تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

راستی یادت نره حواست باشه مواظب باش اینو هم بگم که

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر نظر گرفتن، تحت مراقبت قرار دادن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تأیید، موافقت، رضایت، نظر مساعد، قبولی تأیید رسمی، تصویب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صاحب کسب و کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعداد The class has an enrollment of 27 students. این کلاس بیست و هفت دانش آموز دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to give ( someone ) the money, material, etc. needed to do something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرهنگ هزاره: اساساً، در اصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرنوشت ساز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانون اصلاح و تربیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سر و کار داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حل و فصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تصور کردن Play out a scenario اتفاقی را تصور کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دفاتر حسابرسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدون پنجره، بی پنجره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناسلامتی So much for not ever doing that again. ناسلامتی به خودش قول داده بود هرگز آن کار را انجام ندهد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چرخ کمکی دوچرخه یا بغل بند دوچرخه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدون ابر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Formal unfortunate behavior, remarks, etc. are not appropriate and make people feel embarrassed or offended:

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اضطراب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Don't utter a sound. جیکت در نیاد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

They were expected to sing along. آن ها باید هم خوانی می کردند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

His gaze settled on her. نگاهش بر او ثابت ماند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

If someone's eyes bore into you, they look at you very hard and this makes you feel nervous.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

توجه کردن به