پیشنهادهای علی بدری (١٠١)
فعل دعایی، هم برای دعای نیک وخیر بکارمی رود، مانند زنده باد، سلامت باد، و هم در نفرین مانند، مرده باد.
لجام معرب لگامِ فارسی است، حرف"ج"جانشین "گ"شده ، به معنی افسار، دهنه، وسیله ای که بردهان اسب بسته شود، تاسوارکاران بتوانند باکشیدن آن اسب را مهار کنن ...
معرب نیرنگها، ازفارسی به عربی رفته اآنگاه حرف "ج"جایگزین "گ"شده است. به معنی افسون ، سحر، شعبده . درمتون فقهی از مکاسب محرّمه به شمار می رود.
ملابمانعلی کرمانی متخلص به راجی، درگذشته۱۲۴۰ه. ق درکرمان. نخست نامش بهمن واز زرتشتیان کرمان بود، سپس اسلام آورد واشعار زیادی درمدح حضرت رسول و امام ع ...
درگویش خراسانی، ورجی ورجی به افت وخیز زیاد داشتن و بالا وپایین پریدن میگویند. بیشتربرای کودکان پرتحرک وناآرام بکارمی رود، گمان می رود با واژه وروجک ک ...
برگرفته ازاصطلاح "شعرتر"که باافزودن "آنه"ساخته شده، به معنی شعروآهنگ شادی افزا ونشاط آور. آنجاکه حافظ می گوید: کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد. بنا ...
درآغازنوعی ورزش زورخانه ای بوده که دیگرنیست . اکنون کنایه است ازرقص ناموزون گروهی یافردی، افت وخیز یا به گویش خراسانی ، ورجی ورجی کردن ناهماهنگ که بی ...
دهشت زا، هراس انگیز
ابوالقاسم ، شناخته شده به عارف ، گویا به سال ۱۲۵۹ خورشیدی در قزوین زاده شد، چامه ی میهنی می سرود، تار می نواخت ، آواز می خواند و خوشنویسی چیره دست بو ...
بدنهاد، بدباطن، بدروش
طفره درلغت به معنی پرش است، ودرزبان عامه ازاین شاخه به آن شاخه پریدن به قصدفرارازموضوع موردمناقشه راگویند. اما درفلسفه وکلام عبارتست ازانتقال وحرکت ش ...
فراز، واژه ایست مشترک بین فارسی وفرانسه. فرازدرمقابل فرود یانشیب فارسی است به معنی بالاوبلند، مانندسرفراز، فرازمندو. . . امابه معنی "جمله"وعبارت فران ...
بوته ای خاردار که درصحراهای کم آب وخشک می روید، مشتق ازواژه غول است وغول بیابانی موجودی افسانه ای است. شاید ازآنجاکه مسافران هنگام عبوردرتاریکی ازبیا ...
مستخرَج، اسم مفعول ازباب استفعال وبه معنی استخراج شده است، البته درباب استفعال ، اسم زمان ومکان هم بروزن مستفعَل می آید، بنابراین مستخرَج علاوه برمعن ...
گَمان وگُمان هردوتلفظ درست است، به معنی ظن، حدس، شک. اصولا دراین گونه مواردتغییر حرکت اول کلمه مادام که معنی آن رادگرگون نسازد اشکالی ندارد، مانندآنچ ...
اُسدُالغابه فی معرفه الصحابه، اُسد جمع اَسَداست به معنی شیر، غابه یعنی بیشه، بنابراین اسدالغابه یعنی شیران بیشه، نام کتابیست ازعزالدین ابن اثیر ( قرن ...
جِواز به معنی پروانه، به کسراول، بروزن فِعال، مثل کِتاب صحیح است. اغلب به اشتبا جَوازبه فتح اول تلفظ می نمایند
سزارین، این واژه ریشه فرانسوی دارد، یعنی سزارگونه، مانندسزار. ظاهراََ سزارژولیوس امپراتور روم در قرن اول پیش از میلاد به علت جثه بزرگ بازایمان غیرطبی ...
عرف، روش شناخته شده ایست که به سبب تکراردرمیان مردمان جامعه ای نهادینه شده باشد. قانونگذاردرپیدایش عرف دخیل نبوده بلکه عرف درشکل گیری برخی ازقوانین ت ...
کلمه به لفظی می گویندکه مفیدمعنی باشد، کلمه برسه گونه است، اسم، فعل وحرف. درقرآن ، درسوره نساء وآل عمران ازحضرت عیسی باعنوان کلمه خدایادشده ، همچنین ...
واژه ایست عربی، در برخی ازمناطق ایران به میوه های خشک شده مانندتوت، زردالوو. . . گفته می شود، به آدم سنگ دل وبی رحم نیزقسی القلب می گویند. قیس نام بر ...
تنوین ازویژگی های زبان عربی است که به صورت دوفتحه ، دوکسره یادوضمه براسم واردمی شود، آوردن آن برواژگان فارسی وغیرعربی اشتباه ونادرست است، مانندتلفناَ ...
قسم از ادله اثبات دعوی است، قسم به غیرلفظ جلاله اثرشرعی وحقوقی ندارد، باید با لفظ والله، بالله وتالله اد اشود، در دعوی منکربایدقسم یادکند، قاعده مشهو ...
درایران باستان وآیین مزدیسنامراسمی بوده به نام "ور"که برای اثبات بی گناهی متهمان بکارمی رفته، بدین گونه که متهم برای اثبات بی گناهی خودیابایدازدرون آ ...
تعزیه از عزا گرفته شده یعنی عزاداری کردن. نمایشی است آیینی، ایرانی وشیعی، دربرگیرنده چندهنر مانندآواز، موسیقی، شعروتآتر. میگویندریشه درسوگ سیاوش دار ...
روضه واژه ایست عربی، معنی لغوی آن گلزار و گلشن است، دراصطلاح به ذکرمصیبت می گویند. این اصطلاح ازکتاب روضه الشهدای ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری گرفته شد ...
نام قوم و زبانی است درمصرقدیم ، نژاد و زبان مسلط مصرعهدفراعنه. اینکه درزبان انگلیسی به مصر"ایجبت"می گویند از همین واژه قبط گرفته شده است.
سیدواژه ایست عربی، به معنی آقا، درایران به بنی هاشم به ویژه اولاد حضرت رسول سیدگفته می شود، خود عرب ها برای این مفهوم واژه شریف رابکار می برند.
ممنوع الکار. اصطلاحی است اشتباه و نادرست، زیرا واژه کار فارسی است و الف ولام ویژه زبان عربی بوده و آوردن آن برروی واژهای فارسی نابجا و اشتباه است. بن ...
وقف درلغت به معنی ایستادن، و در اصطلاح، حبس عین و تسبیل منفعت یعنی در راه خیر قراردادن منافع مال موقوفه را گویند. معادل فارسی آن " نهادک " است که کار ...
مریم به معنی خادم معبد، مادرعیسی مسیح، دخترعمران، خواهرهارون، سوره۱۹ قرآن به نام اوست. بارها نامش در قرآن آمده و تنها بانویی که به ذکر نام او درقرآن ...
تعلیمی، به عصای باریک شکلT گفته می شده، ظاهرا معلمین مکتب خانه ها از آن جهت تنبیه شاگردان استفاده میکردند، درواقع نوعی وسیله آموزشی به شمارمی آمده، ل ...
دبیره به خط نوشتاری گویند. لذا به کسی که صورت گفت وگوهای جلسه رامی نویسد، دبیرجلسه می گویند، دبیرخانه هم از این واژه ساخته شده است.
مولی هم اسم فاعل است به معنی سرور، آقا، ولی وسرپرست وهم اسم مفعول به معنی بنده ، مانندسالم مولی حذیفه یعنی غلام حذیفه، البته به معنی دوست نیزآمده است
گیل نام قومی است ساکن درشمال ایران . وکاف گیلک کاف تحبیب است نه تصغیر
ارث، میراث وتراث به معنی مال وآنچه که بدون زحمت وتلاش به دست آید. لذابه ماترک مرده ارثیه میگویندچون بدون زحمت به ورثه می رسد. درفارسی به ارثیه مرده ر ...
جن به معنی پوشیده، مستور ونامرئی است. درقرآن یکی ازمخلوقات خداونداست وسوره ای به همین نام آمده، درمجموع ترکیب دوحرف جیم ونون به هرتلفظ به معنی پوشیده ...
کلمه دین بارهادرقرآن به صورت مفردآمده است وهیچگاه به صورت جمع یعنی ادیان ذکرنشده بنابراین تعبیرادیان الهی مسامحه است. به صراحت قرآن دین درنزدخدا اسلا ...
حافظ نیز همین برداشت متعارف در بین عموم افراد یعنی چشم زخم را از این آیه دارد. آنجا که می گوید، معاشران گره از زلف یاربازکنید. شبی خوشست بدین قصه ا ...
واژه عربی بُراق از برق گرفته شده وسرعت برق یا نور، بالاترین سرعت در فیزیک است. لذا به مرکب حضرت رسول در معراج براق گفته شده، به معنی بسیار تیزرو. ظاه ...
تنهاصحابی پیامبراسلام که نامش درقرآن، سوره احزاب به صراحت آمده است
عمران به ضم اول به معنی آبادانی ، امابه کسراول اسم است، نام سه شخصیت درتاریخ ادیان ابراهیمی عمران بوده ، پدرحضرت موسی ، پدرحضرت مریم که درقرآن به صرا ...
جن زده یامجنون کسی که جن در او حلول کرده و دچار زوال عقل شده باشد که در فارسی به او دیوانه یعنی کسی که دیو در او حلول کرده است می گویند
مسکین مبالغه است و از ریشه سکن و سکون گرفته شده که معادل فارسی آن زمین گیر و از کار افتاده است.
معنی حقیقی نگران ظاهرا باید همان ناظر و تماشاگر باشد و در معانی دیگر مانند دلواپسی مجازی است
نام حضرت مسیح، به معنی منجی ، که درقرآن بارها عیسی ذکرشده ولی در سایر متون عربی غیراسلامی یسوع المسیح و در عبری یشوع تلفظ می شود، البته مسیحیان فارسی ...
موسی به معنی از آب گرفته شده ، معرب موشه است ، چون در زبان عبری اغلب حرف سین به شین تبدیل می شودویا به صورت شین تلفظ می گردد، لذا به موسی درعبری موشه ...
میرزا از سایش دوکلمه عربی وفارسی "امیر - زاده" ساخته شده وعنوانی بوده برای بزرگان اعم از فرمانروایان، شاهزادگان، علما, درس خواندگان محلی و. . . . باا ...
این واژه از استر به معنی قاطر گرفته شده که حرف الف در آغاز آن حذف گردیده است مانند کلمه اشکم که با حذف الف شکم ساخته شده ، بنابراین سترون یعنی مانند ...
واژه عربی مزخرف به معنی گوهرنشان کردن است، بنابراین به لحاظ لغوی معنی مثبت دارد نه منفی ، نظیر واژه استعمار که به معنی عمران وآبادانی است وما امروزه ...