پیشنهادهای سما (١٤)
١١٣
٥ سال پیش
٦
She is suffering from the tongue tie
٥ سال پیش
٠
It is often difficult for tge disabled to find jobs.
٥ سال پیش
١٠
ظاهر شدن یا کردن
٥ سال پیش
٣٢
تأمین کردن چیزی
٥ سال پیش
٣٤
ایجاد وصیتی دشوار یا خطرناک مثال:tge increase in the number of students poses many problems.
٥ سال پیش
٣٠
رژه رفتن They made us march for an hour.
٦ سال پیش
١١
بیش از
٦ سال پیش
٢٥
سوزش مثال:some drugs can cause stomach irritation.
٦ سال پیش
١٨
انجام کاری به صورت نوبتی
٦ سال پیش
٤
The murderer give himself up ( to the police ) .
٦ سال پیش
٧
معرفی کردن ( به پلیس ) ٬لو دادن کسی
٦ سال پیش
٣٣
سیستم کاری با ساعت کار دلخواه
٦ سال پیش
٠
خانواده گسترده
٦ سال پیش
١٦
کسب موفقیت با وجود دشواری ها