پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٤٢٢)
آزرده، افگار، جریحه دار، ریش، خسته، زخم دار، زخمناک، زخمی، آسیب دیده، زخم خورده، نزار، مصدوم، ناعادل
آزرده، خسته، جریحه دار، ریش، خسته، زخم دار، زخمناک، زخمی، آسیب دیده، زخم خورده، نزار، مصدوم، ناعادل
می تواند نام نبردی باشد که در شوال سال ۱۵ هجری قمری برابر با نوامبر ۶۳۶ میلادی میان سپاه خلافت راشدین به فرماندهی سعد بن ابی وقاص و لشکر ایرانشهر به ...
یُمن به ضمه حرف اول اغر، تبرک، شگون، سعد، فال نیک، نیک فالی، همایون یَمن به فتحه اول نام کشوری در جنوب عربستان
پان ایرانیسمی یک جنبش یا ایده در راستای همبستگی کلیه اقوام ساکن در ایران است اما در واقع یک حرکت ناسیوناسیتی و افراطی می باشد که این اتحاد را در زیر ...
پسی زن برزنجیر ستاره ای است در صورت فلکی اندرو مدا
ستاره ای است که در صورت فلکی آندرومدا قرار دارد
ماهی ۵۴ یک ستاره ای است که در صورت فلکی ماهی قرار دارد.
ستارگان کوچکی هستند که خورشیدهای نورانی و گرم تبدیل نمی شوند بلکه بلافاصله پس از تشکیل سرد می شوند و نوری از خود نمی تابانند بگونه ای که به سختی دیده ...
کوتوله های قرمز که ستاره های کوتوله M نیز خوانده می شوند، بیش از ۵۰ برابر تاریک تر از خورشید بوده و فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد آن جرم دارند. این اجرام کیهانی ...
کوتوله های قرمز که ستاره های کوتوله M نیز خوانده می شوند، بیش از ۵۰ برابر تاریک تر از خورشید بوده و فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد آن جرم دارند. این اجرام کیهانی ...
در صورت فلکی ماکیان، یک منبع تولید اشعه ایکس وجود دارد که به ان ماکیان ایکس گویند.
خوشهٔ ستاره ای مجموعه ای از ستارگان است که با نیروی گرانشی دوجانبه به یکدیگر پیوسته اند و دو نوع خوشه وجود دارند: خوشه کروی و خوشه باز. خوشه های کروی ...
این ستاره در صورت فلکی سگ کوچک قرار دارد و درخشان ترین ستاره آن صورت است
در حالت عمومی یک سامانهٔ ستاره ای دست کم دارای یک ستاره و چندین پیکر مدارگرد ( مانند ستاره ای دیگر، شهاب سنگ ها، دنباله دارها، ماه ها و سیاره ها ) اس ...
نام درخشان ترین ستاره اسمان در شب است به شباهنگ هم می گویند
نام درخشان ترین ستاره اسمان در شب است به شعرای یمانی هم می گویند
دکمه، دگمه ، کلید ( ( وسیله کوچکی جهت بستن طرفین یک جامه و سر آستین و یقه_ وسیله جهت قطع و وصل جریان برق ) )
دکمه، دگمه ، کلید ( ( وسیله کوچکی جهت بستن طرفین یک جامه و سر آستین و یقه_ وسیله جهت قطع و وصل جریان برق ) )
دکمه، دگمه ، کلید ( ( وسیله کوچکی جهت بستن طرفین یک جامه و سر آستین و یقه_ وسیله جهت قطع و وصل جریان برق ) )
قصابی کردن، سلاخی کردن ، بریدن اندام
مثله کردن ، بریدن اندام ، تکه پاره کردن بدن، قصابی کردن ، سلاخی کردن
کشتار، بریدن اندام ، قصابی کردن ، مثله نمودن
سنگدلی ، بی رحمی ، قساوت
قساوت، سنگدلی ، بی رحمی
سبُع یعنی دد، حیوان ، جانور درنده سَبَع یعنی هفت ، عدد هفت نکته این است که در عربی سبُع یعنی دد ، جانور و سُبوع با ضمه روی سین و به معنای هفته، که وق ...
در عربی سُبوع با ضمه روی سین و به معنای هفته، که وقتی تنوین بگیرد، معنایش می شود هفت بار. یا خود سَبْع با فتحه روی سین و نون ساکن که همان عدد هفت است ...
از واژه سبع می اید یعنی: جانور، دد، درنده، درنده خو، وحشی سّبُعانه ( ( سبوعانه ) ) یعنی ددمنشانه از سبع می اید. نکته این است که در عربی سُبوع هم د ...
ولنتاین ایرانی ، روز زن و عشق ایرانی ، روز ۲۹ بهمن
ولنتاین ایرانی
دارنده اسبی به مانتد شیر ، شیراسپ ، شیرسب
دارنده اسب دلیر
دارنده اسبی برگردونه
هوکاسب
دارنده اسب زرنگ و زیبا
دارنده اسب زیبا و زرنگ
زیبا و زرنگ
دارنده اسب فروغمند ، دارنده اسب خورشیدی
دارنده اسب فروغمند ، دارنده اسب خورشیدی شیداسپ
دارنده اسب تندرو ،
دارنده اسب تندرو
دارنده اسب اریایی ، اریاسپ
دارنده اسب اریایی ، آریاسب
دارنده هزار اسب و یا دارنده اسب زر یعنی طلایی زراسپ ، زرسب
دارنده اسب طلایی یا اسب قزل زرسپ ، زراسب
دارنده اسبی به ارزش ده هزار اسب و دارنده ده هزار اسب بیوراسپ
دارنده اسبی به ارزش ده هزار اسب و یا دارنده ده هزار اسب بیوراسب
ده هزار عدد
دارنده اسب قوی ( تهماسپ )
دارنده اسب قوی ( تهماسب )