پیشنهادهای مهدی صالحی (٥٢)
شروع کردن یه رابطه به طوری بد یا ناشایست
کسی رو منتظر تصمیم یا جواب گذاشتن
انتظار دارید انقدر بد باشه که واقعاً نمی خواید به اون فکر کنید
آرام کردن یا کم کردن یا متوقف کردن چیزی سریعتر از حد معمول
افرادی هستند که قادرند از قدرت های ماوراء طبیعی استفاده کنند، معمولاً از طریق اتصال به اشیاء قدرت.
popular releases = نسخه های محبوب the rest are all popular releases
گروهی از مردم که با هم زندگی می کنند و دارایی ها و مسئولیت ها را به اشتراک می گذارند. کوچکترین بخش ارضی فرانسه برای اهداف اداری.
همین الان
He's been fired but, with all that time he took off, he had it coming really او اخراج شده است اما با آن همه زمانی که غیبت کرده بود او واقعا سزاوار آن ...
اشاره به ظرفیت یک فرد برای ارائه ایده های خلاقانه
به این معنی است که کسی در مورد چیزی به شیوه ای حیله گرانه صحبت می کند، زیرا موضوع خجالت آور است یا اگر آشکارا آن را بگوید ممکن است دچار مشکل شود.
- بسیار عصبانی شدن از ( کسی ) - نسبت به آنها برتری پیدا می کنید ( شروع کردن به انجام کاری قبل از شروع دیگران )
عمل کاهش مخارج بودجه شده کاهش هزینه کمبود بودجه
مخفف instant example : insta kill سریع کشتن ، در دم کشتن
به شدت تحریک کردن یا آزار دادن to irritate or annoy intensely
being on tilt : حالتی از سرخوردگی عاطفی و ذهنی و سردرگمی example : it's tilting me
برای بیان اینکه چیزی شگفت انگیز است استفاده می شود I didn't expect to get a cake for my birthday, what a treat
- یک مسیر یا مقصد غیرمعمول ( جایی که کمتر رفت و آمد میشه ) - برای بسیاری از مردم شناخته شده یا محبوب نیست We wanted to find a camping site that was ...
معمولاً به یک جلوه بصری اشاره دارد که برای کاهش سرعت زمان در یک صحنه اکشن و حرکت در اطراف یک سوژه استفاده می شودمانند پرواز گلوله ها
هنر استفاده از صدا برای نمایش شخصیت ها، ارائه روایت یا ارائه اطلاعات به مخاطب هنر یا شغل تهیه صدا برای شخصیت های فیلم های انیمیشن
- وقتی می خواهید بیان کنید که نتیجه یا تصمیم در مورد چیزی به شخص دیگری بستگی دارد - در اختیار یا تحت کنترل کسی است.
کشتی گیر گردن حریف را گرفته، او را بلند کرده و به تشک می زند.
تکنیکی از بازیگری که در آن یک بازیگر آرزوی شناسایی کامل احساسی با یک قسمت را دارد
to arrange something so that it happens at the same time or in the same way as something else چیزی را به گونه ای ترتیب دادن که همزمان یا به همان شکل ...
forward to others ارسال کردن یا فرستادن به دیگران
implies that someone has felt a small bit of electricity به این معنی است که شخصی مقدار کمی برق را احساس کرده است informal, exhausted : He was zapped ...
To temporarily convince someone of a falsehood برای متقاعد کردن موقت کسی به دروغ
در موسیقی، عدد به یک آهنگ، رقص، یا قطعه ای انفرادی اطلاق می شود که بخشی از یک اثر بزرگ تر از تئاتر موسیقی است.
it does get stuck in your head یعنی : در حافظه شما ماندگار است
a bragging liar دروغگوی لاف زن فخر فروش
ایجاد احساس اضطراب، ترس، یا ناراحتی در یک دوره طولانی The problem had been gnawing at him for months
- جلوگیری از پیشرفت یا دستیابی به چیزی توسط کسی - نپذیرفتن یا رد کردن - هل دادن به عقب مثل knockback force نیروی کوبنده یا نیرویی که شما رو به عقب ...
from - away from دور از - از
move quickly and aggressively through them سریع و به شدت ( تهاجمی ) از میان آنها حرکت کنید
کشف نشده ، برملا نشده
اصطلاح : موقعیتی که مقابله با آن پیچیده و دشوار است زیرا شامل موارد مختلفی است instance : The problem seems simple at first, but there are wheels wit ...
ژانری از ادبیات است که عناصری از زندگی نامه و داستان را ترکیب می کند. مخفف autobiographical fiction
در دسترس قرار گرفتن برای خرید
تقویت کننده ای برای بازیابی قدرت سیگنال ارسالی
خودمونی
اسم رمز
mentally irregular از نظر ذهنی غیر عادی
شادتر شدن یا شاد کردن کسی
کسی چیزی برای شما فراهم می کند یا به نوعی به شما کمک می کند
چهره نگار
to work your butt off: to work extremely or incredibly hard به شدت یا فوق العاده سخت کار کردن
trying very hard to prove something تلاش بسیار برای اثبات چیزی
to add false expenses to the bill or invoice idiom برای اضافه کردن هزینه های کاذب به قبض یا اصطلاح فاکتور
از طریق سخت کوشی، تجربه طولانی یا رنج چیزی به دست آورید
to try to persuade someone forcefully to do or accept something تلاش برای متقاعد کردن کسی به زور برای انجام یا پذیرش کاری