نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stem from the fact that: به دلیل چیزی بودن به موجب
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stem ginger: سس زنجبیل
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
payday: روز دریافت حقوق
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
payday: روز دریافت حقوق
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i spoke too soon: زود قضاوت کردن گفتن چیزی قبل از ای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
turned a deaf ear: بی توجهی کردن نادیده گرفتن محل نذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the fact that he exists: واقعیت از وجود آن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the fact of the matter is: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the fact of the matter: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slight technical hitch: مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد یا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
circumstances beyond our control: شرایط همه تحت تسلط ما نیست بهانه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the strangest possible terms: با لحن قاطعانه حداکثر ممکن برای بیا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
non arrival: تحویل داده نشده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look around for: دنبال ( چیزی/کسی ) گشتن برای یافتن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look round for: دنبال ( چیزی/کسی ) گشتن برای یافتن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bargain counter: بخش تخفیف دار فروشگاه اجناس تخفیف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be off one's head: دیوانه بودن خل بودن مست و پاتیل ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buy on impulse: از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buy something on impulse: از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have good taste: سلیقه خوبی داشتن در شناخت چیزی حرف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an operation: عمل جراحی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an advantage: مزیت داشتن برتری داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an opportunity: فرصت داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head into: به جایی رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head into someplace: به جایی رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indulge: جامه عمل پوشاندن عملی کردن ارضا ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spur of the moment decision: تصمیم آنی تصمیم ناگهانی و بی تفکر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
supply company: کالاها و خدمات لازم برای پشتیبانی ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
office supplies company: شرکت تامین و پشتیبانی لوازم/ ملزوما ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vacation request: درخواست مرخصی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medical leave: مرخصی پزشکی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suit someone best: برای کسی خوب یا بهترین بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suit someone fine: برای کسی خوب یا بهترین بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
potential customer: شخصی که پتانسیل علاقه مند شدن به خد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
potential customer: شخصی که پتانسیل علاقه مند شدن به خد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clearup: مشخص واضح روشن عالی تمیزکاری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deafening sound: صدای کرکننده صدای فوق العاده بلند
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deafening noise: صدای کرکننده صدای فوق العاده بلند
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drown one's sorrows: با مست کردن مشکلات خود را فراموش کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
braxton hicks contractions: � درد و انقباض رحم در دوران بارداری ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop over: سر زدن به کسی به خانه کسی رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop over: سر زدن به کسی به خانه کسی رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off one's ass: هیکل نحس خود را تکان دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off your ass: هیکل نحس خود را تکان بده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your ass over here: تن لشت را بیاور اینجا!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forlorn of: محروم ( از ) ، بی بهره ( از ) ، فاق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am what i am: من همینم که هستم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am what i am: من همینم که هستم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay into: واریز کردن به حساب بانکی ریختن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bonus saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bonus interest savings account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incentive saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reward saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go for a wander in: قدم زدن گشت زدن آهسته قدم زدن بدون ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wander in: قدم زدن گشت زدن آهسته قدم زدن بدون ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
top up card: کارت شارژ اعتباری موبایل
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
top up voucher: ( prepaid token or card for mobile ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prepaid token: ارتی اعتباری که مربوط به تلفن ‏همرا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
priority handling: حمل و نقل اولویت دار یا پست اولویت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
customs declaration: اظهارنامه گمرکی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
customs label: فرمی برای گمرک در مورد ماهیت، ارزش، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
customs form: فرمی برای گمرک در مورد ماهیت، ارزش، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
customs form: فرمی برای گمرک در مورد ماهیت، ارزش، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave somebody to the tender mercies of somebody: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave someone to the tender mercies of somebody: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your back into it: با نهایت توان و انرژی سخت کار کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your back into it: با نهایت توان و انرژی سخت کار کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep your nose out of my ass: سرت تو کار خودت باشه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is time to move on: موقعشه که چیز جدید رو شروع کنی و گذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the past behind you: موقعشه که چیز جدید رو شروع کنی و گذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the past behind you: موقعشه که چیز جدید رو شروع کنی و گذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trimmings: آذین لوازم تزئینی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
police certificate: مدرک عدم سوءپیشینه مدرک عدم سوءساب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
police house: اداره پلیس پاسگاه پلیس کلانتری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
investigate a robbery: سرقت را تحت بررسی قرار دادن به سرق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shoulder strap: رودوشی ( کیف و . . . )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kinght in shining armor: رهایی بخش، ناجی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dtf: down to fuck اینکه شخصی مایل است در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saf: Single as fuck به شدت تنها حتی تو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
single as fuck: به شدت تنها حتی تو یه رابطه هم نبو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whip cream: خامه همزده ( شیرینی پزی و غیره ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in neutral: روی دنده خلاص گذاشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drift off: منحرف شدن خارج شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drifting off the point: منحرف شدن از موضوع از موضوع بحث خا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let down: بلندتر کردن ( لباس ) پشت کسی را خا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
BC: تو چت مخفف because هست
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
job prospects: آینده شغلی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
job prospects: آینده شغلی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go from strength to strength: پله های ترقی را طی کردن بیشتر و بی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strengthen someone's belief: عقیده کسی را قوی کردن عقیده کسی را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reinforce someone's belief: عقیده کسی را قوی کردن عقیده کسی را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off ones ass: دست به کار شدن �کون خود را تکان داد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an ear for: در زمینه چیزی استعداد داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a blowout: پنچر شدن لاستیک پنچر کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have an accident: تصادف کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have an ear for music: استعداد موسیقیایی داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have a lead foot: به رانندگی پرسرعت علاقه داشتن عشق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have a mind like a sieve: ذهن بسیار فراموش کاری داشتن عین ما ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a mind like a sieve: ذهن بسیار فراموش کاری داشتن عین ما ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have a bone to pick with someone: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a bone to pick with somebody: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have a bone to pick with somebody: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to have a red cent: آه در بساط نداشتن بی پول و پله بودن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grim death: مرگ ناخوشایند
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like the clippers: بسیار سریع یا به شدت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be best pleased: برای نشان دادن آزردگی یا ناراحتی کس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cannot believe your eyes: با صحنه تعجب آور و هولناک مواجه شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't believe your eyes: با صحنه تعجب آور و هولناک مواجه شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cannot believe your ears: شنیدن چیزی هولناک و تعجب آور که باو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seeing things: دیدن توهمات بصری یا تصور چیزهایی که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the wind up someone: موجب ترس و نگرانی و اضطراب و ناراحت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the wind up somebody: موجب ترس و نگرانی و اضطراب و ناراحت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be quick off the mark: سریع عمل کردن/واکنش نشان دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one's heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart bleeds for you: دلم برات میسوزه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's heart bleeds for someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one's heart bleeds for someone: برای کسی دل سوزاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lead out: همراهی کردن مشایعت کردن شروع کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a contribution: کاری برای کمک به موفقیت یا تولید آن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
donkey's ass: یک فرد احمق یا لجباز
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stupid ass: یک فرد احمق یا لجباز
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go away on business: به سفر کاری رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sales director: مدیر فروش
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial year: سال مالی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break all records: برای تاکید بر اینکه چیزی نسبت به قب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
psithurism: صدا باد در بین درختان و برگ درختان
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
psithurism: صدا باد در بین درختان و برگ درختان
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buck the trend: توسعه به شیوه ای غیرمنتظره، غافلگیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buck the trend: توسعه به شیوه ای غیرمنتظره، غافلگیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to live up to the promise of something: نه به خوبی که انتظارشو داشتیم از کس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in course of: در فرآیند یا در طول فرآیند
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial state: وضعیت مالی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
something to think about: چیزی برای تفکر دقیق چیزی برای در ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
standby: زاپاس ذخیره، جایگزین بلیت لحظه آخر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
standby: زاپاس ذخیره، جایگزین بلیت لحظه آخر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
switch over to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
change over to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adapt to: تغییر رفتار دادن به علت موفقیت در و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adapt to: تغییر رفتار دادن به علت موفقیت در و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tumble to: فهمیدن، حالی شدن، شیرفهم شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a scaredy cat: ترسو بودن بزدل بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a scaredy pants: ترسو بودن بزدل بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scaredy pants: ترسو بودن بزدل بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a monkey's uncle: شگفت انگیز بودن حیرت آور بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
usb: فلش مموری یواس بی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
usb flash drive: فلش مموری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forewarned is forearmed: داشتن اطلاعات قبلی از چیزی که اتفاق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in harness: در دسترس در حال کار کردن در سر کار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if someone is a day: برای بیان اینکه سن کسی مطمئنا بیشتر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
case of: در مورد . . . . . . . .
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
case of: در مورد . . . . . . . .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a case of: در مورد . . . . . . . .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
death cart: ارابه مرگ گاری که روی آن اجساد را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
encroach upon: تعدی کردن تجاوز کردن ( به ملک و. . ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید ایجاد کردن خطر ایجاد کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the finishing touches on something: تغییرات نهایی را روی یا در چیزی اعم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the finishing touches on something: تغییرات نهایی را روی یا در چیزی اعم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the bite on someone: پول قرض خواستن تقاضای قرض کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put on your slap: آرایش کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
confined to bed: مجبور به ماندن در تختخواب
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be confined to one's room: در محلی حبس شدن مجازات شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
diagnostic program: برنامه تشخیص خطا عیب یاب دیاگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minor injuries: صدمات جزیی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minor injuries: صدمات جزیی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minor injuries unit: بخش صدمات جزیی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
miu: minor injuries unit بخش صدمات جزیی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lay person: افراد غیر متخصص افراد غیر حرفه ای
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take something with a grain of salt: به چیزی با احتیاط برخورد کردن چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age of communication technology: عصر فناوری ارتباطات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age of communication: عصر ارتباطات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the wraps off: چیزی را آشکار کردن چیزی را باز کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the wraps off something: چیزی را آشکار کردن چیزی را باز کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get your head around: موفق به درک کردن چیزی مخصوصا چیزی س ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one's head around something: موفق به درک کردن چیزی مخصوصا چیزی س ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
suss: متوجه شدن زیرک
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have something sussed: کاملا فهمیدن و درک کردن چیزی مخصوص ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
avoid something like the plague: دوری کردن ار کسی یا چیزی تا حد ممکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ima: I'm going to
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
battery go flat: باتری خالی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go flat: خالی کردن باتری پنجرشدن لاستیک
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anti spam filter: فیلتر ضد هرزنامه ( کامپیوتر )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ice number: In case of emergency number
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a drag: عبارتی که برای نشان دادن بیزاری از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a drag: عبارتی که برای نشان دادن بیزاری از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a drag: چه مصیبتی !!!!!!!!!!!!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
climb through: با دشواری و آرامی از میان چیزی عبور ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scrimped and saved: با دقت پول خرج کردن تا بتونی کمی پس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something for a rainy day: چیزی را برای روز مبادا نگه داشتن
٨ ماه پیش