businessperson

/ˈbɪznəˌspərsən//ˈbɪznəˌspərsən/

سوداگر، کاسب، بازرگان (بیشتر به جای businessman و businesswoman به کار می رود)

جمله های نمونه

1. It is not every day that one meets a business-person who is not obsessed with Mammon.
[ترجمه گوگل]هر روز نیست که آدم با تاجری روبرو می شود که به مامون وسواس ندارد
[ترجمه ترگمان]این یک روز نیست که شخص یک فرد تجاری را ملاقات کند - کسی که به \"Mammon\" علاقمند نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Small businesspeople in particular see the growing welfare population as a real and present threat to their future.
[ترجمه گوگل]به ویژه تجار کوچک، جمعیت رو به رشد رفاه را به عنوان یک تهدید واقعی و فعلی برای آینده خود می بینند
[ترجمه ترگمان]تجار کوچک به طور خاص جمعیت رو به رشد را تهدیدی جدی برای آینده خود می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Businesspeople who use the per diem rule get into trouble because they overpay per diem rates.
[ترجمه گوگل]تاجرانی که از قانون روزانه استفاده می کنند، به دلیل پرداخت بیش از حد نرخ های روزانه، دچار مشکل می شوند
[ترجمه ترگمان]کسانی که به ازای هر چهار دست روزانه از the استفاده می کنند به دردسر می افتند چون به ازای هر diem
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Structure: one of the biggest writing problems businesspeople confront.
[ترجمه گوگل]ساختار: یکی از بزرگترین مشکلات نوشتاری که تجار با آن روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]ساختار: یکی از بزرگ ترین مشکلات نوشتاری، تجار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the government, in pursuit of high-minded ideals, has created a bureaucratic monster before which small business-people flee in terror.
[ترجمه گوگل]اما دولت، در تعقیب آرمان‌های بلندمرتبه، یک هیولای بوروکراتیک خلق کرده است که تاجران کوچک در برابر آن از وحشت فرار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اما دولت، به دنبال آرمان های عالی، یک هیولا بروکراتیک ایجاد کرده است که در آن تجارت های کوچک با تروریسم فرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clearly, there is more to this movement than a group of businesspeople looking out for their own economic interests.
[ترجمه گوگل]واضح است که این جنبش چیزی بیشتر از گروهی از تجار است که به دنبال منافع اقتصادی خود هستند
[ترجمه ترگمان]واضح است که این جنبش بیش از یک گروه از تجار است که به دنبال منافع اقتصادی خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hotels are busier these days, too, with a stronger economy allowing tourists and businesspeople to travel again.
[ترجمه گوگل]این روزها هتل‌ها نیز شلوغ‌تر هستند، با اقتصاد قوی‌تر که به گردشگران و بازرگانان اجازه می‌دهد دوباره سفر کنند
[ترجمه ترگمان]هتل ها نیز در این روزها پر مشغله تر هستند و یک اقتصاد قوی تر به توریست ها و تاجران اجازه سفر مجدد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Political and church groups and sports- and businesspeople also launched campaigns to express solidarity with foreigners and opposition to violence.
[ترجمه گوگل]گروه های سیاسی و کلیسا و ورزشکاران و بازرگانان نیز کمپین هایی را برای ابراز همبستگی با خارجی ها و مخالفت با خشونت راه اندازی کردند
[ترجمه ترگمان]گروه های سیاسی و کلیسا و بازرگانان - و تاجران هم کمپین هایی را برای ابراز همبستگی با خارجیان و مخالفت با خشونت آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many businesspeople have begun flying coach to save money.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بازرگانان برای صرفه جویی در هزینه، کار با هواپیما را آغاز کرده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تجار شروع به پرواز با مربی برای پس انداز پول کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unfortunately, most businesspeople go one of two ways-they either avoid commas completely or saturate every line.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، بیشتر تاجران یکی از دو راه را انتخاب می‌کنند: یا به طور کامل از کاما اجتناب می‌کنند یا هر خط را اشباع می‌کنند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، اغلب تاجران به یکی از دو روش نگاه می کنند - آن ها یا از کاما به طور کامل یا اشباع هر خط جلوگیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mr Fraser says many businesspeople feel a sense of betrayal at the Government's loss of nerve over the euro.
[ترجمه گوگل]آقای فریزر می‌گوید که بسیاری از تاجران با از دست دادن اعصاب دولت نسبت به یورو احساس خیانت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آقای \"فریسر\" می گوید بسیاری از تجار احساس خیانت نسبت به دست دادن دولت بر یورو را احساس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The editor who creates the greatest confusion among businesspeople is the boss-as-editor.
[ترجمه گوگل]سردبیری که بیشترین سردرگمی را در بین تاجران ایجاد می کند، رئیس به عنوان ویراستار است
[ترجمه ترگمان]سردبیر که بزرگ ترین سردرگمی را در بین تجار ایجاد می کند، رئیس آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In one, the businessperson allocated time, spreading the project over several weeks.
[ترجمه گوگل]در یکی از این موارد، تاجر زمان را اختصاص داد و پروژه را در چند هفته گسترش داد
[ترجمه ترگمان]در یکی از موارد، کارفرما زمان را اختصاص داد و در عرض چند هفته پروژه را گسترش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Business-people are discovering that young people can be productive workers, not just cheap, low-skilled laborers.
[ترجمه گوگل]افراد تجاری در حال کشف هستند که جوانان می توانند کارگران مولد باشند، نه فقط کارگران ارزان قیمت و کم مهارت
[ترجمه ترگمان]کسب وکار - مردم کشف می کنند که جوانان می توانند کارگران تولیدی باشند، نه فقط کارگران ارزان و ارزان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who engages in commerce or trade

پیشنهاد کاربران

Business
واژه ی مصوب: کَسبارشخص

منبع: انجمن بازدیسان پارسی
صاحب کسب و کار
اهالی کسب و کار
کاسب
تاجر
تاجر trader
بازرگان

بپرس