ترجمه‌های امین جهانگرد (٧٤)

مهمان افتخاری بالاخره بعد از یک ساعت تاخیر سر و کلش پیدا شد.

او قولش به من را نگهداشت.

رانندگانی که سرعت مجاز را رد میکنند میتونن انتظار داشته باشن که بشدت جریمه شوند.

او قبول کرد که سرعت مجاز را رد کرده بود

پلیس او را بخاطر رد کردن سرعت مجاز متوقف کرد.

من گاز دادم تا از اتوبوس سبقت بگیرم

مواظب باش که نیفتی

باید رادیاتور هارو هواگیری کنیم

وقتی که رفت در و کوبید

آنها راهی برای درمان مردمی که این بیماری نادر را دارند پیدا نکردند

اون فقط چنتا بریدگی و کبودی جزئی داشت

یک نگاه آزرده در چشم هایش

وقتی جعبه رو بلند کردم به کمرم صدمه زدم

مصدومیت حرفه ورزشیش و تهدید کرد

من نکترو گرفتم و بلافاصله رفتم

همه با هم رسیدن

من عادت دارم زود بیدار شم حتی در آخر هفته

یکشنبه بود، پس اون میتونست تا ناهار تو تخت بمونه ( وقتی بیدار میشه از تخت بیرون نیاد )

من دوست دارم آخر هفته بیشتر تو تخت بمانم ( دیر تر پاشم )

زنگ به صدا در آمد اما همش خمیازه کشیدم، غلت زدم و دوباره خوابیدم

در حالی که عرق سرد کرده بودم از خواب کابوسی بیدار شدم

خوشحال بودم که از همچین کابوسی بیدار شدم

آزمون ی کابوس بود، و او میدانست که شانس کمی برای قبول شدن داره.

نهنگ آبی حیوان عظیم اجثه ای است که طولش میتواند بالای صد فوت باشد