر جَدَل منطقی و باریک بینی و موشکافی است تا روش عرفانی. ر. ک. تاریخ فلسفه غرب را ...
بَدْوی یعنی مبتدی وبا لغت بَدَوی و بادیه نشین متفاوت است. مثال: تسلیم قاضی بَدْوی به راءی محکمهء استیناف. این کلمه در حقوق کاربرد دارد.
در طول تاریخ و در بیشتر اوقات یک �پاپ معارض� یا مدعی جایگاه پاپی جدای از پاپ اصلی وجود داشت. به یک نمونه از آن که در کتاب تاریخ فلسفه ی راسل آمده اش ...
ترکیب، گونه.
لاتین: صدا تاریخ فلسفه غرب راسل فصل یازدهم: Flatus vocis یعنی صدای نفس/نَفَسِ صدا.
نَفَس ر. ک. تاریخ فلسفه غرب راسل ترجمه نجف دریابندری فصل یازدهم: روسلین می گفته است که �کلیات� چیزی جز Flatus vocis یعنی �نَفَسِ صدا� نیست. ( یا در ن ...
قسم جلاله یعنی قسم به ذات الهی. رجوع به �قسم به ذات الهی� شود.
مردود و مطرود، طرف شده.
در علوم و ریاضیات: صورت بندی شده، �قراردادی�/منسوب به صورت.
کُنْکوردا وُرمس یا وُرمز بمعنای قرارداد/موافقت نامه ی ورمس ( ورمس شهریست در آلمان و محل انعقاد این قرارداد است ) شرح: نخستین توافق نامه میان پاپ ...
برانگیختن بمثابه انگیزش.
قرون مَظْلَمِه همان قرون وُسطی/وُسطا یا سده های میانی است. ر. ک. تاریخ فلسفه ی غرب برتراند راسل ترجمه نجف دریابندری فصل فرهنگ و فلسفه اسلامی صفحه ی ...
تصدیق همگانی، پذیرش فراگیر، تایید توده مردم
حکمت با فلسفه تفاوت دارد. فلسفه یکی از اجزای حکمت است. حکمت بیشتر متعلق به شرق است و فلسفه بیشتر در غرب مطرح است. حکیم کسی است که چهار رکن علم را ...
تألیف و تدوین و تصنیف کتب موارد متفاوتی از هم هستند. تألیف آن است که مولف از منابع متعدد مواردی را اخذ کرده و جمع آوری کند. اما تصنیف آن است که مصن ...
همان اُقنوم سه گانه ی مسیحیت/پدر، پسر، روح القُدس.
اسقف ادسا که به پیروان او یعقوبیه گویند و طرفدار مونوفیزیت هست.
فرقه ای که در مبانی آن به دو طبیعت انسانی و روحانی برای حضرت مسیح قائل اند گویند که پایه گذارش نسطوریوس است.