ترجمه‌های اسماعیل کریمی (١٧)

بازدید
١٤٥
تاریخ
١ ماه پیش
متن
There wasn't much vegetarian food as such, although there were several different types of cheese.
دیدگاه
٠

آنچنان غذای گیاهی هم نبود، گر چه چندین نوع غذای چینی بودند

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Brass is an alloy of copper and zinc.
دیدگاه
٠

برنج فلز مرکبی است از مس و روی

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The priest invoked God's blessing on the congregation.
دیدگاه
٠

کشیش در کلیسا جهت آمرزش دست به دامان خدا شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The ancient Spartans invoked the god of war before going into battle.
دیدگاه
٠

اسپارتی های باستان قبل از رفتن به نبرد به خدای جنگ متوسل می شدند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
We expected the restaurant to be busy but we were surprised to find it virtually empty.
دیدگاه
٠

ما انتظار یه رستوران شلوغ رو داشتیم اما در کمال تعجب عملا آن را خالی یافتیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
There's a great deal of variability between individuals.
دیدگاه
٠

تنوع بسیار زیادی میان افراد وجود دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
small piece of cake will be ample, thank you.
دیدگاه
٠

تکه ی کوچکی از کیک هم زیاد است، متشکرم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The butler would not admit him into the house.
دیدگاه
٠

ساقی اجازه ی ورود به خانه را به او نخواهد داد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
This was the most pertinent thing he said for me.
دیدگاه
٠

این به جا ترین چیزی بود که او برای من گفت

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The last point is particularly pertinent to today's discussion.
دیدگاه
٠

به ویژه نکته ی آخر با بحث امروز مرتبط است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Please keep your comments pertinent to the topic under discussion.
دیدگاه
٠

لطفا نظرات خود را با موضوع مورد بحث مرتبط نگه دارید

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He asked me a lot of very pertinent questions .
دیدگاه
١

او از من سوالات درخور/به جایی پرسید

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
This led to the creation of a new, affluent middle class.
دیدگاه
١

این منجر به ایجاد یک طبقه میانی ثروتمند جدید شد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Cigarette smoking used to be commoner among affluent people.
دیدگاه
١

سیگار کشیدن پیش تر در میان افراد پولدار رایج تر بود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
His abrupt manner makes him seem impatient or unsympathetic.
دیدگاه
٠

رفتار گستاخانه ی او باعث می شود که او ناشکیبا یا بی عاطفه به نظر برسد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Rubella caused the fetus to abort.
دیدگاه
٠

بیماری سرخیجه سبب شد که جنین سقط بشود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The procurement of adequate sleeping quarters for the whole group was no easy feat.
دیدگاه
٠

تدارک خوابگاه مناسب برای کل گروه کار آسانی نبود