پیشنهاد‌های سامان بنائی (٣٦)

غبطه انگیز

حسرت انگیز

به زبان روسی یعنی پایداری و تاب آوری یک سیستم یا ساختار

اشاره دارد به خانواده ای که ساختار آن باقی مانده است. به عبارت دیگر در این خانواده طلاقی صورت نگرفته و پدر و مادر در کنار فرزندان زندگی می کنند و فضا ...

مملو از چیزی آکنده از چیزی سرشار از چیزی . . .

پارچۀ گلدوزی شده

خارجکی : )

خودمحق بینی خودمحق پنداری

کاشت مغزی

1. طرح کلی، تصویر کلی، چهارچوب کلی 2. طرح واره، شکل واره از فرهنگ معاصر پویا

عالی، عالی رتبه، عالی مقام

منطق احتمالاتی

ربات دستیار مکالمه ای

کاربست

time overrun ( مدیریت - مدیریت پروژه ) واژه مصوب: فرارفت زمان تعریف: میزان طولانی شدن زمان پروژه نسبت به برنامۀ زمانبندی

شاید در بعضی از عبارات بتوان �توجه کاذب� را معادل گرفت.

ناشناخاته های نامعلوم

تقسیم قرارداد

Something get picked on معمولاً به این معنی است که آن چیز برای نقد، تمسخر یا قلدری مورد هدف قرار می گیرید.

تو رفتگی

تلاش و تقلا برای کسب مقام و جایگاه

در بعضی از عبارات می توان به ''باشگاه مشتریان'' ترجمه کرد.

در یک معنا Bothering می تواند به معنای صرف زمان زیاد در کارِ خسته کننده ای نیز باشد.

اعلامیه یا بیانیه ای که رسمی است و از طرف مقامات ارائه می شود. مانند اعلامیه ی آزادی بردگان ( emancipation proclamation ) که در سال 1862، آبراهام لین ...

ترویج دادن و دفاع کردن از ایده یا شعاری. Promoting championing the broader idea of universal workers’ rights is a more effective strategy

فرایندی که از خلال آن افراد ( عموماً از طبقات پایین جامعه ) وارد طبقه ی کارگر شوند که مالک ابزار تولید نیستند و برای امرار معاش نیروی خود را می فروشن ...

طرح ریزی مجدد بازطراحی مفهوم سازی مجدد

borne by someone بر دوش کسی، بر عهدۀ کسی

متبلور شده از چیزی

اصطلاحی در زبان انگلیسی. به معنی چیزی که مکرراً در ذهن بیاید و آزار دهنده باشد. That question is bound to haunt him for years to come. ( The questi ...

Planning is a concept with baggage یعنی برنامه ریزی مفهومی است که از آن، تعاریف و پیش فرض های متفاوتی وجود دارد. به عبارت دیگر افراد مختلف براساس ویژ ...

به معنی �به خوبی و با دقت آماده شده� است. در جمله ای که این عبارت در آن استفاده می شود، به معنای چیدمان و طراحی با دقت و برنامه ریزی صحیح است. مثال: ...

مدل سازی

ادعا یا اتهامی که مبتنی بر شواهد نباشد. یا شواهد اندکی برایش وجود داشته باشد. مثال: . the other side, you have ‘climate deniers’ and their wild clai ...

هرچقدر هم که عجیب بنظر برسد, . . .

داشتن ویژگی، خصوصیت یا دارایی که صرفا به خاطر شرایط تولد فرد است. مثال: . His wealth is a mere accident of birth because he came from a wealthy fam ...