budget cut

جمله های نمونه

1. But there was a budget cut after a year, and I was laid off.
[ترجمه گوگل]اما بعد از یک سال بودجه کاهش یافت و من بیکار شدم
[ترجمه ترگمان]اما بعد از یک سال کاهش بودجه انجام شد و من بی کار شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Last year, Weld proposed a $ 25 million budget cut, then vetoed a $ 19 million budget increase.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، Weld کاهش بودجه 25 میلیون دلاری را پیشنهاد کرد، سپس افزایش بودجه 19 میلیون دلاری را وتو کرد
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، Weld یک کاهش ۲۵ میلیون دلاری را پیشنهاد داد، و سپس ۱۹ میلیون دلار افزایش بودجه را وتو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bureaucrat will almost always say that a budget cut is sure to result in the loss of jobs.
[ترجمه گوگل]بوروکرات تقریباً همیشه می گوید که کاهش بودجه مطمئناً منجر به از دست دادن مشاغل می شود
[ترجمه ترگمان]این مامور دولتی تقریبا همیشه می گوید که قطع بودجه قطعا منجر به از دست دادن شغل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Similarly, the army, when faced with a budget cut, never points the finger at desk-bound lieutenant colonels.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، ارتش هنگامی که با کاهش بودجه مواجه می شود، هرگز انگشت خود را به سمت سرهنگ های مستقر در میز نشانه نمی رود
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، ارتش زمانی که با کاهش بودجه مواجه شد، هرگز انگشت خود را به سرهنگ دوم که به میز تحریر بسته شده بود، نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The committee protested the budget cut.
[ترجمه گوگل]این کمیته به کاهش بودجه اعتراض کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته به کاهش بودجه اعتراض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During global economic recession, most enterprises are facing budget cut.
[ترجمه گوگل]در طول رکود اقتصادی جهانی، اکثر شرکت ها با کاهش بودجه مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]در طی رکود اقتصادی جهانی، اغلب شرکت ها با کاهش بودجه مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Budget cut backs forced the company to let go of several employees.
[ترجمه گوگل]کاهش بودجه شرکت را مجبور کرد چندین کارمند خود را رها کند
[ترجمه ترگمان]کاهش بودجه، شرکت را وادار به رها کردن چندین تن از کارمندان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the museum is desperately short of cash, having had it's budget cut since 198
[ترجمه گوگل]اما موزه به شدت با کمبود پول نقد مواجه است، زیرا بودجه آن از سال 198 کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]اما موزه به شدت از پول نقد برخوردار است، چرا که بودجه آن از ۱۹۸ میلیارد دلار کاهش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The president of our university has given us two reasons: annual budget cut and faculty retrenchment.
[ترجمه گوگل]رئیس دانشگاه ما دو دلیل برای ما آورده است: کاهش بودجه سالانه و تعدیل اعضای هیئت علمی
[ترجمه ترگمان]رئیس دانشگاه ما به ما دو دلیل داده است: کاهش بودجه سالانه و اعضای هیات علمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The social agencies and their utilizers both objected to the budget cut.
[ترجمه گوگل]سازمان های اجتماعی و بهره برداران آنها هر دو به کاهش بودجه اعتراض کردند
[ترجمه ترگمان]آژانس های اجتماعی و utilizers هر دو به کاهش بودجه اعتراض داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reduction in the money allotted

پیشنهاد کاربران

عمل کاهش مخارج بودجه شده
کاهش هزینه
کمبود بودجه
اصلاح بودجه

بپرس