پیشنهاد‌های علی سیریزی (٧,٤٢٢)

یا داتو پزشک که کارشان آشنا کردن مردم با اصول بهداشتی در زمان شیوع بیماریای واگیردار بود و کار دیگرشان بررسی علت مرگ افراد مرده بوده است ٬ که همان پز ...

اردیبهشت یشت، نام یشت سوم در اوستا است که به ستایش اشه وهیشته یا همان اردیبهشت امشاسپند اختصاص دارد. از نوزده بخش تشکیل شده و در نسخ موجود برخی جاها ...

در زبان اوستایی به چم ( ( معنی ) ) آسیب زدا و در زبان پهلوی به بئشه زک وبعدها به بیزیشک و نهایتاْ به پزشک دگرگونی یافت . بیزیشک ، پزشک

همه چیزدان، همه فن حریف

همه چیزدان، همه فن حریف یا جامع الاطراف ( به انگلیسی:Polymath ) که با علامه، بحرالعلوم، حکیم، جامع معقول و منقول وهزار فن نیز قرابت معنایی دارد؛ به ...

همه چیزدان، همه فن حریف یاجامع الاطراف ( به انگلیسی:Polymath ) که باعلامه، بحرالعلوم، حکیم، جامع معقول و منقول وهزار فن نیز قرابت معنایی دارد؛ به دان ...

روز بزرگداشت پورسینا یا ابوعلی سینا

پورسینا

تقویم ، گاهنامه

گاهشماره ، تقویم

تقویم ، گاهنامه

در قدیم از آبکش برای صاف کردن ترشی استفاده می شده و به آن ترش پالای و بعدها به ترشبالا دگرگون شده است.

در گویش کرمانی به صافی یا آبکش گویند.

در گویش یزدی به صافی یا آبکش گویند.

در گویش کرمانی ، رورِزا

در زبان کرمانی به رودربایسی گویند

گُرده در گویش یزدی پهلو ، کنار، پشت سر _ قلوه

گُرده در گویش کرمان یعنی پهلو ، کنار

کرمانی ها به پس فردا ، پَسَبا گویند.

در گویش کرمانی به غروب آفتاب گویند

پَسین در گویش کرمانی به ساعات میانگین زمان بین ظهر و شام گفته می شود ، عصر ، بعد از ظهر

به پارچه های چیده شده، در کرمان سر مغراضی گویند

لُک در گویش کرمانی برآمدگی است.

در گویش کرمانی به کِغارک، قارچ گویند.

در گویش کرمان، کِغارک گویند

در گویش کرمانی ، الاف ، معطل، بلاتکلیف

بلاتکیف، منتظر، بی حاصل، بی کار، عاطل، بی مصرف، بی استفاده، فروهشته، معلق و معطل

الاف

در زبان کرمانی به پچل، کثیف می گویند

در گویش کرمانی یعنی دیر آمدن

در گویش کرمانی به مقراض یا قیچی گویند

در گویش کرمانی ها به آن مغراض گویند

سِفِتو در گویش کرمانی ، سبد می باشد

به کسره ب در گویش کرمان ، اجازه بده

به خون خشک شده ی زخم در گویش یزدی گویند.

چوم در گویش کرمانی "چه میدانم"

قینوس در گویش کرمانی حرفِ چرت ، بیهوده ، یاوه و مفت گویند

وابس در گویش کرمانی بِایست می باشد

در گویش کرمانی روسری می باشد

در گویش یزد به زنبور بزرگ می گویند

به یزد رجوع شود

استان یزد یکی از استان های ایران به مرکزیت شهر یزد است. در سال ۱۳۴۸ یزد از استان اصفهان و به فرمانداری کل تبدیل گردید و در سال ۱۳۵۲ با مصوبه هییت وزی ...

طبیعت گرائی یا ناتورالیسم ( به انگلیسی: Naturalism ) معمولاً در اشاره به این باور فلسفی بکار می رود که تنها قوانین و نیروهای طبیعت ( نه قوانین و نیرو ...

دانش آرایه شناسی آلفا ( به انگلیسی: Alpha Taxonomy ) یا آرایه شناسی زیستی که در بسیاری از مواقع برای سادگی، تنها آرایه شناسی ( Taxonomy ) خوانده می ش ...

برونگرا افرادی اجتماعی و شاد هستند. _ برون گرایی: به عنوان نوع نگرشی که برحسب شدت علاقه بر روی جسم خارجی تعریف می شود ( جهان خارج )

انسان گرجی ( نام علمی: Homo georgicus ) گونهٔ منقرض شده ای از سردهٔ انسان است که نزدیک به ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار سال پیش می زیسته است. سنگ واره های ای ...

انسان فلورسی، با نام علمی Homo floresiensis گونه ایمنقرض شده از انسان است. بازمانده هایش در جزیرهٔ فلورس دراندونزی به دست آمده است. کم ترین قدمت نمون ...

انسان نئاندِرتال ( Homo neanderthalensis ) گونه ای از سردهٔ انسان بود که در اروپا و قسمت هایی از غرب آسیا، آسیای مرکزی و شمال چین ( آلتای ) سکونت د ...

انسان هایدلبرگی با نام علمی Homo heidelbergensis گونه ای از سردهٔ انسان بود که در آفریقا تکامل یافت. این گونه احتمالاً نیایانسان خردمند در آفریقا و ا ...

انسان راست قامت ( با نام Homo - Erectus به معنی ایستاده یا سر پا از ریشه لاتین ērigere ) نام گونه ای منقرض شده از انسان تباران است که در دور زمین شنا ...