پیشنهادهای سما (١٤)
٨٣
٥ سال پیش
٦
She is suffering from the tongue tie
٥ سال پیش
٠
It is often difficult for tge disabled to find jobs.
٥ سال پیش
١٠
ظاهر شدن یا کردن
٥ سال پیش
٣١
تأمین کردن چیزی
٥ سال پیش
٣٤
ایجاد وصیتی دشوار یا خطرناک مثال:tge increase in the number of students poses many problems.
٥ سال پیش
٣٠
رژه رفتن They made us march for an hour.
٥ سال پیش
١١
بیش از
٥ سال پیش
٢٢
سوزش مثال:some drugs can cause stomach irritation.
٥ سال پیش
١٧
انجام کاری به صورت نوبتی
٥ سال پیش
٤
The murderer give himself up ( to the police ) .
٥ سال پیش
٧
معرفی کردن ( به پلیس ) ٬لو دادن کسی
٥ سال پیش
٣٣
سیستم کاری با ساعت کار دلخواه
٥ سال پیش
٠
خانواده گسترده
٥ سال پیش
١٦
کسب موفقیت با وجود دشواری ها