پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٤٢٢)
اَئورَمَزدا= اهورا ( هستی بخش ) مزدا ( دانای همه چیز ) اهورمزدا
آهَنتا= هستند، می باشند
خشایَثی یَ آهم در زبان باستانی شاهنشاه هستم
آهَم= در زبان باستانی هستم
آه = صوتی برای تاسف ( افسوس، حیف، دریغا، وای ) آهَ= بوده، بودند
آنامک= دی ماه در سالنمای هخامنشی
آماتا= اصیل، بزرگزاده، نجیب زاده
آساک= نام باستانی شهر قوچان در استان خراسان رضوی در زمان هخامنشیان و اشکانیان.
آریوبَرزَن ، نام سرداری ایرانی که در زمان تازش اسکندر به ایران که از بهبهان به تخت جمشید می رفت، در کوهستان سر راه، راه را بر او بست و با او سخت جنگی ...
آریارَمْنا= نام پدر بزرگ داریوش اول
آریارَمْن= نام پارسی ( ( پسرانه ) ) یکی از فرمانداران داریوش
آریاسپِ= یکی از پسران اردشیر دوم دارنده اسب اصیل ایرانی پاکزاد ، نجیب
آرابیا= عرب ، عربی
آدوکَنیش= نام آبان ماه در سالنمای هخامنشی
آثیابَئوشنَ= نام ایرانی در زمان هخامنشی
آثریادی= آذر ماه در تقویم هخامنشی
آثروپاتِن= مترادف آثروپاتا است ) ) نام فرمانروای ایرانی آذربایجان که از سوی اسکندر گماشته شد و چنین پیداست که نام آذربایجان هم برگرفته از نام همین ف ...
آثروپاتا= نام فرمانروای ایرانی آذربایجان که از سوی اسکندر گماشته شد و شاید نام آذربایجان هم برگرفته از نام همین فرمانروا باشد
هوتَئُسا نام اوستایی شهبانوی گشتاسب شاه ( ( آتوسا ) )
آپادانا = تالار، سالن، کاخ بیرونی یا عمومی در تخت جمشید
ایژَ ( izha ) در زبان اوستایی آرزو ، خوشبختی
ایشتی ( ishti ) در زبان اوستایی یعنی دارایی
مَ این یو ( ma in yo ) در زبان اوستایی مینو ، روح ، آخرت ، دنیای دیگر
ایشت یَ ( isht ya ) در زبان اوستایی به معنای خشت می باشد
هیزو ( hizu ) در زبان اوستایی زبان
ر زبان اوستایی مور چه ، مور می باشد فقط با تغییر در تلفظ مورَ ( mura )
اُروپی ( urupi ) در زبان اوستایی روباه می باشد.
ایسویَن ( iso yan ) توانا ، قوی ، نیرومند
دُ ایثرَ ( do ithra ) در زبان اوستانیی دیده ، چشم
گَئو ( gao ) در زبان اوستایی یعنی گاو
رَاُخشنَ ( ra okhshna ) در زبان اوستایی روشن ، درخشان
گَئِثا ( gaetha ) در زبان اوستایی گیتی ، جهان
غول ، گوریل ، نسناس ، ابلیس، اهرمن، اهریمن، روح پلید، شیطان، عفریت و زبان اوستایی دَئِوَ ( daewa )
یَزَمَ ایدِ ( yazama ide ) می ستایم ، می پرستم
بَئوَرِ ( bae ware ) در زبان اوستایی ده هزار
گَئِسو ( ga eso ) در زبان اوستایی گیسو و موی سر
سَخو آرِ ( sakhu are ) در زبان اوستایی سخن می باشد.
اِمَوَنت ( emawant ) در زبان اوستایی نیرومند
اِوِرِزیدَ ( ewerezida ) در زبان اوستایی بی کار، تنبل ، منفی ورزیده .
وَرِز ( warez ) در زبان اوستایی ورزیدن
اِرِزَتَ ( erezata ) در زبان اوستایی نقره
اِرِخشَ ( erekhsha ) در زبان اوستایی تیر انداز ، و چون خورشید و آفتاب پرتویی روشنایی دارد به خورشید و آفتاب هم گفته می شود.
اَپوثرَ ( سکون ث و فتحه ر ) ( apothra ) در زبا اوستایی یعنی : پسر ، فرزند
اَسپَ در زبان اوستایی یعنی اسب
پوثرَ ( pothra ) ( سکون ث و فتحه ر ) در زبان اوستایی یعنی: پسر ، فرزند
اَپ ( ap ) در زبان اوستایی آب می شود
فضا - زمان یک مدل ِ مفهومی است که سه بُعد از فضا را با بُعد چهارم که زمان است، ترکیب می کند.
nebulae یا سحابی ها ابرهایی حجیمی از غبار، گاز هلیوم و هیدروژن، و پلاسم.
nebulae یا سحابی ها ابرهایی حجیمی از غبار، گاز هلیوم و هیدروژن، و پلاسم.
مادۀ تاریک ، در اخترشناسی و کیهان شناسی، ماده ای فرضی است که چون از خود نور یا امواج الکترومغناطیسی منتشر یا بازتاب نمی کند، نمی توان آن را مستقیما” ...